رنگ مشکی چادر، رنگ باخته است! چرا؟

پرسش:

چرا دختران جامعه ما چادر را که مثل صدف است از خود دور کرده اند و خود را مثل مروارید در این جامعه کثیف گم کرده اند؟

پاسخ:

با سلام و اهدای امید به جنابعالی
اگر چه چادر به عنوان تنها شکل حجاب و پوشش لازم برای زن مسلمان نیست ، اما مطمئنا حجاب برتر محسوب می شود.
در عین حال آنچه که ما در جامعه با آن مواجه هستیم ، صرفا ترک چادر به عنوان حجاب برتر نیست ، بلکه تخریب حجاب به صورت نماد بد حجابی و سست شدن گوهر عفاف و اصل حجاب است ، نه صرفا چادر.
اما عوامل بدحجابى در جامعه ما چیست ؟ مطمئنا این مسئله به علل مختلفی مربوط می شود که بخشی از آن عبارتند از :
 1- تربيت ناصحيح خانواده:
 بسيارى از ناهنجارى‏ها ريشه در بى‏اعتنايى پدران و مادران و طرز برخورد آن‏ها دارد. دختران نابالغ اگر توسط والدين خود آمادگى ورود به مرحله بلوغ را نداشته باشند و آموزش‏هاى لازم نبينند، در نوجوانى و جوانى، پوشش كامل اسلامى را به سختى خواهند پذيرفت.
خانواده‏ها بايد برنامه مشخصى در زمينه آموزش حجاب و محرم و نامحرم و حلال و حرام به فرزندان خود داشته باشند و از كودكى، دختران خود را با حجاب آشنا سازند و آن را تا زمان بلوغ به تأخير نيندازند. در اين راه از راهكارهاى تشويق و تنبيه بهره گيرند.
 البته سخت‏گيرى‏هاى بي جا نه تنها راه حل مناسبى به شمار نمى‏رود، بلكه معضل را دو چندان مى‏كند. در صورتى كه غيرت با دورانديشى و تعقل و صبر همراه نباشد، چه بسا به ضد خود تبديل شود.
2 - دگرگونى ارزش‏ها:
شيوه نگرش افراد به ارزش‏ها در چگونگى موضع‏گيرى آن‏ها تأثير مى‏گذارد. اگر زنى، خودنمايى را به جاى حجب و حيا، ملاك ارزش گذارى قرار دهد و ارزشمند بداند، طبيعى است كه خود را نشان مى‏دهد و حتى پوشش را براى نماياندن خود برمى‏گزيند.
3 - الگوهاى ناهنجار: الگو در اخلاق اسلامى و روان‏شناسى جايگاه مهمى دارد. درگذشته كه الگوها و نقش‏ها اندك و محدود بودند، هويت‏يابى آسان بود، اما امروزه الگوهاى متنوع و متضادى كه رسانه‏هاى متعدد ارائه مى‏دهند، هويت‏يابى و انتخاب راه صحيح را بر جوانان مشكل كرده است. از اين رو يكى از دلائل بدحجابى، مدگرايى و همرنگ جماعت شدن و تأسى به هنرپيشه‏ها و شخصيت‏هاى مطرح در رسانه‏ها مى‏باشد.
4 - فقر معنوى: سقوط اخلاقى، بروز ناهنجارى در جامعه و از جمله بدحجابى، ثمره نبود نظريات بنيادى مذهبى درباره هستى درباره هستى و انسان و معناى زندگى و در يك كلمه، عدم اعتقاد به مبدأ و معاد است.
5 - كمبود شخصيت: كمبود محبت و محروميت‏هاى زمان خردسالى، افرادى را كه به عقده حقارت مبتلا شده‏اند، وادار به جبران مى‏كند تا از اين طريق خلأ درونى خود را پرنمايند. يكى از راه‏هاى ايجاد شخصيت‏پندارى، خودآرايى است.
6 - تهاجم فرهنگى دشمن:
 يكى از اهداف استعمارگران و سلطه جويان، زدودن پوشش زنان به منظور هويت زدايى آن‏ها است. این مسئله با ابزارهای گسترده تبلیغاتی و پیشرفته مانند ماهواره ، اینترنت و دست نهادن بر روی نیازهای جوانان و... صورت می گیرد.
7- مشکلات ازدواج جوانان و عدم ارضای صحیح غریزه جنسی و عاطفی موجب می شود که دختران جوان مورد وسوسه شیطان و هوای نفس خویش قرار گرفته و به این علت خود را در معرض دید جوانان هرزه یا حتی جوانان مومن قرار دهند و چه بسا از این طریق موجب سقوط اخلاق جوانان و اشاعه فحشا و روابط نامشروع و... شود که مطمئنا دختران جوان در این موضوع از همه بیشتر آسیب می بینند و گوهر عفاف خود را از دست می دهند .