فلسفه سینه زنی و عزاداری ؟

سینه زنی و عزاداری

پرسش:

حقیقتش اینه که چندتا سوال از بچگی ذهنمو مشغول کرده بود از هرکسی هم پرسیدم  جوابدرست و حسابی نگرفتم

از شماها میپرسم لطفا دریغ نکنید اگه میدونین اولین سوال=حکمت سینه زدن برای امام حسین(علیه السلام)چیه؟یعنی ریشه ش کجاست؟به چه معناست؟شاید بخندین ولی خب میخوام بامعرفت سینه بزنم برا  امامم همین!از کجا گرفته شده؟اعتقاد خود من اینه که ما سینه میزنیم چون میخوایم بگیم سینه امام حسین که پیامبر بارها بر اون بوسه زد لگدکوب سم اسب عدو شده حالا چرا من کمی از اون احساس کوفتن سینه اماممرو درک نکنم؟؟دیدگاهم این بود...ولی میخوام بیشتر بدونم.

پاسخ:

باسلام و عرض تسلیت عاشورای حسینی.

سوال هاتون خوبه انشاءالله که جواب های بنده هم خوب و درست و حسابی و قانع کننده باشند.

وقتی مردم شدت حزن وناراحتی خودشون رو که می خواهند نشان بدهند به سر و سینه میزنند. ممکن بود اگه شیوه حزن و عزاداری به طور دیگری در بین مردم مرسوم بود همانطور عزاداری میکردند.این علت و حکمتی هم که شما مطرح فرمودید یک نیت شخصی می تواند باشد ولی حکمت اصلی نیست.

سینه‌ زدن‌ یك‌ نحوه‌ عزاداری‌ است‌ كه‌ انسان‌ عزادار در فراق‌ محبوب‌ و معشوق‌ خود انجام‌ می‌دهد بر پایی‌ عزاداری‌ و سوگواری‌ در سیرة‌ مسلمانان‌ با وجود همة‌ فشارها از جانب‌ دشمنان‌ اهل‌ بیت‌ به‌ مرور زمان‌ وسعت‌ بیشتری‌ یافته‌ است‌. پیش‌ از قرن‌ چهارم‌ هجری‌ برگزاری‌ مراسم‌ عزاداری‌ برای‌ امام‌ حسین‌ (ع‌) آشكار نبود و بلكه‌ نهائی‌ انجام‌ می‌گرفت‌ اما از اوائل‌ قرن‌ چهارم‌ به‌ بعد عزاداری‌ها از گوشة‌ خانه‌ها و كنج‌ خفا بیرون‌ آمده‌ و عیان‌ گشت‌ و به‌ صورت‌ دسته‌ جمعی‌ با حركت‌ هیأتهای‌ عزاداری‌ در كوچه‌ها و خیابان‌ها نمایان‌ شد. معز الدولة‌ دیلمی‌ یكی‌ از سلاطین‌ مقتدر آل‌ بویه‌ نیز در آشكار ساختی‌ شعار شیعه‌ نقش‌ اساسی‌ داشت‌ وی‌ مردم‌ بغداد را به‌ نوحه‌، ماتم‌ و عزاداری‌ بر حسین‌ (ع‌) تشویق‌ كرد. در سال‌ 352 هجری‌ تا اواسط‌ قرن‌ پنجم‌ كه‌ حكومت‌ آل‌ بویه‌ از میان‌ رفت‌ مراسم‌ عاشورا به‌ صورت‌ علنی‌ برگزار می‌شد در همین‌ سالها فاطیون‌، مصر را به‌ تصرف‌ خود رآوردند و شهر قاهره‌ را بنا نهادند و با حضور آنان‌ در مصر بزرگداشت‌ مراسم‌ عاشورا در مصر نیز انجام‌ می‌گرفت‌ در آن‌ جا هر ساله‌ ایام‌ عاشورا بازارها را می‌بستند و مردم‌ به‌ طور دسته‌ جمعی‌ نوحه‌گری‌ می‌كردند و به‌ مسجد قاهره‌ می‌رفتند. پس‌ از آ ن‌ همان‌ مراسم‌ در سایر نقاط‌ اسلامی‌ مانند شمال‌ افریقا، ایران‌ و برخی‌ از كشورها عربی‌ رسوخ‌ كرد.

رسم‌ سوگواری‌ و تعزیه‌ در قرن‌ اول‌ و دوم‌ هجری‌ در ایران‌ رایج‌ بود ابتدا عزاداری‌ها به‌ صورت‌ نوحه‌ خوانی‌ و مرثیه‌ سرایی‌ و گریه‌ بود بعدها كه‌ به‌ صورت‌ هیات‌ مذهبی‌ درآمد و به‌ كوچه‌ و خیابان‌ كشیده‌ شد، با سینه‌ زدن‌ و زنجیر زدن‌ و پرچم‌ و سائر مراسم‌ شد. البته‌ منشأ عزاداری‌ تأكید فراوان‌ ائمه‌ (ع‌) برای‌ بر پایی‌ عزادرای‌ و گریه‌ كردن‌ بر مظلوم‌ كربلا بوده‌ است‌ و خود آنان‌ نیز مراسم‌ عزاداری‌ برای‌ امام‌ حسین‌ (ع‌) بر پا می‌كردند و مداحان‌ و سرایندگان‌ را بر این‌ كار تشویق‌ می‌كردند.

