علت چشم چرانی و راه درمان آن؟

پرسش:
سلام و خدا قوت
ببخشید خواستم ببینم علت اینکه چشم چرانی زیاد شده چیه؟ و راه درمان چشم چرانی رو هم بنویسید؟ممنون
پاسخ:
با سلام و احترام

خدمت شما عرض کنم که چشم چرانی علت های مختلفی دارد که عرض میکنم:

1..خودنمايي زنان
زناني كه عفت و حياي خود را از دست داده و با بي حجابي، تجمل، آرايش هاي كاذب و لباس هاي تنگ و نازك مد روز خيابان ها و بازارها را زينت بخشيده و به رونق هر چه بيشتر آنها مي افزايند و جوانان را به نظاره و تماشاي مفاتن و برجستگي هاي اندام هاي خود فرا مي خوانند و هرزگي را رواج مي دهند اين گونه زنان با عرض اندام و بي بند و باري باعث مي شوند جوانان خويشتن داري نكرده و در دام فساد گرفتار آيند.

2. به تأخير انداختن ازدواج
بالا رفتن سن ازدواج و تماشاي فيلم هاي مهيج و شهوت انگيز و ديدن زنان بد حجاب و نيمه عريان در كوچه و خيابان كه خود از ارمغان هاي زيانبار تمدن غرب بوده بر فشار طبيعي جنسي جوانان افزوده و آتش غريزه آنان را شعله ور كرده و منجر به تضعيف عفت و اخلاق گرديده، چه بسا كه تمام ارزش هاي اخلاقي و اسلامي و اجتماعي را ناديده مي گيرند.
ويل دورانت مي نويسد: « تحديد شهوات در جامعه صنعتي كه ازدواج را تا سي سالگي به تاخير مي اندازد، امري دشوار و غير طبيعي مي نمايد، شهوت ناگزير سر بر مي آورد و كف نفس مشكل مي گردد عفت كه وقتي جزو فضايل بود و مردود مي شود و حجاب و حيا از ميان مي رود، مردان به كثرت گناهان افتخار مي كنند و زنان مي خواهند در لجام گسيختگي با مردان همقدم شوند، عشق بازي امري عادي مي شود و فحشا رسمي[6]». آري، مبارزه با شهوات و دوري از چشم چراني براي هر كس ساده نيست، فقط آن دسته از جوانان مي توانند از فساد و گمراهي در امان بمانند كه پايبند سنن اسلامي و وظايف انساني بوده و در اين راه مجاهد كنند و بر شهوات و تمايلات نامشروع جنسي خود مسلط باشند و هويت و شخصيت اسلامي را از دست نداده خود را نبازند و عنان نفس سركش را هرگز از دست ندهند، و اين كار با استمداد از خداوند بسيار ساده است.
قرآن مجيد مي فرمايد: « وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا [7]» ؛«كساني كه براي (رضايت) ما به تلاش ايستند و در راه (پيروزي دين) ما جهاد كنند، آنان را در راههاي منتهي به خود رهنمود (و مشمول حمايت و هدايت خويش) مي گردانيم.

3. کم رنگ شدن حياء در جامعه
زماني كه زن فاقد حشمت و حيا باشد و آن را از دست بدهد به بي حجابي و به بيراهه كشاندن مردان روي مي آورد و اسرار زنانگي و جسماني خود را در معرض ديد عموم قرار مي دهد و شوخ چشم مي شود كه اين همه دلالت بر كمال زيبايي و ظرافت و متمدن بودن او نمي كند بلكه بيانگر بي حيايي و سبك سري اوست. زنان در درون خود فقط در برابر يكي از دو چيز تسليم مي شوند: 1. حياء 2. غريزه جنسي
اگر تابع غريزه خود باشد بي شرم خواهد بود؟ اگر تابع حيا باشد و در برابر آن كرنش نشان دهد غريزه خود را كنترل كرده باشد كه اين زن، همان زن واقعي است كه سرمايه انسان است و شايسته شوهر و نسل و انتقال اخلاق كريمانه مي باشد. زيرا زن نزد اهل فضل و دانش سنگ بناي كانون خانواده، و داراي مقام و حقوق و احترام خاصي است به شرطي كه زينت بخش بازار و خيابان ها و اماكن عمومي و مرتع چشمان هوس بازان نباشد وگرنه خداي نكرده سمبل تحريك غريزه جنسي و هوس هوس بازان خواهد شد و مقصود و هدف مطلوب شيطان از طريق چنين زناني تامين مي شود كه نه شايستگي كانون گرم خانواده و تربيت اولاد را خواهند داشت و نه آن جايگاه ويژه اجتماعي را براي خود حفاظت خواهند كرد.
راهکارهاي عملي درمان چشم چراني

