1. نیما
  2. تاریخ
  3. یکشنبه, 11 اسفند 1392
  4.  مشترک ایمیل شوید
من یک مسلمان زادهِ بی دین هستم . دارای مطالعات گسترده درباره تاریخ جهان و فلسفه ، و نیز تاریخ اسلام ، دانشجوی همزمان تاریخ جهان ، و فلسفه نیز هستم . میخواستم با شما مناظره هائی درباره اسلام داشته باشم . موضوع پیشنهادی اولیه من ، جنگ بنی قریـظـه است . درباره خشونت بکار رفته توسط محمد ، و طبعا علی در این جنگ چه توجیهاتی از سوی جامعه مسلمانان وجود دارد ؟
نظر
There are no comments made yet.
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
سلام و ادب
سال نو مبارک. ببخشید بابت تاخیر . این ایام کمتر فرصت میکنم سر بزنم.
بله احمقانه نمیدانم.
اسرائیل به ناحق عمل کرد و فلسطینی ها افراد مظلوم بودند که ظلمی به روش بنی قریظه مرتکب نشدند.
جالبه خودمان از ایران خارج میشدیم! یعنی اصل حکومت ظالم بر مظلوم است. پس شما با توجه به این عقاید قیام امام حسین(ع) رو هم قبول ندارید.
یکی از مضررات زندانی کردن بحث مالی است و الا مشخص است زندانی کردن آنها مشکلات را دوچندان می کند.
در مورد حکم و ظلم آنها قبلا مفصل نوشتم و بیشتر از آن را باید مطالعه کنید.
گفتنی ها عرض شد و مخاطبان ما بهترین قاضی هستند.
موفق باشید
اللهم عجل لولیک الفرج
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
نیما هستم با درود و تبریک نوروز
آنچه را پیش از این در اثبات ظالم بودن بنی قریظه آوردید من قبول نکردم ، و هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد . اتهام هایی که شما به بنی قریظه زدید عمدتا واهی است و برفرض درست بودن هم ؛ همه 900 نفر آنها را شامل نمیشود . و مهمتر از آن ، هیچ توجیهی برای کنیز شدن زن و بچه های آنان وجود ندارد .
شما چرا از پاسخ در می روید ؟ چندبار از شما خواهش کردم لیستی از 900 مرد مسلمان و 1000 زن و بچه مسلمان که بدست بنی قریظه کشته و برده شده باشند ارائه کنید . اگر فکر میکنید بنی قریظه واقعا مثل یک توده بدخیم سرطانی و واجب القتل بوده اند چرا برای قصاص آنها دلیل محکمه پسند ارائه نمیدهید ؟
در ضمن ، اگر من گفتم خودمان از ایران خارج میشویم ، منظورم اولین راه حل نبود ، بلکه این آخرین راه حل است که وقتی دیدیم بهیچ عنوان نمیتوانیم با گروهی که در کنار ما زندگی میکنند کنار بیائیم ، راهش این نیست که آنها را بطور فیزیکی حذف کنیم ، بلکه اگر آنها اکثریت بودند ، ما خارج میشویم ، و اگر ما اکثریت بودیم ، آنها را وادار به خروج از آن منطقه میکنیم . انسان باید همواره خودش را با مشکلات وفق دهد نه آنکه مشکلات را با تبر و شمشیر بردارد .
درباره مضرات مالی زندانی کردن هم یکبار گفتم که حرف نابخردانه و بسیار بی وجدانی است . اینکه ما جان یک انسان را صرفا بدلیل اینکه زندانی کردن او خرج آب و غذا دارد بگیریم ، حکمی بشدت نادرست و ( با پوزش از شما ) حیوان صفتانه است .
درباره قضاوت مخاطبان هم حق کاملا با شماست . شاید بهتر است بدانید اولین جرقه ارتداد من هم ، همین مناظره ها بود که یک مناظره مکتوب در سایت اندیشه اسلامی قم درباره زنان محمد دیدم و همان ، مرا به ارتداد آورد و از وضعیت کنونی هم راضی هستم . مطمئن باشید همین مخاطبان هستند که واقعیت را تشخیص خواهند داد .
با این حال من خواهان ادامه مناظره ( البته فعلا ) هستم و فعلا برای آن وقت کافی دارم . اما اگر واقعا فکر میکنید چیزی بیشتر از آنچه تاکنون گفتید به مغزتان نمیرسد خودتان را خسته نکنید و بگویید دیگر حرفی ندارید . تا من هم قضاوت نهائی را بتوانم در ذهن خود داشته باشم . در غیراین صورت باز هم منتظر لیست نامبرده از سوی شما هستم . حتما نام آنها را بیاورید . این تنها راهی است که ما قانع شویم کشتار بنی قریظه درست بوده است . حتما این لیست را تهیه کنید
باز هم سال نو مبارک اگرچه فکر نکنم شما باور چندانی به نوروز داشته باشید . ( بویژه حالا که با سالمرگ زهرا همراه شده است )
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
با درود مجدد نیما هستم
خوب ظاهرا حرف آخرتان همان بود که گفتید ، بسیار خوب من هم دیگر تمایلی به بحث با کسی مانند شما ، که حتی یک سر سوزن حاضر به تردید در باورهای خود ولو درست ، نیست ندارم . انسان خردمند انسانی است که هیچگاه فکر نکند به حقیقت مطلق دست یافته و همیشه به باورهایش با دیده تردید بنگرد . درست همانطور که شما از نامسلمانان توقع دارید به باورهایشان شک کنند و بعد مسلمان شوند . همین توقع را خردمندان جهان از شما نیز دارند که براستی ، فقط یک درصد احتمال بدهید آنچه تاکنون گفته اید نادرست بوده است . ادر این بحث هم نشان دادید که با مسلمان جماعت نمیتوان بحث منطقی کرد . بسیار خوب ، ولی بدانید که همین تراژدی دردناک بنی قریظه بالاخره ریشه اسلام را در این مملکت و حتی در قلب مدینه و مکه روزی برخواهد انداخت و آن روز خیلی دور نیست . بماند که بسیار علاقمند بودم لااقل جواب شما به مسئله شماره 7 درباره زنان بنی قریظه را بدانم اما مطمئنم درباره آن مسئله نیز مغالطه جدیدی خواهید کرد و پاسخ منطقی نخواهید داد . بهرحال ، افسوس میخورم که هنوز در جهان افرادی مانند شما با این افکار زندگی میکنند . البته هنوز جوان هستید و امیدوارم بتوانید در آینده زندگی بهتر و خردگرایانه تری داشته باشید. بهرحال من متن این مناظره را در سایتهای ضداسلامی قرار خواهم داد و مطمئن باشید جوابهای شما ، خیلی بیشتر از سوالهای من ؛ به رشد ارتداد کمک خواهد کرد !
برایتان سالی خوب و پر از خرد و اندیشه های نیک آرزومندم و امیدوارم سال 93 برایتان سالی پر از سلامتی ، ثروت ، خوشی و البته آزاداندیشی باشد . بدرود
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
سلام نیمای عزیز
ببخشید دیر جواب دادم من از بحث کنار نکشیدم.حتما مشاهده کردید که سوالات زیادی بی جواب مانده بود.
تعطیلات که بسیار محدود بودم و بعد هم خیلی حال مناسب نداشتم.
ان شالله به زودی وارد بحث می شوم و جواب ها رو خوام داد.
موفق باشید.