خدای متعال انسان را به گونه ای آفریده است كه هنگامی كه چیزی را می‌بیند یا مناظری را مشاهده می كند، تأثیری می پذیرد كه هیچ گاه گفته ها، شنیده ها و دانسته ها، آن اثر را ندارد. هرگاه صحنه‌هایی را بسازیم و بازسازی كنیم، خواه در قالب سنّتی و یا با استفاده از روشهای جدید و به صورت نمایش و فیلم، به گونه ای كه جریان عاشورا را برای مردم مجسّم كند، بازسازی آن صحنه ها و نشان دادن آنها اثری دارد كه گفتن و دانستن آنها نمی توانند آن اثر را داشته باشند.

نمونه این مسأله را خود شما بارها تجربه كرده اید. مكرراً حوادث عاشورا را شنیده اید و در ذهن شما جای گرفته است. می‌دانید امام حسین( روز عاشورا (چگونه به شهادت رسید، اما آیا دانسته های شما اشك شما را جاری می كند؟ وقتی در مجالس شركت می كنید و مرثیه خوان مرثیه می خواند، مخصوصاً اگر لحن خوبی هم داشته باشد و به صورت جذابی داستان كربلا را برای شما بیان كند، آنگاه می بینید كه بی اختیار اشك شما جاری می شود.

 این شیوه می تواند در تحریك احساسات شما تأثیری داشته باشد كه خواندن و دانستن چنان اثری را ندارد. به همین نسبت آنچه دیده می شود به مراتب مؤثرتر از شنیدنی ها است. منظور از این توضیحات آن بود كه ما علاوه بر اینكه باید بدانیم چرا (اباعبدا...) قیام كرد، و بدانیم كه چرا مظلومانه شهید شد، باید این مطلب به گونه ای بازسازی شود تا حتی المقدور بهتر بشنویم و ببینیم تا عواطف و احساسات ما بیشتر برانگیخته شود. هر اندازه اینها در برانگیخته تر شدن عواطف و احساسات ما مؤثرتر باشد، حادثه عاشورا در زندگی ما مؤثرتر خواهد بود. باید صحنه هایی در اجتماع به وجود آید كه مردم را تحریك كند. مردم همین كه صبح از خانه بیرون می آیند می بینند شهر سیاه پوش شده است، پرچم های سیاه نصب شده است، خود این تغییر حالت، دلها را تكان می دهد، گرچه مردم می دانند فردا محرم است، اما دیدن پرچم سیاه اثری را در دل آنها می گذارد كه دانستن این كه فردا اول محرم است آن اثر را نمی گذارد. راه انداختن دسته های سینه زنی با آن شور و هیجان خاص خود می تواند آثاری را به دنبال داشته باشد كه هیچ كار دیگر آن آثار را ندارد.

 نمونه چنین تأثیری را می توانید در زندگی فردی و اجتماعی خود بیابید. به خصوص در این سی ـ چهل سال اخیر كه حركت حضرت امام(  علیه دستگاه طاغوت و كفر شروع شد. ملاحظه كردید كه در ایام محرم و صفر نام سیدالشهداء( و عزاداری سیدالشهداء( مردم را به حركت وادار می كرد. این شور و هیجان جز در ایام عاشورا پیدا نمی شود. و جز با همین مراسم سنّتی عزاداری یانظیر آن حاصل نمی شود، باید عمل كرد و رفتاری نشان داد كه احساسات و عواطف مردم را تحریك كند، آن گاه اثربخش خواهد بود. اینجاست كه متوجه می شویم چرا امام( بارها می فرمود : "آنچه داریم از محرم و صفر داریم."(1) چرا این همه اصرار داشت كه عزاداری به همان صورت سنّتی برگزار شود.(2) چون در طول سیزده قرن تجربه شده بود كه این امور نقش عظیمی در برانگیختن احساسات و عواطف دینی مردم ایفا می كند و معجزه می آفریند.(3) و برپایی اینگونه مراسم عزاداری در قالب روضه، سینه زنی، زنجیرزنی، و ... عشق به جانبازی و شهادت در راه اسلام و مقدسات را در وجود شیعیان حضرتش به وجود می آورد و به قول استاد شهید مرتضی مطهری"ره" : "در رثای [امام حسین( به عنوان یك] قهرمان بگریید [و عزاداری كنید] برای اینكه احساسات قهرمانی پیدا كنید.

برای اینكه پرتوی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازه ای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا كنید، شما هم عدالتخواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد كنید، شما هم آزادیخواه باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود كه عزت نفس یعنی چه، شرف و انسانیّت یعنی چه، كرامت یعنی چه؟!

 خلاصه آنچه مذكور شد، چنین خدمت شما عرض می كنم :

     با توجه به اینكه اعمال ما ناشی از خواست قلب و توجهات دل می باشد و اینكه فهم و علم فقط مقدمه عمل است، اگر بخواهیم زندگی خود را بر اساس سیرة معصومین( مخصوصاً امام حسین) قرار دهیم باید علاوه بر فهم دقیق واقعه عاشورا، تمایلات قلب را نیز متوجه قیام و اهداف امام حسین( كنیم و از اموری كه قلب را آماده پذیرش افكار و اندیشه ها و سیره امام حسین)می كند همین عزاداری و گریه كردن و سینه زنی و ... است و شیعیان با انجام این مراسمات در واقع افكار و عقاید خود را در مورد امام حسین( از فكر به قلب می رسانند واین همان معرفی هست كه در روایات بیان شده است و از شیعیان خواسته شده است تابا معرفت به زیارت قبور معصومین (بروند.

منابع :

حماسه خمینی، ج1،ص23 1.

صحیفة نور، ج15، ص201 2. همان 3.

 آذرخشی دیگر از آسمان كربلا، استاد محمد تقی مصباح یزدی.