اگر دستورات دین اسلام لازم الاجرا است چرا در جامعه عمل نمی شود؟

پرسش:
اگر دستورات دین اسلام لازم الاجرا است چرا گاهی به نفع بعضی ها است انجام نمی شود ولی گاهی گفته می شود اسلام دین زمان است و اجرا نمی شود مانند قوانین برخورد با مفاسد اقتصادی و یا قصاص
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
بدون شک تمام دستورات دین برای  اجرا آمده اند و به هیچ بهانه ای نمی توان از اجرای احکام اسلامی جلوگیری کرد و هر کجا به نفع فردی ما بود عمل به اسلام کنیم و هر کجا به ضرر ما بود عمل به آن را ترک کنیم ولی به نظر می رسد  برای بهتر شدن وضع سياسى و اجتماعى و فرهنگى و اقتصادى جامعه ، راهكارهاى عملى  زیرمفيد و مؤثر باشد.:
اجراى صحيح و تمام عيار و بى مسامحه، بى توجيه، بى شائبه و بى واهمه احكام اسلامي 1)
بر اساس دستورات دينى مفسد فى الارض، حكمش اعدام است، متعدى و متعرض به ناموس مسلمين و اهانت كنندگان به شعاير دينى بايد تعزير شوند، مفسدان اقتصادی نه تنها مجازات بلکه باید معرفی شوند ، اما آيا ما به نداى رهبر عظيم الشأن انقلاب در اين زمينه عمل كرديم؟ آيا مسئولين محترم نظام، آنچنان كه بايسته و شايسته بود در راستاى مبارزه با فساد اجتماعى و اقتصادى اقدام نموده اند..
2)جناح بندى و سياسى كارى، وا همه از نظرات مدعيان حقوق بشر، تبعيض در بين افراد و جريانات در مقام اجرا و نيز برخى فرصت طلب ها و منفعت طلبان از جمله موانع اين راه هستند كه بايد برطرف شود..
قاطعيت در برخورد با حيف و ميل كنندگان بيت المال، ا(3
. تشديد روحيه استبكار ستيزى و معامله نكردن ارزش ها با مصالح سياسى.4)  
این نکته نیز نباید فراموش کنیم که يكى از امتيازهاى اسلام و به ويژه مذهب شيعه، پويايى اجتهاد، بر اساس زمان و مكان است.
 احكام اسلام هر چند در ماهيت خود ثابت مى باشند و هيچ گونه تغييرى در طول زمان پيدا نمى كنند «حرام خداوند هميشه حرام و حلال او نيز براى هميشه حلال است». منتها احكام داراى موضوعات و ملاك هاى خاصى مى باشند كه تنها به ملاحظه آن ها از طرف شارع مقدس تقرير و تشريع شده اند. و تا مادامى كه در بستر زمان تغيير بيرونى و يا درونى براى موضوعات و ملاك ها حاصل نشود احكام ثابت و تغييرناپذير مى مانند اما چنانچه موضوع ها تغيير كرد حكم نيز اجرا نخواهد شد.
انواع تغيير موضوع
تغيير موضوع احكام به دو صورت ممكن است:
1)درونى، مانند اين كه سگى در نمك زار نمك شود، يا اب نجس تبديل به بخار و يا خون بدن انسان جزء بدن پشه شود يا شراب سركه گردد كه دراين صورت حكم نيز تغيير مى كند و جاى بحث ندارد
2) بيرونى، مانند آن جا كه روابط اجتماعى و يا اقتصادى نسبت به موضوعى تغيير كرده باشد، به گونه اى كه روابط اقتصادى و اجتماعى پيشين نسبت به موضوع حاكم نباشد. در اين صورت نيز حكم پيشين برداشته شده و حكم جديدى بر آن ها بار مى شود.
اين حكم تغييرات و اجازه برداشت حكم جديد، مطابق موازين و معيارهايى است كه خود اسلام معين كرده است منتها بايد دقت كرد كه تعيين موضوع و ملاك احكام به ويژه در تغييرات بيرونى بسيار سخت است. از اين رو نبايد به صرف تغيير ظاهرى شرايط و روابط اجتماعى حكم به تغيير داد چه بسا كه اين تنها ملاك حكم نباشد و ملاك هاى ديگرى نيز وجود داشته باشد كه ما از آن بى خبريم.