اللهم عجل لولیک الفرج
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
سلام
دوستانی که مثل آقا نیما فکر میکنند بخوانند

سفارش من به شما دوست عزیز

شما چون مرتد شده اید باید افکارات و اندیشه خود را در مورد چند چیز بازیابی کنید و تکلیف خود را با این موارد روشن کنید
1-شما خدا را قبول دارید؟
2-شما فکر میکنید خدا برای هدایت شمابه عنوان مخلوقش چی داده است؟
3-شما برای عقلتان چه جایگاهی قائلید؟خود را عقل کل می دانید و فکر میکنید تشخیص عقل شما همیشه درست است واحتمال خطا در آن صفر است؟؟
4-شما اگر فکر میکنید عقل برای تشخیص (حتی در جزئیات )کافی است موارد خطای عقل را چه میکنید یعنی خدا برای خطاهای عقل شما راهکاری ارائه نکرده؟؟
5-همه می دانیم که عقل در تشخیص کلیات به طور مستقل حکم میکند مثل قبح ظلم و حسن عدل ولی در تشخیص جزئیات (شبهات موضوعیه)مثل اینکه فلان کار ظلم است که قبیح باشد یا عدل است که حسن ساکت است واگر حکمی کند متاثر از منفعت طلبی شخصی و حب ذات و...است
مثلا شما چوبی دارید و من روی آن کاری کردم که قیمت آن اضافه شد حال عقل شما چه میگوید ؟؟به نظر شما قیمت اضافه مال شماست؟ یا من ؟یا هردوی ما؟
حال بفرما عدل کدام است ظلم کدام؟؟
6-در عقل شما غفلت ،فراموشی،سهو،وخطا هست یا نه؟؟
7- حکم عقل شما در مورد چیزی که مصلحت و نفع برایتان است چیست؟اگر کاری که نفع آن بیشتر از قبلی باشد عقلتان کدام را می پسندد نافع را یا انفع را؟؟
عقل شما نفع کم بدون هیچ ضرری را می پسندد یا نفع زیاد همراه ضرر کم ؟؟
8-در مورد چیزی که عقل شما مردد است چه میکنید(شما که معتقدنیستی همه چیز را عقل تو بالفعل می داند)؟مطالعه می کنی؟با عقل های دیگر مشورت میکنی؟اگر نوشته ها و مشاوره های عقل های دیگر مختلف شد تحیر خود را چگونه برطرف میکنی؟؟به تعداد انسانها عقل وجود دارد و به تعداد عقل ها دیدگاه و نظر،تو چه میکنی ؟کدام انسان وعقل ونظر درست است؟؟اصلا در عالم خارج درستی وجود دارد یا همه چیز درست وحق است؟
9-اگرعقل شما در طوفان غرایز قرار گرفت چگونه تصمیم میگیری فکر میکنی همه تصمیمات در همه حالاتت صحیح بوده؟تا بحال فکر نکردی فلان تصمیمت عاقلانه نبوده یا اشتباه بوده یا فلان راه بهتر بوده به عقلت نرسیده؟؟عقلتان چقدر قابل اعتماد است؟؟؟
همیشه از عقلت تبعیت میکنی؟؟همیشه تصمیم عاقلانه میگیری؟همیشه تصمیم عاقلانت درست و صحیح از آب در میآید؟با کدام معیار تصمیم عقل و جهل را تمییز میدهی؟؟
یک نتیجه میگیریم وآن اینکه عقل اگر همه کارش درست بود کافی بود در جوامع عقل گرا که از دین خبری نیست باید میشد مدینه فاضله از همه جهات را آنجا پیدا کرد، مدینه فاضله کجاست؟؟؟
همه جوامع از عقل وبرطبق عقل عمل میکنند همه درسته؟؟؟
سکولار عقل گرا ببین چقدر ضد موفق شده است همه مشکلات را حل کرده؟؟
اگر شما چهارچوب فکری خود را درست کنی جایگاه عقلت را روشن کنی می بینی جاهای خالی در زندگیت است که عقل پر نکرده آنرا با چی پر میکنی؟؟
منظورم این است که بیا اول باورهای خود را بساز تا در جزئیات مغلوب عقل مصلحت طلب هوس آلود خود نشوی
معیار و شاخصی بیاب که حکم های عقل خودت را در جزئیات با آن بسنجی
مافوق عقل هم است که میگویی فلان مطلب به عقل جن هم نمی رسید پس مافوق عقل را بجویی
چون مرتد شده ای بحث با تو در جزئیات فلان غزوه و فلان حادثه بی فایده است بیا اعتقادات خودت را بازیابی کن پیش فرضهای ذهنی ات را نسبت به خدا ،کلام خدا،انبیاءو..تصحیح کن عینک سیاه انکار را از چشمانت بردار ببین روزاست نه شب
خدا به ما عقل داده بکار ببریم در دیدن حقایق نه ندیدن در هدایت نه گمراهی ،عقل داده تابع او باشیم نه ضد او
عقل وسیله تشخیص حق مطلق(خداست)وسیله است نه هدف،
تابلوی راهنمای مسیر است نه خودش مقصد
توقف زیر تابلویی که مقصد شما رانشان میدهد ضد دستور تابلو است تابلو می گوید من سمت حرکت در راه را نشانت میدهم برو نه زیر من تابلو بایست....
دین اسلام ضدعقل و مخالف عقل نیست بلکه فوق عقل است بردش از عقل بالاتر است عقل نفیش نمی کند وتوانایی اثباتش هم ندارد
پس آقا نیما دلیل شبهه شما در این فرع ،عدم استحکام شما در اصول دین است سفارش میکنم پایه های اعتقادی خود را محکم کن چرا که زلزله خانه ای را ویران میکند که پایه های سستی دارد
اگر با ادله عقلی(که خود را عقل گرا میدانی)توحید ونبوت را برای خود مستدل بسازی این شبهه به خودی خود مرتفع می گردد
اگر برگ درختی به نظرت خوب نیامد درخت را از ریشه میکنی؟؟
کدام عقل می گوید به خاطر فرع اصل را منکر شو؟؟؟
به امیداینکه خداوند همه ما را هدایت فرماید
إِنَّكَ لا تَهْدي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدين‏
در حقيقت، تو هر كه را دوست دارى نمى‏توانى راهنمايى كنى، ليكن خداست كه هر كه را بخواهد راهنمايى مى‏كند، و او به راه‏يافتگان داناتر است.
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
با درود مجدد نیما هستم
آقای طلبه . چرا بحث را منحرف می کنید ؟ من از شما خواستم به مواردی که مطرح کردم پاسخ بدهید و آن وقت شما مرا به بازسازی اعتقاداتم توصیه میکنید ؟ اگر نمیتوانید جواب بدهید مستقیم بگویید چرا به در و دیوار می زنید ؟ من اصلا اعتقادی به اسلام ندارم که حالا بخواهم بازسازی اش کنم . اصلا هم دلم نمیخواهد وسط یک بحث تاریخی ، حرف را به نصیحت و آنهم نصیحتهای مسخره و مضحک ببرید . فقط راجع به بنی قریظه صحبت کنید میخواهم نظر شما را بعنوان یک دانش آموخته فقه اسلامی ، راجع به آن 10-11 بندی که در اولین سوالم مطرح کردم بدانم . همین و بس . اصلا دلم نمیخواهد انسانی چون شما مرا به مسلمان شدن و باور به خدا داشتن ترغیب کند . فقط راجع به سوالی که کردم جواب بدهید . و بویژه میخواهم نظر شما را راجع به بند شماره 7 راجع به زنان بنی قریظه بدانم .
و همچنین فراموش نکنید که بارها از شما درخواست کردم که اگر فکر میکنید بنی قریظه شایسته این حکم سنگین بودند ، لیستی از 900 مرد مسلمان که بدست بنی قریظه کشته شده باشند ، و هزار زن و بچه مسلمان که توسط بنی قریظه کنیزشده باشند ارائه کنید تا ما هم باور کنیم این حکم ، قصاص عادلانه بوده است . این دو سوال مرا جواب بدهید و بحث را به حاشیه های خنده دار نبرید لطفا
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
سلام بر نیمای عزیز
دقت کنید پاسخ بالا رو بنده ندادم و دوست گرامی آقای عبادی نوشتند.
در مورد بحث مطرح شده بنده آنچه می دانشتم و اصل مطلب بود عرض کردم.
تعداد کشته شدگان بنی قریظه هم هر چقدر باشند ربطی به اصل مطلب نداره و مشکلی رو حل نخواهد کرد. مهم این است که برای بنده معقول هست که عده ای وقتی به اسلام و مسلیمن ضربه میزنند و خطر جانی دارند و اصلاح نمی شوند و صلح نمی کنند باید کشته شوند. و زن و فرزندان آنها هم کشته نشوند و دست مسلمین برای مصلحت باشند و بعد آزاد شوند.
در مورد بند 10 مشکلی نیست بحث کنیم اما در پستی مجزا مطرح کنید نه اینجا تا بحث خوب پیش رود.
و بند 11 هم جای تامل دارد و بنده اظهار نظری نمیکنم و قبلا هم گفتم.
در مورد بند 7 به نظر شما باید چطور رفتار می شد با آنها؟
دوست عزیز اینکه شما با یک مناظره نسبت به دین کامل خود متزلزل شدید نشان از ضعف بنیه اعتقادی بوده و بخاطر همین گفته شده است مباحث اعتقادی تحقیقی است.و برایم جالب است در این عصر که همه فوج فوج به اسلام گرایش پیدا می کنند و آن را کامل می دانند شما اینگونه مسیر را عوض کرده اید. امید است هر آنچه حق است دست بیابید.
