انزوا پیامد شوم روابط نامشروع!

پرسش:

رابطه دختر با پسر تا چه حدی موجب انزوا و گوشه گیری طرفین می شود ؟ آیا هیچ دختری نباید با عشق واقعی خود در رابطه باشد؟
پاسخ:

با سلام و احترام
يكي از آسيب هايي كه متوجه دختران و پسران در روابط با جنس مخالف است ،آسيب تربيتي ، رواني و اجتماعي است . معمولا اين ارتباط ها به علل و انگيزه هاي  مختلف دوام ندارد ، از اين رو دختر يا پسر ها دچار سرخوردگي مي شوند و گاهي تا مرز افسردگي و حتي خودكشي پيش مي روند.
اين گونه ارتباط ها كه ابتدا ظاهرا ساده وبي آلايش تصور مي شود ، بعدها با پديد آمدن شرايط تازه كه تصور نمي شد با كش دار شدن ارتباط ها ، وعده و وعيدهايي كه عمل نمي شود ، آگاهي يافتن طرفين از وضعيت يكديگر كه گاهي عشق هاي ديگري را نيز در كنار دارند ، يا صفات و ويژگي هايي كه توجه نمي كردند ، يا برملاشدن انگيزهاي ديگر در اين گونه ارتباطات و فريب ها ، يا بر ملا شدن در جامعه ، غالبا به شكست ، سرخوردگي و انزوا منجر مي شود.
اما اينكه گفتيد : آياهيچ دختري نمي تواند با عشق واقعي خود رابطه داشت ؟ مقصود چيست؟
روشن است كه با ازدواج بين دختر و پسر كه به هم علاقه دارند يا عشق مي ورزند ، ارتباط و صميميت حاكم است وخداوند در سوره روم آيه 21 ، يكي از اهداف آفرينش دو جنس (زن و مرد) را همين مسئله عشق ودوستي و آرامش در كنار هم دانسته است.
پس چرا دختر نبايد با عشق واقعي خود ارتباط داشته و با او زندگي كند؟
اما اگر مقصود از ارتباط دختر و پسر (به عنوان دوست ، عاشق يا هر چيز ديگر) است كه هيچ رابطه محرميت با هم ندارند ، بايد گفت كه : از نظر اسلام هرعاملى كه موجب تحريك انگيزه هاى شهوانى در جامعه گردد و به آرامش روحى و روانى و عفت عمومى صدمه وارد كند, موردتأييد نيست . اسلام مي خواهد انواع لذت هاي جنسي در محيط و درون خانواده شكل گيرد واز اين طريق آرامش روحي و رواني و پيوند هاي عاطفي نيز برقرار بماند و با طرح آن در محيط جامعه به پيوند خانواده و اجتماع نيز آسيب وارد نشود .
اما اگر مقصودتان اين است كه در اين گونه روابط ،  ارتباط جنسي نباشد ،  واقعيت آن است كه روابط دوستانه بدون ارتباط جنسي ، تصور آن چندان براي ما مقدور نيست ، زيرا هر گونه تمتع جنسي از قبيل نگاه و سخن گفتن لذت بخش ، يا تماس بدني با جنس مخالف،  در واقع نوعي ارتباط جنسي محسوب مي شود ، اما اگر مقصود از رابطه جنسي ، همان نوع خاص از رابطه باشد  ، بايد توجه داشت كه روابط دختر و پسر در همان حد محدود باقي نمي ماند ، زيرا اولا انسان طبع زياده طلبي دارد وپس از ارتباط از نوع پائين ، مي خواهد انواع بالاتر را نيز تجربه كند . ثانيا غريزه جنسي ( به خصوص در مردان ) در همين حد صحبت كردن و... قانع نمي ماند و مطمئنا كشش جنسي او را به ارتباط جنسي سوق مي دهد . ثالثا بسياري از پسران و مردان قصدشان از دوستي ها ، دست يافتن به همان ارتباط جنسي است ، حال به هر صورتي كه باشد ، شرعي يا غير شرعي . براي اين كار از همين مراحل پائين و دوستي هاي ظاهرا ساده و بي آلايش آغاز مي كنند . رابعا به جهت همان ميل شديد جنسي گاهي اوقات بي آنكه دختر و پسر(به خصوص دختران ) بخواهند ، در شرايطي قرار مي گيرند كه حتي اراده خود را از دست مي دهند و ديگر نمي توانند از ارتباط جنسي خود داري كنند و ناخود آگاه  و بي آنكه كه بخواهند ،كم كم در آن شرايط بدون بازگشت قرار مي گيرند و زماني متوجه مي شوند كه كار از كار گذشته است ، يعني با فراهم شدن شرايط ديگر، اراده جلوگيري بسيار سخت و دشوار است . به خصوص آنكه پسران فريب كار و متاسفانه حرفه اي درفريب دختران جوان در اين موارد ، شياد و تردست هستند و با طرح ازدواج يا چيز هايي ديگر، به اهداف نامشروع خود دست مي يابند كه عواقب آن بر شما پوشيده نيست ؛  پس چرا نبايد اين جريان را از سرچشمه بست ؟
