چرا در جامعه ی اسلامی، شاهد رفتارهای غلط هستیم؟

پرسش:

 در یک جامعه با اعتقادات صحیح چرا شاهد رفتار های غلط هستیم و راه اصلاح جامعه چیست؟

 پاسخ:

با عرض سلام و تشکراز ارتباط شما

ابتدا باید علت فساد و دلیل  بروز رفتار های غلط روشن شود.  

علت فساد و تباهي در جامعه به دو گروه بر مي‏گردد: گروهي كه عامل به اين امور هستند و به فساد و تباهي دامن زده و يا آن را گسترش مي‏دهند و گروهي كه نظاره گر اين امور هستند. آنان كه عامل فسادند و خودشان در آن غوطه ورند، عوامل متعدّد اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و... مي‏تواند علّت آن باشد..
در بخش اقتصادي، كساني كه صرفاً به فكر منافع خود و تأمين هر چه بيشتر خواسته و شهوات هستند و اشتهاي سيري‏ناپذير در جمع ثروت به هر طريق و تكاثر و زياده خواهي دارند و در اين راه در پايمال كردن حقوق ديگران و استفاده از هر ابزار و شيوه‏اي دريغ نمي‏كنند. در بخش فرهنگي كه محسوس‏تر است، انواع و اقسام رسانه‏هاي ارتباطي با شيوه‏هاي مختلف تبليغاتي و با وقت گذاشتن روي نيازهاي غريزي انسان‏ها عمل مي‏كنند.

جهان غرب به خاطر شهوت پرستي و زياده خواهي و به جهت منافع اقتصادي و براي سلطه سياسي و فرهنگي از هيچ كوششي در اين مسير فروگذاري نمي‏كند. با صرف نظر از علل ايجاد كننده فساد و تباهي و عاملين به آن‏ها، بخشي از اين همه فساد مربوط به خود ما است كه نظاره گريم..
اگر در جامعه اسلامي شاهد انواع فسادها مي‏باشيم، به دليل عمل نكردن به اسلام و دستورهاي دين است.

از قرآن مجيد و روايات معصومين استفاده مي‏شود كه اصلاح جامعه بشري بدون ايمان و دعوت به حق و مبارزه با فساد ممكن نيست. از آيه "كنتم خير امت أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون باللَّه".(1) بر مي‏آيد كه مسلمانان تا زماني يك امت ممتاز محسوب مي‏شوند كه امر به معروف و نهي از منكر نمايند و هرگاه اين دو را ترك كنند، نه بهترين امت‏اند و نه به سود جامعه بشريت خواهند بود.

امام باقر(ع) در اين باره مي‏فرمايد: "امر به معروف و نهي از منكر دو فريضه بزرگ الهي است كه بقيه فرائض با آن‏ها بر پا مي‏شوند و به وسيله اين دو، راه‏ها امن مي‏گردد و كسب و كار مردم حلال مي‏شود. حقوق افراد تأمين مي‏گردد و در سايه آن زمين‏ها آباد و از دشمنان انتقام گرفته مي‏شود و در پرتو آن كارها سر و سامان مي‏گيرد".(2)

بنابراين اگر خواهان اصلاحات در بخش‏هاي مختلف اجتماع اعم از بخش‏هاي اداري، اقتصادي، قضايي، سياسي و غيره مي‏باشيم، بايد فرهنگ نظارت عمومي و امر به معروف و نهي از منكر را در جامعه حاكم سازيم.

در منطق اسلام هر مسلماني علاوه بر اينكه مسؤول حفاظت خويش از انحرافات و گناهان است، در قبال ديگر افرادبشر هم مسؤول است، و تا آنجا كه در توان دارد بايد مانع انحراف ديگران شود، و نمي تواند و نبايد در برابر اعمال و افعال خلافي كه ديگران انجام مي دهند، بي تفاوت و ساكت بماند. از اينروست كه مسأله امر به معروف و نهي از منكر از مهمترين موضوعات مباحث تعليم و تربيت اسلامي است، به گونه اي كه طبق روايات،‌امر به معروف و نهي از منكر، شعبه اي از جهاد در راه خداست و بفرموده قرآن ترك اين فريضه، عذاب الهي و نابودي جوامع بشري را در پي خواهد داشت.  

    پيامبر( مي فرمايد : "بايد امر به معروف و نهي از منكر كنيد و الاّ خداوند بَدان را بر نيكان شما مسلّط مي كند و هر چه دعا كنيد مستجاب نخواهد شد."(3) اهميّت موضوع بقدري است كه علي( مي فرمايد : "تمام كارهاي خير و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهي از منكر همانند آب دهن است در برابر دريا"(4)

     موضوع ديگري كه در بحث مقابله با انحراف و فساد فردي و اجتماعي حائز اهميت است آموزش ديني كودكان و نوجوانان و چگونگي تربيت آنان در عمل به تكاليف ديني است. آموزش و انجام تكليف ديني نبايد تا سن بلوغ به تأخير افتد و انسان بايد از كودكي با عبادت پروردگار خوگيرد.   

   فردي كه از خردسالي عملاً با نماز و روزه و طهارت و نجاست و محرم و نامحرم و حلال و حرام از طريق والدين در محيط خانواده آشنا مي گردد، با آداب اسلامي تربيت مي گردد و ادب مي آموزد، آنگاه در نوجواني و جواني و حتي بزرگسالي دچار انحراف نمي گردد، و يا ميزان لغزش او از اصول و مباني ديني و اخلاقي بسيار اندك خواهد بود. كساني كه قوانين و احكام اسلامي را در محيط خانواده درك نكرده و يا به گونه ناقص با تعاليم اسلامي آشنا شده باشند، در دوران پس از كودكي، نسبت به انجام فرائض ديني دچار كندي و سستي و بي ميلي هستند و آنچه مطلوب آنهاست پيروي از شهوات و هواي نفس و گرايش به امور انحرافي است.    