اللهم عجل لولیک الفرج
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
سلام
آقا نیما
1-شما که به عقل خودمی نازید و آن را معیار قضاوت در مورد بنی قریظه کردید خواستم ببینم توان و ظرفیت عقل شما چقدر است
شما که همه جزئیات رفتار و قضاوتهای رسول ص را با عقلت می سنجی و می گویی عقلم قبول نمکند تابع عقلم هستم عقلم نکشید مرتد شدم از عقلتان دفاع کنید و جواب سوالاتی که در مورد اثبات عجز عقلتان کردم جواب بدهید اول برای من ثابت بشود عقلتان چقدر است؟چقدر توانایی دارد؟درکش تا چه حدی است ؟محجور است یا نه؟دامنه و سعه کشش عقلتان تا کجاست؟؟محدود است یا نامحدود؟؟؟اینها را روشن کن بعد با عقلت تصمیم بگیر
2-
سوال شما دقت کنی در مورد بنی قریظه نیست در مورد انکار قرآن و عصمت رسول ص است شما مشکل اصلی خود را برطرف کن یعنی در مورد قرآن که آیا کلام خداست یا نه؟؟بحث کن در موردعصمت رسول ص بحث کن ما را مغلوب استدلال عقلانی خود کن ،من خودم هزاران اشکال قوی تر از اشکالات تو بر اسلام و دین و..کنم و من هم مرتدشوم
3-دین اسلام دین عقل و فکر و سوال واندیشه است فقط یک لحظه ببین اگر تو یک اشکال کرده ای من سیلی از اشکالات را همینجا مطرح کرده ام وهمینطور اشکال میکنم ببین هر جوابی طلبه می دهد اشکالم را تقویت میکنم برای چه؟غرض چیست؟فقط رسیدن به نورانیت حقیقت، من اشکالاتی دارم که صددرصد مطمئنم تو تا آخر عمرت به ذهنت خطور نمیکند چه رسد نقدش کنی، با این همه اشکالات شاید بیش از صدتا باشد آن هم اشکالات اساسی ،من مرتد نشدم بلکه دنبال تقویت ایمانم با طرح همین اشکالات هستم ،نه که کاهی به هربادی جابجا شودولی کوه نه ، اگه نپرسی ندانی ولیکن پرسش برای تفهم نه تعنت
تو اشکالات و شبهات به اندازه من داشتی چه میکردی؟؟
از عقلت بپرس، اگر یک ماشین 200میلیونی داشتی ویک جای شیشه آن ترک برمی داشت یا میشکست ماشین رادور می انداختی؟؟میگفتی به درد نمی خورد یک جایش عیب دارد؟یا در به در دنبال عیب یابی و تعمیرآن می بودی؟؟؟
3-
ازعقلت سوالی دارم
عقل شما در مورد این مساله چه میگوید؟
دشنام دادن به بچه کودک شیرخوار چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به کودک 3ساله چه تاوانی دارد؟؟
دشنام دادن به نوجوان چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به جوان چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به بزرگتر از خود چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به قوی تر از خود چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به لات سرخیابان چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به معلم چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به مدیر چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به چوپان چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به سرباز چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به رئیس و بزرگ قبیله چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به پاسبان چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به رئیس پاسگاه چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به وزیر جنگ کشوری چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟
دشنام دادن به رئیس جمهور کشوری چه تاوان و جریمه ای دارد؟؟و....
ازعقلت بپرس بین دشنام به کودک و رئیس جمهور در تاوان و جریمه فرقی قائل است؟؟؟؟؟
کدام کشور بین این دو دشنام یک جور رفتار و عکس العمل دارد؟؟؟؟؟؟
تو خودت کودک باشی کسی دشنامت دهد همان عکس العمل را خواهی داشت که اگر رئیس جمهور بودی؟؟؟
پس هر عقل سلیمی حکم میکندهر قدر شخصیت کسی بزرگتر باشد و نزد شما محبوبتر باشد عکس العمل شما در مقابل دشنام و تعرض به او شدیدتر خواهد بوداین یک حکم عقل است ،نیست؟؟؟ هر قدر شخصیت بزرگتر محبوبیت بیشتر ،بی احترامی بزرگتر است و مجازات به تبع آن شدیدترخواهد بود،مگر عقل شما غیر را می گوید؟؟؟
آقا نیمای عاقل جواب حکم ساب النبی را گرفتی؟؟
درعالم محبوبترین کس نزد خدا (به عقیده ما )رسول ص است لذا به محبوب خود به اندازه خودش حساس است و دمار از روزگار کسی که به او چپ نگاه کند در می آورد (شما این رویه در مورد ناموس خود نداری؟؟؟؟)

4-
عقل شما چگونه قضاوت میکند
فرض کنید که رباتی ساخته اید و دستورالعملی به آن داده اید که طبق آن باید عمل کند
اگر رباط دست ساخت شما به هیچ کدام از دستورات شما عمل نکردبلکه برخلاف عمل کرد چه میکنید؟؟کوچکترین تخطی را از آن می پذیرید
کوچکترین خطای او بزرگترین بی احترامی به شما نیست؟؟اصل وجودش را شما به او داده اید مقابل فرمان شما،علیه شما ،قیام کند به خود حق نمیدهید ریز ریزش کنیدنابودش کنی؟؟؟جای اعتراض است؟؟کدام عقل و عاقل اعتراض میکند؟؟مخلوق شماست به کسی چه مربوط؟؟؟کسی اعتراض کند به او هم تو دهنی نمی زنید؟؟؟نمیگویید مال خودمه اختیارشو دارم؟؟؟؟؟؟؟؟
شما در مورد چیزی که می خرید حس تملک کامل را دارید چه رسد به اینکه خلقش کنید

5-
در نتیجه من بحث را منحرف نکردم –به در ودیوار نزدم-دلیل بی اعتقادیتان به اسلام را پرسیدم که چرا با یک شبهه بی اعتقاد شدی؟؟تا شاید من را هم قانع کنی بی اعتقاد بشم -شما ریشه را زدی منم از ریشه می پرسم –پس بحث شما تاریخی نیست اعتقادی است-دلت نصیحت نمیخواد بحث استدلالی کن-
اگر سواد و عقلت کشید به همه بندها جواب بده نکشید فقط به بند4جواب بده
منتظرجواب عاقلانه ات هستم رفیق
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
با درود آقای طلبه - نیما هستم
این پاسخ را به شما میدهم و در پاسخ به آقای عبادی هم جملاتی در آینده خواهم نگاشت . ببینید آقا ، من نمیدانم چه کسی این توهم را در شما ایجاد کرده که مردم جهان دارند فوج فوج به اسلام میگروند! اگر منظورتان مهاجرت مسلمانان از کشورهای اسلامی به اروپاست ، حق دارید ، اما اگر منظورتان مسلمان شدن اروپائی ها و غربی هاست ، سخت در اشتباهید . اگر این خبر از خبرگزاریهای ولایت فقیهی است که خوب معتبر نیستند ؛ اما اگر حقیقت را میخواهید ، طبق آمارهای دولتی آمریکا ، بیخدائی بیشترین رشد را در این کشور در سال 2012 داشته ، و در اتحادیه اروپا نیز بی دینی و سپس بیخدائی بیشترین رشد را داشته اند . و در کشورهای ژاپن و کره جنوبی نیز همینطور . در کشور هندوستان نیز مسیحیت و سپس بیخدائی بیشترین رشد را داشته اند . و در ایران خودمان نیز آمارهای غیررسمی حاکی است که نخستین گرایش جوانان به بیخدائی ، سپس به آئین زرتشتی و سپس به بی دینی تؤام با باور به خدا ( دئیسم ) است . در عربستان سعودی بیخدائی بیشترین رشد را در دانشجویان این کشور دارد و در مصر ، مسیحیت و سپس بی دینی بیشترین رشد را دارند . در اکثر کشورهای اسلامی باقیمانده نیز گرایش اول مردم به سکولاریسم است . و حتی خود مسلمانان نیز دیگر آن نسخه سنتی اسلام را نمی پسندند . مثلا در ترکیه من نمیدانم منظور شما از (جهان) کجاست ؟ باور کنید به ازای هر یک اروپائی که ممکن است برفرض محال مسلمان شود ، صدها مسلمان زاده مرتد میشوند . کمی تحقیق کنید بعد حرف بزنید
درباره بند 10 نیز بسیار مایلم با شما بحث کنم ، اما فکر کنم تا چند هفته ای نتوانم و شاید در تابستان این بحث مفصل را در پستی جداگانه با شما کردم . بهرحال ، همین که حاضر به بحث هستید از مسلمانی چونان شما ؛ غنیمتی است برای من !
درباره بند 7 نیز باید همین سوال را از شما بپرسم ؟ به نظر شما باید با آنها چه کار کرد ؟ بویژه آنکه حتی برفرض محال اگر مردان قوم بنی قریظه خائن بودند ، طبق همان تورات ، زنان یهودی پست تر از مردان اند و در امور سیاسی دخالت داده نمی شوند . پس مسلما در خیانت مردان بنی قریظه دخالتی نداشته اند ؛ بنابراین چرا کنیز شدند ؟ چرا تا آخر عمر از آزادی محروم شدند ؟ بدتر از آن ، چرا فرزندانشان کنیز و برده شدند ؟
در ضمن باید بگویم که تنها دلیل مرتد شدن من ، واقعه بنی قریظه نبود ، و وجود تناقضات فراوان در قرآن که آنها را با چشم خودم دیدم ، مرور زندگانی غرق در زنبارگی و فساد محمد بن عبدالله ، و نیز مشاهده جنایات اسلامگرایان با تکیه بر آیات خشونت پراکننده قرآنی ، از دلایل دیگر بود . ولی مهم نیست چون من فعلا فقط میخواهم راجع به بنی قریظه حرف بزنم و نه چیز دیگری . بنابراین امیدوارم راجع به مواردی که بطور خلاصه ذکر کردم حرف نزنید و فقط به اصل موضوع بپردازید . من از شما توقع ندارم مرا به اسلام دعوت کنید ، بلکه فقط میخواهم به عنوان یک مسلمانِ آگاه به تاریخ اسلام به سوالات من جواب بدهید
در ضمن ، دوباره می خواهم که آن لیستی که از شما خواسته بودم را تهیه کنید ( اگر فکر میکنید کشتار بنی قریظه عادلانه بوده است ) و به من ثابت کنید که تک تک آن 900 نفر مستحق اعدام بوده اند و تک تک آن 1000 نفر مستحق بردگی مادام العمر
منتظر پاسخ شما هستم
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
با سلام
دقت کنید بنده اولا نگفتم اسلام اول است و تنها گفتم گرایش به اسلام زیاد است.
