کم صبری

پرسش:

راه درمان كم صبري و لجاجت را بيان کنید و چه كنيم تا انتقام‏ مجو نباشيم؟

 

پاسخ:

با سلام

از راه هايي كه در اين مورد پيشنهاد مي‏گردد، رضايت از قضاي الهي است. راضي بودن از قضاي الهي عبارت است از: اعتراض نكردن و خمشگين نشدن از آن چه پيش مي‏آيد. خداوند متعال در مقام مدح كساني كه به قضاي الهي راضي و خشنودند، مي‏فرمايد: "رضي الله عنهم و رضوا عنه؛خداوند از آنان راضي است و ايشان از خدا راضي اند".
رضا داراي دو مرتبه است: 1 - مرتبه عالي 2 - مرتبه پست.
در روايتي، امام صادق (ع) مي‏فرمايد: "اصل طاعت خدا، صبر و رضايت به خوشايند و ناخوشايند [ روزگار ] است و هر بنده‏اي در مكروه و محبوب و خوشايند و ناخوشايند از خدا راضي باشد، همه آن‏ها براي او خير خواهد بود. و در روايت ديگري فرمود: داناترين مردم به خدا، راضي‏ترين آن‏ها به قضاي او است.
در روايت ديگري، پيامبر گرامي (ص) از اصحاب خود پرسيد: شما كيستيد؟ گفتند: ما گروه مؤمنانيم. حضرت (ص) فرمود: علامت ايمان شما چيست؟ گفتند: به هنگام بلاصبر مي‏كنيم، و به هنگام گشادگي و نعمت شكر مي‏گزاريم، و به قضاي او راضي هستيم. حضرت (ص) فرمود: به پروردگار كعبه شما مؤمنانيد.
فايده مقام رضا در دنيا، فراغت قلب براي عبادت و راحتي از هموم، و عدم لجاجت و انتقام جويي و در آخرت، رضايت خدا و نجات از غضبت او است.
راه تحصيل و رسيدن به مقام رضا، اين است كه انسان بداند هر چه را خداي سبحان براي بنده‏اش مقدر كند براي او خير است، اگر چه بنده از شر و حكمت آن آگاه نباشد و بداند كه غم و غصه هيچ تأثيري در قضاي الهي نداشته و آن را تغيير نمي‏دهد. آن چه مقدر شده مي‏شود و آن چه مقدر نشده، نخواهد شد. انسان بايد بداند كه حسرت خوردن بر گذشته و فكر و نقشه كشيدن براي آينده، و انتقام گرفتن و لجاجت كردن، بركت را از وقت انسان مي‏گيرند بدون اين كه فايده‏اي در برداشته باشد. تنها پي آمدهاي تلخ كم صبري و نارضايتي از قضاي الهي براي انسان باقي مي‏ماند. خروج انسان از مقام صابرين به جزع و فزع، گريبان دريدن، به صورت زدن و شكايت كردن، زياد است اين‏ها اموري هستند كه در حيطه اختيار انسان قرار دارند، پس سزاوار است كه از همه آن‏ها اجتناب، و از قضاي الهي اظهار رضايت كند. البته نه به اين معنا كه ذاتاً مصيبت را دوست داشته باشد؛ زيرا خوش نداشتن مصيبت امري غير اختيار است و با اين صفت كسي از زمره صابرين خارج نمي‏شود. همان طور كه ناراحتي دروني و گريستن، خارج از اختيارند و كسي را از مقام پايين نمي‏آورند. به همين خاطر وقتي ابراهيم فرزند پيامبر اكرم (ص) از دنيا رفت، اشك از چشمان حضرت (ص) سرازير شد. و وقتي به پيامبر (ص) گفتند: آيا خود شما ما را از اين كار منع نكردي؟ حضرت (ص) فرمود: چشم اشك مي‏ريزد، و قلب محزون مي‏شود، ولي چيزي كه پروردگار را به خشم مي‏آورد نمي‏گويم. خوب چنين شخصي از مقام رضا خارج نمي‏شود؛ زيرا به مصايب راضي است اگر چه از آن‏ها ناراحت باشد.
اما راه تحصيل صبر: صبر اگر چه بسي مشكل است، ولي مي‏توان آن را با معجوني از علم و عمل به دست آورد؛ يعني مي‏توان با توجه به ناچيز بودن شدايد و كوتاهي دوران مشكلات، و توجه به زشتي و ضرر جزع، و به وسيله كثرت تفكر در احاديث و آياتي كه درباره صبر وارد شده، همانند: "انما يوفي الصابرون اجورهم بغير حساب" ، انگيزه دين را تقويت و انگيزه شهوت و هوي را تضعيف نمود. آري كسي كه بداند ثواب صبر به مراتب بيشتر از چيزي است كه از دست داده، با صبر آن چنان بهره‏مند شده كه ديگران بايد به حالش غبطه برند؛ زيرا چيزي كه از دست داده، جز در زندگي دنيا با او نمي‏ماند و چيزي كه به دست آورده، بعد از مرگ، ابدالدهر با او خواهد بود، معلوم است كه مي‏تواند صبر كند. كسي كه چيز پستي را به خاطر به دست آوردن شيي‏ء نفيسي از دست داده، نبايد به خاطرش محزون باشد و به همين صورت بايد انگيزه دين را تدريجاً به مبارزه با انگيزه هوي عادت داد، تا لذت پيروزي بر شهوت را بچشي، و به آن عادت كرده، در مبارزه با شهوت، زورمند و صاحب قدرت شوي؛ زيرا عادت و تمرين اعمال مشكل همانند صبوري كردن، موجب تقويت قوايي شود كه باعث صدور آن اعمالند، بنابراين، كسي كه خود را به مخالفت هوي عادت دهد، هرگاه بخواهد مي‏تواند بر او غالب شود. در اين مورد مي‏توانيد از داستان‏ها و زندگي انسان‏هاي بزرگ و صبور كمك بگيريد.
1 - بينه (98) آيه 8.
2 - زمر (39) آيه 10.
3 - ملا احمدنراقي، معراج السعاده، ص 643 - 659 (با اقتباس و تلخيص) و مرحوم عبدالله شبر، اخلاق، ص 357 - 372 (با اقتباس)