1. ازدواج
يكي از راههاي علاج چشم چراني ازدواج در سايه تفاهم و شناخت بين همسران جوان و گردن نهادن به سنن اسلامي است.
حضرت رسول اكرم(ص) فرموده اند: « يَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْكُمُ الْبَاهَ فَلْيَتَزَوَّجْ فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ وَ أَحْصَنُ لِلْفَرْجِ وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَلْيُدْمِنِ الصَّوْمَ فَإِنَّ [الصَّوْمَ لَهُ وِجَاء[8]» ؛ اي جوانان، هر يك از شما توان ازدواج دارد بايد ازدواج بكند، چون ازدواج چشم را بيشتر از هر چيز نگه مي دارد و شرمگاه را بيشتر محافظت مي كند، و هر كه اين توان را ندارد به او روزه پيشنهاد مي شود، چون روزه قاطع غريزه است.

2. تزكيه نفس
تزكيه نفس يكي از راههاي علاج است كه بر اثر ممارست و تمرين براي انسان امري عادي مي شود كه با پايبندي و مداومت بر احكام اسلامي عايد انسان مي شود و به راهنمايي هاي مربيان ديني و اخلاقي گوش فرا دهد و سيرت علماي رباني و مربيان اخلاق را مطالعه نمايد و سعي كند آنها را در زندگي خود پياده كند، و قرآن و سنت سر لوحه اين برنامه اصلاحي است كه انسان را تزكيه كرده و از عواقب و كيفر خصايل بد بويژه چشم چراني بر حذر مي دارد.
« قد افلح من زكاها، و قد خاب من دساها» به يقين رستگار شد كسي كه نفس خود را پاك و صاف كرد، و به يقين زيان ديد كسي كه نفس خود را آلوده كرد. «يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ[9]»  خداوند چشم هاي خائن را مي داند و آنچه در سينه هاي پنهان است.

3. عادت به فرو انداختن چشم
خداوند در آیه ۳0 و ۳1 سوره نور می فرماید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ *وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها» ؛« به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند، این برای آنان پاکیزه تر است. خداوند از آن چه انجام می دهند آگاه است و به زنان باایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را، جز آن مقدار که نمایان است آشکار ننمایند». در این آیه به صراحت دستور داده شده که زن و مرد از نگاه های هوس آلود پرهیز نمایند.
از امیرمومنان علی(ع) نیز روایت شده که فرمود:« نِعْمَ صَارِفُ الشَّهَوَاتِ غَضُّ الْأَبْصَارِ[10]»؛« چشم پوشی از نگاه، بهترین عامل بازداری از شهوت است».
هم چنین توجه به فوائد ترک گناه و رسیدن به کمالات، خود عامل دیگری برای ترک گناه است. علی(ع) فرمود: «غضوا أبصاركم ترون العجائب[11]» ؛« چشم های خود را (از حرام) فرو بندید تا عجائب (عالم معنی) را مشاهده کنید». و حضرت امام صادق(ع) نیز فرمود: « مَنْ تَرَكَهَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا لِغَيْرِهِ أَعْقَبَهُ اللَّهُ إِيمَاناً يَجِدُ طَعْمَه[12]»؛ « کسی که نگاه (به نامحرم) را برای خدا نه غیر خدا، ترک گوید، بدنبالش خدا شیرینی ایمان را به او می چشاند».
4.حاظر و ناظر دانستن خداوند
اگر انسان خود را در محضر خدا بداند و بر این باور باشد که عالم محضر خداوند است و او هر آنچه در درون شخص مي گذرد آگاه است در آن صورت رفتار خویش را تغییر داده و از گناه در برابر دیدگان حضرت حق شرم و حياء می کند.
از امام علی(ع) سؤال شد که چگونه می توان از حرام چشم فروبست؟ در پاسخ فرمود: « بالخمود تحت سلطان المطلع على سرك[13]» ؛« با اطاعت و فرمان برداری از سلطانی که مطلع بر اعمال مخفی توست».
از بهترین راه های چشم بستن از حرام، حاضر و ناظر دانستن ناظر آگاهی است که بر همه اعمال آشکار و نهان ما احاطه دارد و از باطن ضمیر، مطلع است و هم اوست که فردای قیامت حسابرس و حاکم است.

1. ويل دورانت،لذات فلسفه،ص91
2.  عنکبوت،69
3. مکارم اخلاق،ص197
4. غافر،19
5. تصنيف غرر الحکم و درر الکلم،ص260
6. مصباح الشريعه، ص173
7. من لا يحضره الفقيه، ج4، ص18
8. مصباح الشريعه، ص173