فلسفه و دلیل احترام به والدین از نظر اسلام چیست؟

پرسش:

فلسفه و دلیل احترام به والدین از نظر اسلام چیست؟

پاسخ:

با سلام و آرزوی توفیقات روزافزون الهی برای شما

آیات و روایات فراوانی است كه بر ضرورت نیكی به پدر و مادر تأكید دارد، مانند:
«خدای تو حكم كرد كه جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیكی نمایید».(1)‏
حضرت زهرا علیه‏السلام در مورد فلسفة احسان به والدین می‏فرماید: «خد نیكی به پدر و مادر را لازم كرد برای این كه شما را از غضب خود مصون بدارد».(2)
بی توجهی به این امر مهم و بی احترامی به پدر و مادر و نافرمانی از والدین، از گناهان كبیره محسوب می‏شود و روایات زیادی بر این مطلب دلالت دارد. تا جایی كه پیامبر اكرم (ص) فرموده‏اند: «خشنودی خداوند در گرو خشنودی والدین و خشم او در گرو خشم والدین است».(3)
قرآن مجید احسان به پدر و مادر را وظیفة مردم می داند و می فرماید: «پروردگارت فرمان داده كه تنها او را بپرستید و نسبت به پدر و مادر نیكی كنید. هرگاه یكی از این دو یا هر دو نزد تو به سن پیری برسند، بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو و بال‌های تواضع خود را در برابرشان از محبت و لطف فرود آر».(4)
امام صادق(ع) می فرماید: «اگر چیزی كم‌تر از "اُف" بود، خداوند از آن منع می فرمود و این كلمه از پست‌ترین عقوق و نافرمانی است، حتی نگاه تند به پدر و مادر كردن از اقسام عاق شدن است».(5)
در روایت دیگر یكی از مصادیق عاق والدین، اندوهگین كردن آنها ذكر شده است؛ امام صادق(ع) می فرماید: «كسی كه پدر و مادرش را محزون كند، نافرمانی آنها را كرده است».(6)
علامه مجلسی می گوید: «عقوق والدین به این است كه فرزند حرمت آنها را رعایت نكند و بی ادبی نماید و آنها را به سبب گفتار یا رفتاری برنجاند و آزار و اذیت كند و در چیزهایی كه عقلاً و شرعاً مانعی ندارد، از آنها نافرمانی نماید و این عقوق گناه كبیره است».(7)
شخصی از رسول اكرم(ص) سؤال كرد: حق پدر بر فرزندش چیست؟ حضرت فرمود: «او را به اسم صدا نكند و جلو او راه نرود و قبل از او ننشیند و كاری نكند كه مردم پدرش را دشنام دهند».(8)
البته اگر والدین اشتباه کردند فرزند می تواند با رعایت ادب و احترام به آنان تذکر دهد.

1. اسراء (17) آیه 23.
2. بحارالانوار، ج 6، ص 107.
3. همان، ج 71، ص 80 .
4. اسراء(17) آیة 23 و 24.
5. مرآت العقول، ج 10، ص 375.
6. بحارالانوار، ج 75، ص 204.
7. گناهان كبیره، ج 1، ص 120.
8. بحارالانوار، ج 71، ص 45.