چرا مانع روابط دختر و پسر می شوید؟

پرسش:

چرا مانع روابط دختر و پسر می شوید ؟؟در حالی که باعث آرامش یکدیگر می شوند و بنظر بنده نبايد مانع روابط دختر و پسر در دانشگاه شد چون دانشجو پس از جدا شدن از خانه دچار تنهايي، افسردگي مي‎شود و براي رهايي از آن اين روابط برايش لازم است.

 پاسخ:
با سلام
نبايد مانع روابط دختر و پسر در دانشگاه شد چون دانشجو پس از جدا شدن از خانه دچار تنهايي، افسردگي مي‎شود و براي رهايي از آن اين روابط برايش لازم است!!!!!! 
يكي از عواملي كه نقش بسياري در روي آوردن جوانان، به ويژه دختران، با ارتباط با جنس مخالف دارد، كشش دروني و نياز شديد به محبّت و فرار از تنهايي است. جوان پس از رسيدن به سن بلوغ بر اساس نقشي كه طبيعت جسماني بر عهده او گذاشته در خود احساس نياز به شخص ديگر مي‎كند، پس به طور طبيعي سرشار از تمايلات غريزي شده و نيازمند روابطي دوستانه است او بدون جنس مخالف نه در مراقبت از تمايلات سركش و شهواني خود تواناست و نه در رشد استعدادهاي اجتماعي موفق است او در پي كسي است كه خلاء‌ و كمبود و نقصان خويش را با وجودش كامل نمايد و تكيه گاه و مشوّقي را مي‎جويد كه در درون او حضور يابد و احساس تنهايي‎اش را از درون برطرف سازد. دختر نيز در ساختار وجودي متمايل به مرد آفريده شده و به دنبال تكيه گاه، محكمي است كه در فراز و نشيب زندگي يار و ياورش باشد او طالب آن است كه توجه مرد را به شخصيت و موقعيت عاطفي و ابعاد وجودي خود جلب نمايد.[1]
اين نيازمندي‎ها كه در سرشت بشر نهاده شده از اسرار حكمت الهي است، نكته اساسي، بسترسازي مناسب براي پاسخ گويي به آن بوده تا دختر و پسر در مسير زندگي تكاملي خويش، شادمانه و سرافراز از اين ميدان گذشته و در فردايي روشن، خود را در كانوني گرم و سرشار از عشق و صفا ببينند. دختر و پسري كه احساسات و عواطف آن‎ها در درون خانواده ارضا نشود، به نيازشان به محبت و مهرباني توجه نشود و در جمع خانوادگي احساس غربت كنند طعمه‎هاي آماده‎اي براي افراد فرصت طلب و سودجو مي‎باشند و كساني كه با دوري از خانواده احساس تنهايي كنند نيز با توجه به نيازهاي دروني به راحتي به اين وادي كشيده مي‎شوند. اما روي سخن با جوان در اين باور است كه اين روابط را براي چه مي‎خواهيد؟ آيا تنها براي سرگرمي و وقت‎گذراني و جبران كمبودهاي شخصي و يا اينكه به دنبال دلي هستيد كه براي همه عمر نگه داشته و رفيق شفيقي انتخاب نموده و همدلي صادق بيابيد تا همراه او، فراز و نشيب زندگي را پشت سر نهيد اگر قسم دوّم مراد است كه بايد چنين باشد ديگر نبايد با سطحي‎نگري و تحت تسلط غرايز پاي در اين ميدان نهاد، چه بسيارند دختران و پسراني كه در ابتدا بر اساس نياز به محبت و براي جبران كمبودهاي گذشته در اين وادي پا نهاده و اندك اندك از درس و تحصيلات عالي باز ماندند و به مرور با پاسخ به تمايلات غريزي و لذايذ جنسي، اسباب ناكامي واقعي خويش را فراهم آوردند كه مشكلات و رنج‎هاي بعدي،‌ صد بار از تنهايي اوّليه سخت‎تر و شكننده‎تر است. اين‎گونه افراد دچار آسيب‎هاي رواني و تربيتي و اجتماعي مي‎شوند.
جوانان مي‎توانند تا فراهم آمدن شرايط ازدواج كه در سايه آن از تنهايي براي هميشه بيرون مي‎آيند و تا يافتن همدلي كه همسفر زندگي شود، با توجه به معنويات و انس با حضرت حق كمبودها را جبران كرده و با انتخاب رفيقي هم جنس كه در طول عمر نيز به او نيازمند است اين ايام را به سر برد و شور و احساس و نيروي جواني را در راه كسب اهداف بلند علمي و معنوي به كار گيرد و سبب سربلندي خود، خانواده و جامعه گردد.. تذكر: اسلام نيز توصيه نكرده كه انسان در تنهايي به سر ببرد اما براي آنچه شما ناراحت آن هستيد (افسردگي و ...) جايگزين وجود دارد يعني مي توانند با دوستان هم جنس خود عميق ترين دوستي هاي سالم را برقرار كنند و يار و شفيق و مونس تنهايي هاي هم باشند. ________________________________________
[1] . ويل دورانت، لذات فلسفه ترجمه‎ي عباسي ذرياب چاپ نشر دانشجويي تهران ص134.