جاودانگی انسان در آخرت چگونه امکان دارد؟

پرسش:
 چگونه خداوند جاودان بوده، ما نیز در آخرت جاودانه خواهیم بود؟
پاسخ:
با سلام و ادب
خدمت شما عرض کنم که  مفهوم جاودانگی در مورد خداوند و انسان یکسان نیست. جاودانگی خداوند، ذاتی و حقیقی است اما جاودانگی ما و تمام موجودات ممکن الوجود، از ناحیه خدا و تَبَعی است. به تعبیر فیلسوفان خداوند واجب الوجود است، و وجود برایش ضروری و سلب وجود از او ذاتاً محال و ممتنع است، بنابر این وجوب وجود او مستلزم آن است که سلب وجود از ذات او در هیچ فرض ممکن نیست، و این بدین معنا است که ذات الهی نه مسبوق به عدم است، و نه عدم به آن ملحق می‌شود، و این همان چیزی است که از آن به ازلی و ابدی تعبیر می‌شود. خواجه نصیرالدین طوسی در ‌تجرید می‌گوید: «و وجوب الوجود یدلّ علی سرمدیته؛ وجوب وجود خدا دلیل بر سرمدیت و ابدی بودن اوست».
نکته‌ای که از این استدلال به دست می‌آید، آن است که ازلیت و ابدیت به معنای یاد شده،‌دو معنای متلازمند و اگر موجودی ازلی باشد، قطعاً ابدی است.(1) گفتنی است که در آموزه‌های وَحْیانی (قرآن و روایات) گرچه تعبیر ابدیت و جاودانگی درباره خدا نیامده، ولی حقایقی به صورتی مطرح شده که جاودانگی و ابدیت حق تعالی را بازگو می‌کند، مثلاً فرمود: «هو الأوّل و الآخر و الظاهر و الباطن(2)؛ او اوّل و آخر و ظاهر و باطن هستی است». جای تردید نیست که مراد از اوّل و آخر بودن خداوند، فقط این نیست که خدا اولین و آخرین موجود است (زیرا این معنا مستلزم ازلیت و ابدیت نیست) بلکه مقصود از ازلیت و آخریت حق تعالی آن است که برای او قبل یا بعدی تصور نمی‌شود و آغاز و پایانی ندارد و وجود او مسبوق و ملحوق به عدم نیست.
در آیه دیگر فرمود: «کل مَنَ علیها فانٍ، و یبقی وجه ربک(3)؛ هرچه بر زمین است، فانی شونده است و ذات با شکوه پروردگات باقی است».
در آیه دیگر فرمود: «کل شئ هالک الاّ وجهه(1)؛ به جز ذات او همه چیز نابود شونده است. امیر مؤمنان(ع) فرمود: «الأوّل الذی لم یکن له قبل،‌و الآخر الذی لیس به بعد فیکون بعده(2)؛ خداوند اوّلی است که قبل ندارد و آخری است که بعد ندارد، تا چیزی بعد از آن باشد». این گونه معارف، ناظر به بیان جاودان و ابدی بودن خداوند است.
جاودان بودن آدمیان در آخرت چون فنا، نابودی و مرگ از خصایص دنیا است، و در آخرت، مدت و پایان پذیری راه ندارد، آدمیان در آن عالم (که نشئه جاودانگی است) جاویدان هستند و مرگ و نابودی در آن جا معنا ندارد.
طبق آموزه‌های وَحْیانی مؤمنان در بهشت جاوید، و کفّار معاند در جهنم ابدی، به سر می‌برند.
این که نمی‌توانیم درک صحیحی از ابدی و جاودانگی داشته باشیم، به جهت آن است که در دنیا (عالم فانی) زندگی می‌کنیم و با امور مادی، محدود و فناپذیر سر و کار داریم.
هم‌چنین چون امور مادی موجب تکرار و دلزدگی می‌شود، در نتیجه فهم معنای جدید بودن هر چیز در عالم دیگر و عدم تکرار و جاودانگی این جریان برای ما فهم دشوار می‌نماید.
پی‌نوشت‌ها:
1ـ سعیدی مهر، آموزش کلام اسلامی ج 1، ص 243 ـ 245، نشر طه، قم 1381ش؛ علاّمه شعرانی، شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ص 403، نشر کتاب فروشی اسلامیه، تهران، بی‌تا
2ـ حدید (57) آیه 3
3ـ رحمن (55) آیه 26 ـ 27
4ـ قصص (28) آیه 88.
5ـ نهج البلاغه، خطبه 91.