   امام صادق( مي فرمايد : "احاديث اسلامي را به نوجوانان خود بياموزيد و در انجام اين وظيفة تربيتي سرعت عمل داشته باشيد، پيش از آنكه مخالفين گمراه بر شما پيشي گيرند و سخنان نادرست خويش را در ضمير پاك آنان جاي دهند و گمراهشان كنند."(5)   

   خداوند به والدين و خصوصاً به پدران كه سرپرست خانواده هستند فرمان مي دهد كه در قبال فرزندان و امور خانواده بي‌تفاوت نباشند و مانند نگهباني دلسوز و آگاه، مراقب حريم خانواده از دستبرد شياطين جن و انس باشند،(6) تا محيط خانواده عاري از هر گونه آلودگي و انحراف و گناهي گردد و شرايط براي تربيت و رشد فرزندان سالم و پاك وخداجو فراهم آيد. حق زن و فرزند بر پدر تنها اين نيست كه او عهده دار تأمين هزينه زندگي و مسكن و تغذيه آنها باشد، بلكه پدر به عنوان قيّم خانواده بايد در اصلاح رفتار و گفتار و خط فكري اعضاي خانواده خويش از هيچ تلاشي فروگذار نباشد.

     موضوع ديگري كه در تربيت فرزندان داراي اهميّت است و در روايات بسيار مورد تأكيد قرار گرفته، توجّه جدي به روابط دوستي و همنشيني فرزندان است. رسول خدا( مي فرمايد : "هر انساني از دين و روش دوست و همنشين خود پيروي مي كند."(7) و نيز مي فرمايد : "سعادتمندترين مردم كسي است كه با افراد بزرگوار مجالست و معاشرت كند."(8)    

  براي جلوگيري از انحراف و يا درمان انحراف فرزندان به طور فشرده به چند نكته اشاره مي گردد :
      - در برخورد با اين پديده بايد بسيار جدّي بود و هر نوع سهل انگاري از سوي والدين عِقاب و عذاب الهي را در پي خواهد داشت.
      - اگر محيط زندگي و وضع اخلاق و منش خانواده و رفت و آمدهاي فاميلي در بروز انحراف فرزندان تأثيرگذار بوده، بايد در تغيير و تبديل و كنترل آنها به گونه اي منطقي و بدور از جنجال به چاره انديشي پرداخت.
      - زندگي در برخي مناطق شهري در نوع افكار و گرايشات نوجوانان بي تأثير نيست، در صورت امكان تغيير محيط نيز بايد مورد بررسي قرار گيرد.
     - پدر و مادر بايد به طور جدي در معاشرتهاي مفسده انگيز، تجديدنظر كنند و در عوض رفت و آمد با افرادي را ترتيب دهند كه بر سلامت دين واخلاق اعضاي خانواده تأثيرگذار است.
      - رفتار و معاشرت پدر و مادر با يكديگر و نوع پوشش آنها در خانه در انحراف فرزندان نقش داشته باشد.
      - نحوة كسب معاش و تأمين درآمد خانواده نيز از اهميت فوق‌العاده اي برخوردار است، زيرا غذاي ناپاك قلب و روح انسان را تاريك مي كند، تا جايي كه انسان را از درك و قبول حقيقت دين باز مي دارد.
       - دوستي و رفاقت والدين با نوجوان و جوان و احترام به شخصيّت او بايد به عنوان يك اصل تلقي گردد و براي خواسته‌ها و گفته هاي او بايد گوش شنوايي وجود داشته باشد و بهترين كس همان پدر و مادرند.
      - در پند و موعظه و نصيحت بايد به گونه اي غيرمستقيم عمل كرد و از افراط و تفريط در محبت و تنبه فرزندان پرهيز كرد، كه هر دو مخرب است.
      - ارتباط با افراد يا مراكزي كه مي توانند در زمينه تربيت و اصلاح فرزندان، والدين را ياري دهند، بايد مهم تلقي گردد.
      - رفت و آمد به اماكن مقدس همراه با فرزندان و شركت در مجالس ديني و برگزاري اين مجالس درخانه در صورت امكان، قرائت و انس با قرآن و دعا توسط والدين در محيط خانواده، همه در سلامت فكري و روحي فرزندان مؤثر است.
     

خلاصة كلام اينكه از آنجايي كه اولين محيط تربيتي هر انساني كانون خانواده است، ابتدا بايد در اصلاح اين واحد اجتماعي سعي و تلاش جدّي كرد، كه اگر خانواده از جايگاه اصيل و اسلامي خود برخوردار گردد، سهل‌انگاري و اهمال‌كاري و بي كفايتي و بي قيدي و ناآگاهي افراد به حداقل خواهد رسيد و تمام اركان جامعه اصلاح مي گردد. بنابراين براي مقابله با هر نوع انحراف و فسادي بايد در وهله اول والدين خود را ملزم به رعايت دستورات اخلاقي و ديني كنند تا فرزندان با پيروي از آنان در برابر انحرافات واكسينه شوند.

. 1-  آل عمران (3) آيه 110
2-  وسائل الشيعه، ج 11، ص 395
3. سفينة البحار، ج1، ص448و449
4. نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 374 ، به نقل از تفسير نمونه، ج3، ص4
5. اصول كافي، ج6، ص46
6. سوره مباركه تحريم/ آيه 6
7. وسايل الشيعه، ج4، ص207 ، مستدرك ج2، ص62
8. بحارالانوار، ج15، ص51