ثانیا دقت کنید با این همه مبارزه با اسلام و بد نشان دادن آن در همه جهان یک مورد آن هم با 1000 نفر برابری می کند.با این افراطی گری های وهابیت و بد نشان دادن اسلام یک مورد هم زیاد است.
ثالثا شما ببینید چه کسی داره مسلمان میشه و چه کسی داره بیخدا میشه. اون که داره مسلمان میشه یک دانشمند یا یک شخص اهل علم و درایت است و آن شخصی که بیخدا میشه بیارید برای من که اصلا سوادی داره؟ یا اطلاعش از دین چقدر است؟
خیلی ها که بی دین می شوند چون اعتقاد ضعیفی دارند و از طرفی پای صحبت های انحرافی نشستند و قدرت درک و فهم دینی ندارند لذا متزلزل می شوند.
خیلی ها هم بخاطر فرار از تکلیف بی دین می شوند تا راحت به گناه خود بپردازند.

اما در مورد گرایش به اسلام و دیگر ادیان که بالا ذکر کردید ای کاش منع ارائه می دادید. به ما که میرسه منبع می خواهید اما خودتون بدون منبع سخن می گوید.این آمار رو کی استخراج کرده؟ کجا؟
خود بنده در قم مستقیم با افراد کشورهای جهان در ارتباط هستم و آنها که سالیانه چند بار به کشور خود بر میگردند و اطلاع دارند از این گرایش به اسلام خبر می دهند و نیازی به آمار و ارقام برای بنده دیگر نیست. بدون واسطه خبر دارم چه خبر است.

حال دقت کنید:

بنا بر اطلاعات معتبر وگزارش های مستند نفوذ اسلام در قاره اروپا روز به روز در حال افزایش است. (1)
برخی از شخصیت های فرهنگی اروپا در این باره اظهار می کنند :«ما شاهد افزایش باورنکردنی تعداد مسلمانان در قاره اروپاییم وهر ساله تعداد زیادی در اروپا به اسلام می گروند.» (2)
پرفسور «اشناین باخ» محقق و سرشناس معروف آلمانی در سخنرانی خود در سمیناری در دانشگاه آزاد برلین با بیان این که «اروپای آینده ،اروپای سیاسی واقتصادی وحتی تاریخی نخواهد بود» اظهار داشت:
آینده اروپا مانند گذشته اش نیست ،ادیان جهان به خصوص اسلام در آینده نقش موثری خواهند داشت ودیگر نمی توان آینده اروپا را اروپایی مسیحی تصور کرد.(3)
روزنامه ایل جورنالد چاپ ایتالیا با چاپ مقاله ای با عنوان« اسلام اروپا را تسخیر می کند» با صراحت می نویسد:
«اگر اوضاع به همین منوال پیش برود تا دویست سال دیگر اروپا مسلمان خواهد شد وتمامی شاخص ها از جمله رشد جمعیت این پیش بینی را تایید می کند».
این روزنامه می افزاید : «با گسترش اسلام خواهی در میان شهروندان اروپایی کشورهایی چون فرانسه ، انگلیس، آلمان ،سوئد، اتریش ،هلند ، ایتالیا ، اسپانیا، دانمارک و.... به فهرست کشورهایی که شاهد ازدیاد سریع آمار تازه مسلمانان می باشند پیوسته اند.
پژوهشگران بر این عقیده اند:« اسلام با سرعت خیره کننده ای اروپا را به تسخیر خود در می آورد. هم اکنون تعداد مسلمانان در انگلیس ،آلمان وفرانسه به چهار تا شش ملیون رسیده ودر کشورهای دیگر اروپایی نیز صدها هزار مسلمان زندگی می کنند.»(4)
در اروپا قبل از سال 1979 تشکیلات بسیار وسیع اسلامی وجود نداشت . اماامروزه هیچ کشوری در اروپا نیست که در یک شهر آن چند تشکیلات اسلامی وجود نداشته باشد . مثلا در شهر منچستر انگلیس شانزده تشکیلات اسلامی وجود دارد ، در اتریش 85 مسجد وتنها در وین پایتخت آن 33 مسجد وجود دارد .
اکنون در تمام اروپا حدود 25-30 ملیون مسلمان وجود دارد .
در انگلستان شاهد پارلمان ویژه مسلمانان هستیم ودر پارلمان هلند و آلمان نماینده مسلمان داریم ، این در حالی است که این آمار از سوی منابع دولتی تایید شده است. (5)
وضع در تمام کشورهای اروپایی از همین قرار است وبه خاطر طولانی نشدن از پاسخ به همین مقدار اکتفا می کنیم.
برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به کتاب عصر امام خمینی نگارش میر احمدرضا حاجتی
پاورقی:
1)روزنامه آلموندو، چاپ اسپانیا ، به نقل از هروه لگرانداز، از رهبران مسیحی فرانسه، ابرار ، 28/8/1370
2)احمد هوبر،روزنامه نگار واندیشمند تازه مسلمان سوئدی ، در مصاحبه با کیهان هوایی ،1/1/1375
3)سمینار مذکور در تاریخ 3/4/1379 برگزار گردید( ماهنامه رایزنی جمهوری اسلامی ایران در آلمان مورخ 5/5/1375
4)الکسی مالاشنکو ، محقق علوم اسلامی بنیاد کارانگی(شعبه روسیه) ،روزنامه کیهان ، 4/5/1378
5)پرفسور محمد حسین هدی : ماهنامه اسلام و غرب ،دفتر تحقیقات اسلامی وزارت امور خارجه ش 28 آذر 1378
اللهم عجل لولیک الفرج
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
"هروه لگرانداز" كه از رهبران مسیحی فرانسه است، در اعترافی به رشد روزافزون اسلام می گوید: نفوذ اسلام در قاره اروپا روزبه روز در حال افزایش است.(روزنامه آل موند و چاپ اسپانیا ، نقل از روزنامه ابرار 28/8/70)

روزنامه "ایل جورناله" از ایتالیا با چاپ مقاله ای با عنوان "اسلام اروپا را تسخیر می كند" با صراحت می نویسد: اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، تا دویست سال دیگر اروپا مسلمان خواهد شد و تمامی شاخص ها از جمله رشد جمعیت این پیش بینی را تایید می كند.(روزنامه اخبار ، 16/4/76)
پژوهشگران بر این عقیده اند كه اسلام با سرعت خیره كننده ای اروپا را به تسخیر خود در می آورد. هم اكنون تعداد مسلمانان در انگلیس، آلمان و فرانسه به چهار تا شش میلیون نفر رسیده، و در كشورهای دیگر اروپایی نیز صدها هزار نفر مسلمان زندگی می كنند.(الكسی مالا شنكو ، محقق علوم اسلامی بنیاد كارانگی ـ شعبه روسیه ـ به نقل از روزنامه كیهان 4/5/76)

در اتریش نیز بنابر آمار ارائه شده از سوی مركز آمار اتریش، تنها در فاصله سالهای 1981 تا 1991 تعداد مسلمانان به دو برابر افزایش پیدا نموده، و این در حالی است كه در این كشور پیروان كلیسای كاتولیك و انجلیك روبه كاهش بوده است.(روزنامه كیهان 30/9/71، خبرگزاری ایتالیا)
"فرید لهماوس" مدیر هلندی مؤسسه آثار باستانی مستقر در مصر می گوید: با وجود تبلیغات ضد اسلامی در هلند روزانه تعداد افراد هلندی كه به اسلام می گروند افزایش می یابد.(روزنامه اطلاعات 17/12/72)

در سوئد در سال 1976 تنها شانزده هزار مسلمان وجود داشته، كه این رقم در سال 1988 به شصت هزار نفر افزایش پیدا كرده، و تا سال 1955 به دویست هزار نفر بالغ گردیده است.("در غرب چه میگذرد"، منوچهر دبیرسیاقی)
به نوشته اشپیگل، هم اكنون مسلمانان به بزرگترین اقلیت مذهبی در آلمان تبدیل شده اند.(روزنامه رسالت 5/7/72)

دكتر "اسعد حیدر" كارشناس امور خاورمیانه در شبكه های تلویزیونی فرانسه در این زمینه می گوید: روند گرایش به اسلام از سال 1980 میلادی در فرانسه روبه گسترش نهاده است. اسلام تا سال 1980 به عنوان دین دوم رسمیتی نداشت، اما امروزه این یك حقیقت است كه اسلام دین دوم فرانسه تلقی می شود.(سخنرانی در دومین كنگره بین المللی امام خمینی و احیاء تفكر دین)

رادیو بی بی سی در گزارشی به نقل از ایندیپندنت ـ چاپ لندن ـ به بررسی روند روبه رشد اسلام گرایی در جامعه انگلستان پرداخته است. گزارشگر این رادیو گفت: توجه شهروندان انگلیسی به اسلام، پدیده درخور توجهی است كه در سالهای اخیر رشد آن در میان حلقه اشراف سرعت بیشتری پیدا كرده است، تا آن جا كه هم اكنون فرزندان برخی از سرشناس ترین اعضاء این طبقه در زمره پیروان آیین اسلام قرار گرفته اند.(روزنامه جمهوری اسلامی 16/1/73)
اللهم عجل لولیک الفرج
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
اما در مورد بحث اصلی:
در مورد بند 7 بنده جوابم رو قبلا دادم و دوست دارم جواب شما و راه حل شما رو بدونم که با این تعداد زن و بچه باید چکاری انجام می شد؟
دوست عزیز این عواملی که گفتید سبب انحراف شما شده همگی توجیه است چرا که با کمترین دقت متوجه برداشت غلط خود می شدید نه اینکه قرآن و دین تناقض داشته باشد.
حاضرم در مورد همه این شبهاتتون به مرور زمان بحث کنم تا متوجه اشتباه و نگاه سطحی تون به دین بشوید.
یک سوال دیگر؟
بر فرض اسلام حق نیست قبول. حال شما چه دینی را کامل می دانید؟ یا اصلا خدا رو قبول دارید؟ و اگر قبول دارید خدا بدون قانون و دین چگونه جهان رو اداره می کند؟
دوست عزیز در تاریخ خود بهتر میدانید خیلی از مسائل کلی مطرح نشده حتی در تولد پیامبر هم اختلاف است حال شما از تک تک 1000 نفر که چی و چه کاره بودند سوال می کنید؟همانطور که گفتید بعضی ها اصل این قضیه هم منکر هستند چرا که تاریخ در همه جا دقیق عمل نکرده.
اما کلیت انحراف اینها رو خدمت شما عرض کردم.
از روحیه پیامبر (ص) و عفو و بخشش حضرت، می‌توان برداشت کرد سران یا جنگجو‌یان شان ( که تعدادشان محدود بود) کشته شده‌اند. در اسلام اسیران عادی را اعدام نمی کنند اما کسانی که از سران دشمن به حساب می آیند یا اگر آزاد شوند از دشمنی و جنگ دست بر نمی دارند ، حاکم اسلامی می تواند آنان را به قتل برساند . یهودیان بنی قریظه که کشته شدند ،جزو همین گروه بودند.
توصیه میکنم این مقاله رو بخونید: عنوان: علل برخورد رسول خدا(ص) با بنی­ قریظه
http://www.t-pasokhgoo.ir/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB/%D8%A2%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D9%88-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/2030-%D8%B9%D9%84%D9%84-%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%B5-%D8%A8%D8%A7-%D8%A8%D9%86%DB%8C%C2%AD-%D9%82%D8%B1%DB%8C%D8%B8%D9%87.html
اللهم عجل لولیک الفرج
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
آقای طلبه !
یک نگاهی به منابع خبرهایی که نقل کردید بیندازید : کیهان ، اطلاعات ، رسالت ، جمهوری اسلامی ، کنگره احیاء تفکر دین و .....
حال آنکه من ابتدا این را پیش بینی کردم و برای همین گفته بودم که از خبرگزاریهای ولایت فقیهی خبر نیاورید چون معتبر نیستند . تا کنون دیده ای مثلا سازمان ملل متحد گزارشی درباره رشد اسلام منتشر کند ؟ یا مثلا وزارت داخله فرانسه ، بریتانیا ، اسپانیا و ... چنین گزارشی بدهند ؟
یکبار گفتم که جمعیت مسلمانان در اروپا البته در حال رشد است . اما این رشد بخاطر موج مهاجرت پاکستانیها و عربهاست و نه مسلمان شدن خود اروپائی ها
در هشت کشور اروپائی سوئد ، نروژ دانمارک ، پرتغال ، فرانسه ، هلند ، ایرلند و رومانی ؛ جمعیت بیخدایان بالای % 50 است . در بریتانیا یک سوم مردم این کشور بیخدا هستند . در امریکا % 10 مردم بیخدا اند و مسلمانان % 1/4 هستند ! در کانادا نرخ رشد بیخدائی % 10 هرسال افزایش می یابد . منبع این خبرها هم وزارت داخله آمریکا ، وزارت داخله کانادا ، وزارت کشور هلند ، وزارت داخله سوئد و نیز اداره جمعیت شناسی اتحادیه اروپا در استراسبورگ هستند . میتوانید تحقیق کنید و ببینید
در یک آمار جالب در ایالات متحده آمریکا که توسط موسسه تحقیقات علمی مرکزی واشنگتن در 2005 انجام گرفته است :
در کل جامعه آمریکا % 10 مردم بیخدا هستند
در بین دانشجویان دانشگاههای آمریکا % 24 بیخدا هستند
در بین فارغ التحصیلات دکتری ، % 46 بیخدا هستند
در بین اساتید دانشگاه % 67 بیخدا هستند
در بین آمریکائی های برنده جوایز علمی نوبل : % 94 بیخدا هستند
و در بین دانشمندان آمریکا : % 96 بیخدا هستند
در کشـور بریتانیا همین ماه گذشته ، اظهار نظر جنجالی دیوید کامرون نخست وزیر آن کشور که گفته بود : بریتانیا کشوری مسیحی است ؛ با اعتراض شدید بیخدایان روبرو شد چنانچه او مجبور به عذرخواهی رسمی شد .
( شاید تنها حرف درستی که در نوشته قبلیتان زدید همان بود که گفتید : اروپا را نمی توان مسیحی نامید . بله درست است ، اروپا را باید بیخدا نامید ! )
اسلام نه تنها در کشورهای غربی رشد نمیکند ، بلکه در خود کشورهای اسلامی با خطر فروپاشی روبرو شده است . چند مثال :
در کشور ترکیه در سال 1960 میلادی ( 1339 شمسی ) در یک نظرسنجی ، % 97 مردم کشور به اسلام اعتقاد داشتند . در سال 2000 ، این آمار در ترکیه به % 63 رسید و در سال 2010 ، به زیر % 48 سقوط کرد .
در کشور عربستان سعودی ، تعداد جوانانی که به اتهام ارتداد و توهین به پیامبر اسلام دستگیر شده اند از 2000 به این سو ، % 65 رشد داشته نسبت به بازه زمانی 1950 تا 2000
در کشور پاکستان ، در سال 1990 ، % 12 از دانشجویان پاکستانی خود را بی دین اعلام کردند . اما در سال 2010 این آمار به % 49 رسید
در کشور افغانستان ، در طول کل تاریخ این کشور از زمان امان الله خان در 1310 خورشیدی تا زمان حامد کرزای ، حتی یک نفر اعلام بیخدائی نکرده بود . از زمان آغاز حکومت کرزای تاکنون ، 48 افغانی بخاطر بیخدائی به کشورهای دیگر پناهنده شده اند و 4 افغانی به اتهام ساب النبی به اعدام محکومند .
در کشور مصـر ، جمعیت محصلین دانشگاه الأزهر از 2002 میلادی به این سو با کاهش هرساله %10 مواجه شده است . برای اولین بار از زمان تاسیس این دانشگاه در زمان فاطمیون!
در همین ایران خودمان ، و حتی بر اساس همین آمارهای دروغ داخلی ؛ در سال 1375 روزنامه همشهری از مردم تهران یک نظرسنجی به عمل آورد درباره باورهای دینی ، و در آن نظرسنجی اعلام کرد که % 97 تهرانی ها مذهبی هستند و % 3 نیستند .
در سال گذشته اسفندماه همین نظرسنجی تکرار شد و همشهری نوشت : % 83 تهرانی ها مذهبی هستند و % 17 نیستند .
با توجه به اینکه روزنامه همشهری بشدت از سوی حکومت تحت فشار است تا آمارهای تکان دهنده منتشر نکند ، مطمئنا آمار واقعی بیش از % 30 - 40 بوده است
در فیسبوک اگر بروید ، تعداد طرفداران صفحه سایت زندیق ( بزرگترین سایت ضداسلامی فارسی زبان ) در 1385 ، حدود 2 هزار نفر بود و حالا به دویست هزار لایک رسیده است .
در سال 1382 ، پلیس ایران اعلام کرد که در کل کشور در طول ماه رمضان 1382 ، مجموعا 15 هزار مورد روزه خواری را ثبت کرده و برخورد کرده است . اما در ماه رمضان 1392 ، تعداد برخورد پلیس با روزه خواری به 378 هزار مورد در کل کشور رسید !
از جمله آنکه در آرشیو پلیس اعلام شده که در سال 1392 ، برای اولین بار در برخی شهرهای مذهبی مانند قم ، بیرجند ، زاهدان ، کاشان ، یزد ، شیراز و اهواز ؛ برخورد با روزه خواری بطور گروهی ثبت شده است .
در یک نظرسنجی غیررسمی اینترنتی ، در سال 1389 ، حدود % 83 ایرانیان به وجود خدا اعتقاد داشتند . در عرض سه سال ، این آمار در 1392 در یک نظرسنجی مشابه اینترنتی ؛ به % 71 کاهش پیدا کرد .
در سال 1357 وقتی انقلاب شد ، در تابستان همان سال روزنامه لوموند گزارشی داده بود که بالغ بر % 96 ایرانیان را پایبند به انجام عبادات اسلامی میخواند . اما در سال 1389 ، یک آمار مشابه توسط بی بی سی منتشر شد که نشان می داد تنها % 52 مردم ایران نماز میخوانند و روزه میگیرند
طبق اعتراف خود حکومت ، تعداد متقاضیان رشته علوم اسلامی در دبیرستان و به دنبال آن دانشگاه، در دهه های اخیر به شدت کاهش یافته . چنانچه آخوند قرائتی بارها گفته که ( طلبه کم داریم )
در سال 1391 در نمایشگاه قرآن تهران ، اعلام شد که فروش کتاب های احادیث نسبت به سال 1381 ، % 60 کاهش یافته است . در حالیکه جمعیت کشور در این مدت از 64 میلیون به 75 میلیون رسیده است !
یک آمار خارجی : در کشـور جمهوری آذربایجان ، % 83 مردم در سال 2011 میلادی خود را بیخدا اعلام کردند . آذربایجان بالاترین نرخ بیخدائی را در کشورهای اسلامی دارد . چنانچه دو سوم مردم این کشور بلد نیستند چطور باید نماز بخوانند
در کشور مراکش ، % 43 از مردم شهرنشین و % 12 از روستانشینان این کشور اعلام کرده اند که پایبند به نماز پنجگانه نیستند ( راشاتودی در ژآنویه 2012 )
در کرانه باختری رود اردن ، که شما اینقدر سنگ آن را به سینه میزنید ؛ % 67 از جوانان فلسطینی در نظرسنجی فاکس نیوز ، خود را بی دین اعلام کردند . این درحالیست که در سال 1980 میلادی ، این آمار % 13 بود . ( تعداد بیخدایان فلسطینی )

بجز آمارهای رسمی ، اگر چشم خود را باز کنید میتوانید ببینید که در چند دهه گذشته ، به تدریج چه اندازه از شرکت مردم در عزاداری عاشورا کم شده است . شرکت کنندگان در نماز جمعه به طرز وحشتناکی کم میشوند . در نماز عید فطر سال 1385 که خود من متاسفانه به اصرار پدرم در آن شرکت کردم ، صف نمازگزاران تا خیابان فاطمی تهران آمده بود . در سال 1391 آخرین نماز عیدفطری که شرکت کردم ، آخرین صف نمازگزاران تا خیابان 16 آذر پائین خیابان کشاورز بود !!!!
در شهر تهران تعداد دختران چادری لحظه به لحظه در حال کم شدن است . در سال 1384 دانشگاه علامه طباطبائی اعلام کرده بود که دوسوم دختران دانشجوی آن چادری هستند . الان این دانشگاه اعلام کرده که کمتر از % 4 دانشجویان دختر چادری هستند !
آمار شرکت کنندگان در مراسم اعتکاف سال 1391 نسبت به سال 1376 ، % 56 کاهش داشته است ( خبرگزاری ایرنا - روزش را دقیق یادم نیست در آرشیوش ببینید )
برآورد دویچه وله در سال 2010 این بود که با نرخ کنونی ، تا سال 1403 خورشیدی % 51 ایرانیان به اسلام اعتقادی نخواهند داشت .
حتی از نظر سیاسی هم اگر بخواهیم ببینیم ، در سال 1388 ، جمعیت کسانی که به جنبش اصلاحات رأی دادند 13 میلیون نفر بود و در عرض پنج سال ، در 1392 به 18 میلیون نفر رسید .
در انتخابات شورای شهر یزد ، آن هم شهری مذهبی مانند یزد ، با وجود آنکه تمام علمای آن شهر فتوا داده بودند که ( ولایت یافتن نامسلمان بر مسلمان حرام است ) و ( هرکس در انتخابات شورای شهر به زرتشتیان رأی دهد کافر است ) ولی یک زرتشتی با رأی قاطع مسلمانان توانست نماینده شورای شهر شود ! او حدود 20 هزار رأی در یزد آورد حال آنکه جمعیت زرتشتیان بالای 18 سال شهر یزد ، تنها 2 هزار نفر است !
این ها را نمیخواهید ببینید ؟
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
یک بحث دیگر :
شما اگر نمیتوانید لیستی که گفتم را تهیه کنید ، پس به چه دلیلی میگویید تمام آن 900 نفر مجرم بودند ؟ وقتی خودتان هم قبول دارید همه آنها مجرم نبودند و نمیتوانید فهرست مقتولین به دست آنها را تهیه کنی ؟!
درباره زن و بچه ها هم با توجه به نگاه زن ستیزانه تورات ، مسلم است که اگر هم خیانتی باشد ، زنان در آن بی تقصیرند . پس چرا تا آخر عمر از نعمت آزادی محروم شدند ؟
درباره سوال شما درباره جایگزین اسلام هم ، من هیچ دینی را در جهان قبول ندارم . نه اسلام نه مسیحیت نه زرتشت نه یهود و ...
تنها گزینه برای بشریت ، سکولاریسم است . یعنی زندگی بدون توجه به دین ( خواه سکولار مسلمان ، خواه سکولار زرتشتی ، خواه سکولار بیخدا و ... ) و عمل به پیمان جهانی حقوق بشر
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
و اما حالا ؛ جوابی به شما دارم آقایی که با نام عبادی ، وارد بحث ما شده اید . ببینید آقا ، من واقعا نمیدانم شما اصول مباحثه را بلد هستید یا نه ، اما وقتی من و آقای طلبه داریم راجع به یک واقعه تاریخی و چندوچون آن بحث میکنیم ،فکر نکنم کار جالبی باشد که بیائید و یک موضوع کاملا بی ربط به بحث اصلی را مطرح کنید . ببینید اصلا مهم نیست که من از ماجرای بنی قریظه چه نتیجه ای بخواهم بگیرم ، مثلا اینکه نبوت محمد را انکار کنم و یا دین او را غلط بخوانم ؛ که شاید در آینده بخواهم این کار را بکنم ، ولی فعلا هدف من از بحث ، فقط دانستن نظر جامعه مسلمانان درباره این جنگ و تعداد دقیق قربانیان آن و علتهای آن است . همین ؛ بنابراین بحث درباره « جایگاه عقل در نزد بیخدایان » یک بحث کاملا مفصل و متفاوت است که جای دیگری را می طلبد و شما نباید این بحث را در یک پست متفاوت مطرح میکردید . اگرچه من هم در جامعه بیخدایان ، جزء فیلسوف ترین آنها نیستم که بتوانم جوابهای کاملا منطقی به شما بدهم ، ولی سعی میکنم تا آنجا که بتوانم به همه بحثهایتان پاسخ دهم ، با آنکه این بحث مفصل و طولانی است . از آقای طلبه هم خواهشمندم به حرفهائی که در زیر می زنم جوابی ندهند و همان بحث بنی قریظه را ادامه دهند . :
1 – در یک مورد اگر بخواهم به طور کلی به پرسش شما راجع به نگرش ما به عقل جواب بدهم ، میگویم « عقل کاملترین و بی نقص ترین معیار تصمیم گیری برای انسانهاست . » از نظر ما در عقل راستین هیچ شبهه و اشتباهی راه ندارد . برخلاف آنچه شما میگوئید ، عقل به تنهائی برای پاسخگویی به نیازهای ما کافی است و انسان اگر واقعا از عقلش بهره ببرد ، دیگر نیازی به وحی نخواهد داشت . ( بماند که اصلا وحیی هم وجود ندارد ! ) این که شما با آوردن نمونه های مغلطه آلود بخواهید ناقص بودن عقل را نتیجه بگیرید ، کار سختی نیست و من هم میتوانم با آوردن مثالهای مغلطه آلود ، ناقص بودن وحی را نتیجه بگیرم . اما بهتر آن است که هر دوی ما اگر هم انتقادی به طرف مقابل داریم ، مغلطه نکنیم .
اشکال شما این است که عقل را با احساسات و بعضاً عقده ها و هوسهای انسانی یکی میگیرید . بله من هم قبول دارم که اگر انسان در تصمیم گیری احساسات را به جای عقل بکار برد اشتباه کرده است . مثلاً ، وقتی که دو انسان با هم دعوایشان میشود ، احساسات حکم میکند که ( بزن و طرف مقابل را خورد و خاکشیر کن ! ) ولی عقل حکم میکند که ( با او منطقی صحبت کن و اگر هم دارد حق تو را میخورد ، از او شکایت کن ) می بینید ؟ دیگر نیازی به وحی نیست
2- برای آنکه نشان بدهم که عقل همواره کاملترین معیار تصمیم گیری است ، بگذارید چند مثال برایتان بزنم تا بفهمید که نه تنها عقل از افسانه ای بنام وحی کاملتر هم هست ، بلکه وحی اصولا غلط است :
برای قرنهای متمادی ، کتابهای تورات و انجیل و قرآن به بشر تحمیل کردند که زمین مسطح است و همه کائنات به دور آن می چرخند . چون شما مسلمان هستید بیشتر راجع به قرآن حرف میزنم . هزار وچهارصد سال قرآن را خواندید که میگوید زمین صاف است و آسمانها بوسیله ستونهائی نامرئی روی آن استوار اند ! و با همین باور خرافی ، جلوی پیشرفت علم را در کشورهایتان گرفتید . در غرب هم تازمانی که کلیسا حاکم بود همین طور بود . اما وقتی که غربیان کلیسا را به حاشیه راندند ، توانستند با استفاده از «عقل» به ماه و مریخ سفر کنند و کهکشان راه شیری را در نوردند و کاوشکر وُیجر به فضا بفرستند و بفهمند که نه زمین مسطح است ، نه آسمان ستون دارد و نه اصولا آسمان جسم دارد که بخواهم ستون داشته باشد زیرا خلأ است !
قرنهای متمادی فکر میکردید که علت آفرینش ماه ، تعیین اوقات حج و عبادت مردم بوده است ( طبق قرآن ) اما امروزه عقل ثابت کرده که ماه میلیونها سال پیش از آنکه انسانها خلق شوندو کعبه بنا گردد ، از زمین جدا شده و بصورت قمر درآمده است .
برای قرنها تصور کردید علت آفرینش شهاب سنگ ها ؛ شلیک آنها به سوی جنهای خبرچینی است که اخبار آسمان هفتم را استراق سمع میکرده اند ! اما امروزه همین عقل بطلان این ادعا را ثابت کرد
بخاطر باور به قرآن ، همواره تصور میکردید که ( چهار علم در جهان هست که علوم الله است و جز او هیچ کس نمیداند : جنسیت بچه در شکم مادر ، زمان آمدن باران ، مکان وفات انسان ، اتفاقات فردا ) اما امروزه به یاری همین عقل ، دو مورد از آنها را بطور کامل فهمیدیم . جنسیت بچه را نه تنها در شکم مادر ، که اصولا پیش از همبستر شدن والدین میتوانیم انتخاب کنیم ! و والدین میتوانند خود انتخاب کنند که دختردار شوند یا پسردار ! و نیز زمان آمدن باران را نه تنها از چندین روز قبل میفهمیم ، بلکه میتوانیم میزان بارشهای دهها سال دیگر را نیز بطور موثق پیش بینی کنیم ! مطمئن باشید به لطف همین «عقل» تا چند دهه دیگر زمان مردن افراد را نیز پیش بینی خواهیم کرد و با سفر در زمان از طریق مارلوله های نوری ، که دانشمندان پیش بینی کرده اند تا سال 2060 امکان پذیر شود ؛ در آینده سفر خواهیم کرد و بدین ترتیب از الله نیز پیشی خواهیم گرفت !
برای قرنها تصور کردید که جز خداوند ، هیچ کس قدرت آفرینش موجود زنده از هیچ را ندارد . و با همین باور احمقانه جلوی پیشرفت علم را در جهان اسلام گرفتید . اما امروز با کمک عقل توانستیم ابتدا گوسفند شبیه سازی شده خلق کنیم ، و همین دو ماه پیش هم ( نخستین مخلوق انسان ) در آزمایشگاهی در اوهایوی آمریکا خلق شد . که نه تنها شبیه سازی نیست ، بلکه بطور کامل از هیچ بوجود آمده است . یک باکتری کاملا جدید که انسان ، موفق شده ژنوتیپهای مستقلی برای آن ایجاد کنند . مطمئنا میدانید که هم اکنون توانائی آفرینش انسان جدید را نیز داریم اما چون پاپ و ملاها و خاخامها کولی بازی درمی آورند و نمیگذارند ، فعلا نمیتوانیم . اما بالاخره روزی میرسد که یک کشور در جهان با اعلام برائت از پاپ ، مجوز خلق انسان را بدهد ! نگران نباشید ( اگر میخواهید ؛ راجع به این باکتری جدید تحقیق کنید )
با همین عقل ، توانستیم اعلامیه حقوق بشر تنظیم کنیم تا دیگر همه انسانها ، چه کافر و چه مومن ، چه همجنسگرا و چه دگرجنسگرا ، چه سیاه و چه سفید ؛ چه سنی و چه شیعه ؛ بتوانند از نفس کشیدن خود لذت برند . و آن وقت شما با تکیه بر ( وحی ) هنوز در حال کشتن یکدیگر و بمبگذاری هستید که چرا علی خلیفه چهارم شد و اول نشد ؟!
می بینید ؟ عقل آنقدر کامل است که توانست انسان را به فضا بفرستد ، او را به آفرینش موجودات جدید وادارد ، هواپیما بسازد ، با نظریه نسبیت ، عدم وجود خدا را ثابت کند و به زودی با ایجاد عمر جاودانگی ( از طریق اصلاح ژنتیک ) و سفر در زمان ؛ بطور کامل بر جهان مسلط خواهیم شد و آنوقت شما همچنان در مساجد و امامزاده ها اعتکاف کنید و بگویید که ( خداوند از همه ما تواناتر و داناتر است!)
اگر هنوز هم خدا را از عقل بالاتر میبینید ، میتوانید کتابهای برتراند راسل ، ریچارد داوکینز و ولتر را بخوانید. ببینید آقا ، مطمئنا افرادی مثل راسل و ولتر اینقدر احمق نبوده اند که سوالاتی که شما از من راجع به عقل پرسیدید را ؛ از خود نپرسیده باشند ! مطمئنا در اطراف آنها هم کسانی بوده اند که همین حرفها را بزنند . اما برتراند راسل تا 102 سالگی بر عقیده خود ماند و در حال بیخدائی از دنیا رفت . و حتی نزدیک شدن به مرگ هم عقیده اش را تغییر نداد . پس مطمئنا او جوابی قانع کننده برای سوالات امثال شما داشته است . کتابهایش را بخوانید تا دریابید . شما در سوالاتتان جوری حرف زده اید که انگار دانشمندترین آدم جهان هستید و بویژه به من گفته اید ( اگر سوادم به همه سوالها قدنداد ، فقط سوال 4 را جواب دهم ) ظاهرا فکر کرده اید این چیزهائی که گفتید را تا قبل از شما هیچ کس نمیدانست ! بروید کتابهای این بزرگان را بخوانید تا ببینید که آنها مدتها قبل از بدنیا آمدن شما و امثال شما ، این بهانه جوئی های کودکانه را پاسخ داده اند.
3- نکته ای هم درباره مسئله ساب النبی و حکم اعدام توهین به محمد میگویم :
ببینید آقا مشکل شما مسلمانان این است که فرق ( توهین ) با ( انتقاد ) را درک نمی کنید . اگر چه به ظاهر خود را انتقادپذیر نشان میدهید ولی حقیقتا اینگونه نیستید . بگذارید یک توضیح کوتاه بدهم : توهین ، از نظر عقلانی ، یعنی کلامی که باعث هتک حرمتِ بی دلیل فرد یا افرادی شود . یعنی نسبت دادن یک عمل به کسی که آنرا انجام نداده است . مثلا نسبت دادن حماقت به کسی که واقعا احمق نیست ، توهین است . فحش هم یعنی کلامی که دارای بار منفی باشد و تهمتی را به فردی القا کند که شایسته آن نیست . کلماتی مثل مادر.... ؛ آشغال ؛ الاغ ؛ عوضی ؛ ایکبیری ؛ حمال و .... از این دسته هستند . که از نظر ما هم فحش محسوب میشوند . اما ( انتقاد ) یعنی نسبت دادن یک فعل ، به کسی که واقعا آنرا انجام داده ؛, و نکوهش او به خاطر این عمل . مثلا ، کلماتی مثل بی شعور ، نادان ، آدمکش ، دیوانه ، خونخوار ، جلاد ، زنباره ، شهوتران و بوالهوس ؛ فحش نیستند بلکه انتقادند . در دین شما ، حکم انتقاد به محمدبا حکم اهانت به او یکی است و هردو اعدام است . در مذهب شیعه ، این حکم به 13 عضو خانواده او نیز گسترش داده شده است ! از نظر ما هم توهین کردن و فحش دادن عملی ناشایسته است ( البته نه در حدی که شایسته اعدام باشد ) ولی بهرحال کار درستی نیست . اما انتقاد فرق میکند . شما در تاریخ زندگی محمد بنگرید : تمام کسانی که او به اتهام ساب النبی ، دستور به کشتن آنها داده ، حقیقتا توهینی نکرده اند و صرفا انتقاد کرده اند. مثلا : عصماء
بنت مروان ، دختر شاعره ای در مدینه بود که یک شعر در انتقاد از محمد سرود . و محتوای آن چنین بود که ( ای مردم مدینه ! چرا با وجود این همه انسان دلاور که در شهر خود دارید ؛ یک انسان بیگانه از مکه را به رهبری شهر خود برگزیدید ؟ ) درست مانند آنکه هم اکنون یک چینی رئیس جمهور ایران شود ! کاری ندارم که این انتقاد به جا بوده یا نه ؛ ولی بهرحال توهین نبوده و صرفا انتقاد به غیرمدینه ای بودن محمد است . اما محمد چکار کرد ؟ حکم به قتل عصما ء داد و شوهر سابق عصماء که مسلمانی تندرو بود نیز یک شب او را در حالیکه به بچه نوزادش شیر میداد با چاقو تکه تکه کرد !