 به همين خاطر در اسلام حتي خلوت كردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مكاني كه رفت و آمد نباشد ، حرام و گناه است .
 در آخر اين كه مگر غير از اين است كه تمام روابط جنسي بين دختران و پسران از همين ارتباط هاي به ظاهر ساده و دوستانه آغاز شده است ؟ و متأسفانه به همين ارتباط جنسي ختم نشده ، بلكه عاملي براي پديد آمدن بسياري از ناهنجاري هاي اجتماعي و رواني نيز مي شود. بهترين شاهد بر ادعاي فوق مراجعه به واقعيات موجود در اجتماع است، شما در باره طلاق‌ها ، فسادهاي جنسي،  اعتياد و افسردگي‌ها مقداري تحقيق کنيد ، ببينيد نقطه شروع اين نابساماني‌ها از کجا بوده ؟ بسياري از آنها با يک نگاه ساده يا يک ارتباط کلامي کوچک با نامحرم شروع شده و به تدريج به ايجاد محبت و عشق و مشغول شدن فکر انجاميده و در انتها به قرار و مدار و . . .
اما مسئله اين است که چون جوانان و نوجوانان مخصوصا دختران جوان، هنوز به سني نرسيده‌اند که عاقبت برخي از کارها برايشان تجربه شده باشد، فقط همان ابتداي کار را که شيرين است مي‌بينند و خداي ناکرده به دوستي با پسران نامحرم تن مي‌دهند و به اين ترتيب وارد دامي مي‌شوند که خلاصي از آن بسيار دشوار است . چرا که اولين مشکل آنها، مشغوليت فکرشان است و عقب افتادن تدريجي از درس . مشکل بعدي خانواه (اگر داراي خانواه مذهبي باشند)،‌ مشکل بعدي ازدواج است . آنها اگر بخواهند با همان پسري که از طريق کوچه و خيابان با او آشنا شده‌اند ازدواج کنند هيچ ضمانتي وجود ندارد که آن پسر چند دوست دختر ديگر در آستين نداشته باشد و سر بزنگاه از اين دختر جدا و به آنها نپيوندد و به اين ترتيب دختران زيادي را دچار داغ فراق و افسردگي و نابساماني خانوادگي نکند ، حتي در دانشگاه‌ها يا محيط‌هاي کاري نيز ارتباط نامناسب با نامحرم، غالبا باعث گرفتاري است ، زيرا چه بسا باعث ايجاد عشق‌هايي در دل دختران و پسران جوان مي‌گردد که به دلائل گوناگون، هرگز به "وصل" منجر نخواهد شد و داغ آن براي هميشه به دل طرفين خواهد ماند و فکرشان را آزرده خواهد ساخت .
مسائل فوق هيچکدام قصه نيست ، بلکه واقعيت‌هايي است که به وفور در جامعه جاري است و ما تنها با گوشه هايي از آنها آشنا مي شويم . بسياري از گرفتاران اين مسائل به دليل حيا و شرم، مشکلات خود را براي ديگران بازگو نمي‌کنند . اگر اين کار را مي‌کردند درس عبرت خوبي براي ديگران مخصوصا جوانان و نوجوانان مي‌گشت .
نکته مهم اين است که وقتي اين مشکلات ريشه‌يابي مي‌شوند ، غالب آنها از همان نگاه‌هاي کوچک و سخن‌هاي کوتاه و عشوه‌هايي آغاز مي‌شوند که به نظر پرسش‌گر دل پاک ما، نبايست روي آنها حساسيت نشان داد،‌ اما چه مي‌توان کرد که همين موارد کوچک اگر مورد بي توجهي واقع شوند و ادامه يابند سر از مشکلاتي بسياري  در مي‌آورند .        

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت