آیا کسی که ادعای روئیت امام زمان می کند کذاب است؟

پرسش:
در حدیثی از حضرت علی (ع) خوندم ( یا خود حضرت ولی عصر (ع)) که فرمودند: در زمان غیبت هر کس ادعای دیدار مارو کرد کذب است
حالا چطور برخی علما بعد از وفاتشان از طرف اطرافیان می گن با امام زمان دیدار داشتن؟
پاسخ:
با سلام و ادب
خدمت شما عرض کنم در توقیع منسوب به حضرت مهدی خطاب به على ‏محمد سمرى(آخرین نایب خاص امام زمان) آمده است:
«اى على بن محمد سمرى! خداوند اجر برادران دینى تو را در سوگ تو افزون کند. تو زندگى را شش روز دیگر بدرود خواهى گفت. کار خویش را سامان بخش و به کسى در مورد جانشینى خود (در نیابت خاصه‏) وصیّت نکن که غیبت کامل کبرى آغاز گردیده و ظهور جز به اذن الهى تحقّق نیابد و آن، پس از مدّتى دراز و قساوت دل‏ها و آکنده شدن زمین از جور و ستم خواهد بود. آگاه باشید هر کس پیش از خروج سفیانى و صیحه آسمانى ادعاى مشاهده ما را داشته باشند، سخت دروغ‏گو و افترا زننده است».
از این توقیع استفاده مى‏ شود کسانى که پیش از خروج سفیانى و شنیده شدن صیحه آسمانى، ادعاى رؤیت و مشاهده کنند، «کذّاب و مفترى» خواهند بود و تکذیب آنان لازم است(احتجاج طبرسی،ج2،ص297)
بخشى از این توقیع، دستور به تکذیب مدعیان مشاهده است.بر این اساس عده ای میگویند:نباید مشاهدات نقل شده را تعریف کرد.البته ممکن است مراد از توقیع مذکور، نفى ادعاى اختیارى بودن مشاهده و ارتباط باشد؛ یعنى، اگر کسى مشاهده و ارتباط را به اختیار خود ادعا کند - به این‏صورت که هر وقت بخواهد خدمت امام عصر(عج) شرفیاب مى ‏شود یا ارتباط پیدا مى ‏کند - کذّاب و افترا زننده است و این ادعا از احدى در غیبت کبرى پذیرفته نیست؛ یا اینکه چنین کسى که این سمت را به راستى داشته باشد، پیدا نخواهد شد و اگر هم کسى آن را دارا باشد، از دیگران مکتوم مى ‏دارد و به کسى اظهار و افشا نمى ‏کند.
پاسخ های مختلفی درباره این توقیع وجود دارد . اجمالاً با این توقیع، در آن همه حکایات و وقایع مشهود و متواتر نقل شده نمى‏ توان خدشه کرد و بر حسب سند نیز، ترجیح با این حکایات معتبر است. اگر به کتاب‏هایى چون نجم الثاقب رجوع کنیم، مى ‏بینیم که در این حکایات، وقایعى است که هرگز شخص عاقل در صحّت آنها نمى ‏تواند شک کند. بنابراین هم شرفیابى اشخاص به حضور آن امام عزیز ثابت است و هم کذب و بطلان ادعاى کسانى که در غیبت کبرى، ادعاى سفارت و نیابت خاصّه و وساطت بین آن حضرت و مردم را مى ‏نمایند، معلوم است‏.امامت و مهدویت، ج 2، ص 475؛ آخرین امید جهان، ص 238.
پس صرف دیدار، در روایت منتفى نشده است و علما نیز نفى اصل دیدار را استفاده نکرده ‏اند؛ اما از آنجایى که قطعاً نمى ‏توان توقیع را ردّ کرد، باید تا حدّ امکان به مفاد آن عمل نمود و مدعیان دیدار و مشاهده را - به خصوص در جاهایى که هیچ قرینه و شاهدى بر اثبات ادعاى آنها وجود ندارد - تکذیب کرد.
عده‌اي با توجه به اينكه نامه، در آخرين روز‌هاي عمر نايب چهارم صادر شده و در آن، تصريح به پايان نيابت خاصه شده است؛ چنين گفته‌اند كه: مراد از مدعي مشاهده، مدعي نيابت خاصه و داشتن ارتباط با حضرت است؛ زيرا، نيابت خاصه؛ يعني حضور نزد حضرت، همراه با شناخت آن بزرگوار و رساندن سؤالات مردم و ابلاغ پاسخ‌ها و پيام‌ها. اين فرد، هم ادعاي ديدار دارد و هم آنچه را مي‌گويد، از جانب حضرت بيان مي‌كند و حرف‌ها را پيام حضرت اعلام مي‌كند.(بحار الانوار، ج52، ص151).
امام خميني(ره) مي‌گويد: مراد از تكذيب مدعي مشاهده اين است كه فردي مدعي ملاقات باشد، ولي شاهد و دليلي نداشته باشد. (انوار الهدايه، ج1، ص256).
شهيد صدر مي‌گويد: مراد، ادعاي انحرافي است كه شخصي با ادعاي مشاهده و ارتباط، بخواهد عقايد و نظر خود را با نام پيام‌هاي امام زمان به مردم القا كند.(تاريخ الغيبة الصغري، ج1، ص654 ـ 639).
برخي نيز گفته‌اند: مراد از تكذيب مدعي ظهور است. (مهدي منتظر، ص93).
بنابراين مي‌توان دريافت كه صرف ديدار، در روايت، منتفي نشده است و علما نيز نفي اصل ديدار را استفاده نكرده‌اند. به علاوه، روايت مدعي مشاهده را كذاب مي‌داند؛ حال اگر كسي امام را ببيند و به ديگران نگويد، تحت اين روايت قرار نمي‌گيرد. لذا اصل ديدار امر ممكني خواهد بود.