چرا ممالک غیر عرب از نعمت دین محروم ماندند؟

پرسش:

چرا خداوند متعال چند پیغمبر را به به زبانهای مختلف به ممالک مختلف ارسال نکرد و تنها یک پیامبر به زبان عرب نازل کرد در حالیکه در سایر ممالک تبلیغات خیلی کمی در آن دوره انجام یافت و بسیاری از مردم از نعمت دین محروم ماندند؟

 پاسخ:

با سلام و تشکر از ارتباط جنابعالی
مقدمه: رسالت و نبوت فراتر از نژاد، ملیت، زبان و مانند آن است، زیرا بر اساس: «الله اعلم حیث یجعل رسالته(1)؛ خداوند بهتر می‌داند چه کسی از میان بندگان او شایسته مقام پیامبری و رسالت است» هر کسی شایستگی لازم را داشت، همو را برای هدایت بندگان خود بر می‌گزیند و همراه با کتاب آسمانی به سوی مردم می‌فرستد. در تفسیر آیه یاد شده آمده است، در بین مردم عرب عده ای که از موقعیت مالی و اجتماعی برتر برخوردار بودند گمان می‌کردند که برای مقام رسالت شایسته‌ترند، ولی خداوند خطاب به آنها فرمود: پیامبری و نبوت چیزی نیست که با معیار قبایلی، مالی و اجتماعی قابل ارزیابی باشد، بلکه تنها خداوند است که می‌داند چه کسی شایسته آن مقام مقدس است.(2
دلایلی که می توان برای این مسئله ذکر کرد ، متعدد است و از آنچه به فهم انسانی می آید ، می توان چند دلیل برشمرد:
اوّل: پیام هر دین، فراتر از زبان آن است؛ بنابر این وقتی پیام همگانی و جهانی است، ضرورتی ندارد برای هر طایفه‌ای پیامبر و کتابی با زبان خود آنها فرستاد شود، بلکه زبان دین، زبان فطرت است که زبان مشترک همه انسان‌ها است.
چون این با زبان فطرت سخن می‌گوید و خواست‌های فطری بشر را بازگو می‌کند، با هر لغت و الفاظی باشد، مهم نیست. در قرآن آمده: «وما ارسلنا من رسولٍ الاّ بلسان قومه(1)؛ هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر به زبان مردمش». مفسر بزرگوار استاد جوادی آملی می‌فرمود: مراد و پیام حقیقی آیه این است که زبان دین، زبان فطرت است و مراد قوم در آیه نژاد و ملیت نیست ، .
دوم: گرچه زبان مادری پیامبر عربی بود، ولی حضرت با همه نژادها با زبان خود ارتباط برقرار می‌کرد و پیام وحی را به آنها می‌رساند؛ حتی با جنیان، متناسب با فهم آنها سخن می‌گفت و معارف قرآن را به آنها ابلاغ می‌نمود(2). بنابر این عربی بودن زبان پیامبر محدودیت برای رسالت او ایجاد نکرده. همین که افرادی نظیر سلمان فارسی، بلال حبشی و اویس قرنی جزء برجسته ترین یاران پیامبر بودند، دلیل بر آن است که زبان برای رسالت جهانی حضرت، محدودیت ایجاد نکرده است.
سوم: ممالک غیر عربی به دلیل زبان‌شان از دین اسلام محروم نبوده‌اند . در زمان پیامبر، حضرت به اقصی نقاط جهان مبلّغان دینی را فرستاد و مردم مناطق مختلف جهان را از پیام دین آگاه کرد و هیچ‌کشوری از پیام اسلام بی‌خبر و محروم نماند ، اگر چه وسایل ارتباطی مثل امروز گسترده نبود ، اما با همان ابزارهای اندک ، پیام اسلام در طول چندین سال به مناطق مختلف رسید.
چهارم: چون با بعثت خاتم انبیا نبوت پایان یافت، خاتمیت با کامل‌ترین فرد انسانی می‌باید حاصل می‌شد و آن فرد غیر از وجود مقدس «محمد بن عبدالله» نبود و شایستگی آن را نداشت که در عرض او به مقام نبوت برسد به همین دلیل پیامبر دیگری همعرض ایشان برانگیخته نشد و رسالت کامل حضرت محمد(ص) خاتمیت تحقق یافت و اسلام به عنوان کامل‌ترین دین تا قیامت پاسخ‌گوی آدمیان است.
پنجم: برای فرستادن پیامبر در یک منطقه و سرزمین، تنها وجود انسان کامل که لیاقت به دست گرفتن پيام وحی و مسئولیت رسالت را بر عهده گیرد،‌ کفایت نمی‌کند، بلکه شرایط و زمینه‌های دیگر نیز لازم است. سرزمین عربستان در آن روزگار، بدترین وضع فرهنگی، اقتصادی و دینی را داشت. مردم در بدترین شکل زندگی می‌کردند و بدترین عقیده دینی (بت‌پرستی) را داشتند، چنان که بدترین فرهنگ (جنگ، غارت، زنده به گور کردن دختران و...) در آن جامعه حاکم بود و این مسئله زمینه پذیرش پیام آسمانی را آماده و فراهم می‌کرد، در حالی که سرزمین‌های امپراطوری ایران و روم از جهات فوق، کاملاً برتر از عربستان بودند. هم وضع اقتصادی مطلوب داشتند و از تمدن و فرهنگ برتری برخوردار بودند و هم دارای دین آسمانی بودند و این مسئله کاملاً با بت‌پرستی متفاوت بوده، بنابر این نیاز مردم عربستان به پیام آسمانی بسیار فراتر و بیشتر از سرزمین‌های دیگر بود و زمینه پذیرش فراهم پیام اسلام نیز بود و تحولی که در آن جامعه نیز به وقوع پیوست، بسیار عمیق و گسترده بود.

1ـ انعام (6) آیه 124.
2ـ تفسیر نمون، ج 5، ص 331 نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1379ش.
3ـ ابراهیم (   ) آیه 4.
4ـ مجمع البیان، ج 9 ـ‌ 10، ص 554، نشر دار المعرفة،‌ بیروت، 1408ق.