یا ابوعفک ، پیرمردی که همین انتقاد را به شکلی دیگر مطرح کرده بود و از مردم مدینه انتقاد کرده بود که چرا یک غریبه را رئیس خود کرده اند ؟ و اصلا فحشی به محمد نداده بود. اما محمد دستور قتلش را داد و پیروانش نیز یک شب ابوعفک را در خانه اش با شمشیر قطعه قطعه کردند !
یا مثلا همین اتهامی که به بنی قریظه وارد میشود که به محمد توهین کرده اند درست نیست . بنی قریظه و در کل یهودیان عربستان ، فقط و فقط می گفتند که محمد پیامبر نیست و دروغ میگوید ! و این فحش نیست بلکه انتقاد است . اما محمد هر سه قبیله یهودی مدینه را تارومار کرد .
ببینید در حال حاضر ، اگر من به محمد بگویم ( زنباره شهوتران بچه باز خونخوار ) از نظر مسلمانان من ساب النبی کرده ام و باید تا قبل از صبح فردا اعدام شوم . اما حقیقتا اینها فحش نیست . من فقط انتقاد کرده ام به اینکه محمد در طول ده سال حکمرانی بر مدینه ، 11 زن عقدی و چند کنیز را به بستر برد ، و برای خوابیدن با آنها نوبت تعیین کرد . و حتی در آخرین روزهای عمر به فکر ازدواج با دختران جوان بود. اگر بگویم بچه باز ، انتقاد است نه اهانت چون با دختر 9 ساله آمیزش کرده است . اگر بگویم خونخوار ، بخاطر این است که در طول حکومت بر مدینه آنهمه جنگ براه انداخت که اکثرا تهاجمی بود و نه دفاعی
می بینید ؟ شما فرق انتقاد و اهانت را نمی فهمید . انتقاد هرچند اگر بجا هم نباشد حق هر انسانی است . و کسی را نباید به خاطر انتقاد کشت .
در ضمن ، حتی اگر برفرض محال کسی به محمد اهانت هم کرد ؛ مجازاتش اعدام نیست .
4- یک نکته هم راجع به حرفی که درباره ربات زدید بگویم : اگر من روزی یک ربات خلق کردم ، برایش دستورالعملی قرار میدهم که طبق همان رفتار کند . بله حق با شماست . اما انسان با ربات خیلی فرق دارد . انسان شعور دارد ، حس دارد ، غریزه دارد ، عشق دارد ، نفرت دارد ، عقل دارد و .... اما ربات یک تکه آهن است که هیچ حسی ندارد و طبق آن چیزی که به او بگویند عمل میکند . بنابراین قیاس شما به شدت مع الفارق است . اما اگر روزی من یک انسان خلق کردم ( همانطور که در آینده خواهیم کرد ! ) بهیچ عنوان اجازه ندارم به او تکلیف کنم که چطور زندگی کند ؛ و یا او را بخاطر سرپیچی از دستوراتم تنبیه کنم ! هرگز !
به نظر من حتی محمد آدم باهوش تری از شما بود. چون وقتی قرآن را می سرود ، گفت که ( خداوند دو نوع مخلوق دارد : مخلوقات با اراده که انسانها هستند و مخلوقات بی اراده که فرشتگان هستند ) مثالی که شما زدید مانند فرشته هاست . که خودشان هیچ اراده ای ندارند . اما آیا انسان را نیز میتوان مثل ربات ، وادار به کاری کرد ؟
ببینید ، یک مثال دیگر : مقام خدا از نظر شما ، تاحدودی مشابه مقام مادر است . چون مادر هم انسان را از هیچ به وجود می آورد و به نوعی آفریننده اوست . بسیارخوب ، احترام مادر بر همه واجب است ؛ اما آیا مادر یک فرد ، میتواند به او دستور بدهد که چگونه زندگی کند ؟ وقتی که بزرگ شد ، آیا حق دارد که او را مجبور کند آنطور که او میخواهد کار کند ، زن بگیرد ، آنطور که او میخواهد بچه دار شود ، اسم بچه هایش را آن چیزی بگذارد که مادرش میگوید ؟ معلوم است که نه ! مادر اگر چه محترم است ، ولی حق ندارد از یک سنی به بعد ، در زندگی بچه اش دخالت کند . چنانچه حتی در شریعت اسلامی! هم پدر و مادر از یک جائی به بعد حق تحمیل سلیقه خود در ازدواج فرزندانشان را ندارند ! چه رسد به قوانین سکولار!
شما به مادر خود اجازه می دهید که به شما دستور دهد برایش آدم بکشید ، کنیز بگیرید ، جنگ کنید ، و یا هر چیز دیگر ؟ اگر اجازه نمیدهید پس خداوند هم اجازه ندارد برفرض وجود داشتن ، این طور در زندگی ما دخالت کند .
این حرفی که من می زنم حرف تازه ای نیست ، و مدتهاست که ریچارد داوکینز آنرا در قالب نظریه ای بنام پانتئیسم pantheism یا ( خدا نامهم انگاری ) مطرح کرده است . بدین معنی که خدا اگر هم وجود داشته باشد ، از نظر اخلاقی اجازه ندارد که بین انسانها جنگ و خونریزی راه بیندازد و انسانها را با هم دشمن کند. اگر خواستید بیشتر بدانید ، کتابهای داوکینز را مطالعه کنید
در پایان باید بگویم که من حقیقتا مایل نیستم این بحث فرعی را در اینجا با شما ادامه دهم . بحث من با طلبه پاسخگو ، یک بحث تاریخی است و اگر شما در این زمینه حرفی دارید ، بزنید ، اما این بحثی که شما مطرح کرده اید هم خیلی خسته کننده است ، هم خیلی بی ربط . مدتها قبل از شما هم کسانی به ولتر همین خرده را می گرفتند ؛ و او هم جوابهای قاطعی به آنها داده و من حوصله ندارم دوباره آنها را تکرار کنم . اما اگر ( دیکسیونر فلسفی ولتر ) را بخوانید مطمئنا جواب خواهید گرفت . بنابراین خواهشمندم دیگر این بحث را تمام کنید و هروقت سوادتان راجع به بیخدایان و نگرش آنها به زندگی کامل شد ، افراد زیادی در اینترنت حضور دارند که میتوانید با آنها گفتگو کنید . بیخدایانی که از من هم خیلی باسواد تر اند .
با آرزوی زندگانی خوش و پر از خردورزی و موفقیت برای شما
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
با سلام

از خدا می خواهم کمک کند طوری بنویسم بتوانی هضمش کنی
(ولو اینکه غرضم از نوشتن نوع است نه شخص)
1-اگر شما فقط با طلبه بحث داری چرا بحث را در انجمن مطرح کردی؟؟در انجمن هر کس حق اظهار نظر در مورد مطالب نوشته شده را داردآیا عقل شما این حق را به ما نمی دهد؟؟؟بگذارید جوهر نوشته تان خشک شود عقل شما که حق هر گونه انتقادی به هرکسی میدادچی شد؟؟
ولوبحث ما ریشه یابی شبهه شما در مورد بنی قریظه است ولی اگر موافق باشی سوال را در موضوع جدید طرح کنیم ومستقلا دنبال کنیم تا این بحث مزاحم بنی قریظه نباشد؟
2-
بحث من بی ربط به شبهه شما نبود به نظر عقل شما درمان ریشه ای و اساسی بهتر است یا ظاهری؟؟عقلتان میگوید برای درمان بیماری باید ریشه بیماری را خشکاند یا فقط مسکن تجویز کرد؟؟
3-
گفتید عقل کاملترین و بی نقص ترین معیار تصمیم گیری است
ولی نگفتید مرادتان کدام عقل است ؟عقل نظری یا عملی؟عقل فطری یا اکتسابی؟عقل قطعی یا ظنی؟عقل ابزاری یاتجربی؟عقل شهودی یا استدلالی؟عقل کلی یا جزئی؟؟عقل بدوی یا مستقر؟؟
گفتید نباید در تصمیم گیری تابع احساسات شد
ولی نگفتیدفرق عقل و احساس و عاطفه چیست؟؟اگر کسی ادعاکرد که حکم عقل من این است (بزن و طرف مقابل را خورد و خاکشیر کن ! )چطور با چه معیاری مشخص میکنی که کدام تصمیم از روی عقل است وکدام از روی احساس ؟؟
شما خود را عاقل دانستی و حکم عقل را حتی برتر ازخداوندخالق عقل گرفتی
ولی نگفتی حیطه کارایی عقل چقدر است محدوده اش کجاست؟انتهای عقل کجاست؟اصلا محدود است یا نامحدود؟؟؟عقلت عجز هم دارد یا به همه چیز قادر است؟؟نکند در مورد چیزی که بهش می بالی اصلا شناخت نداری؟؟؟؟
اسباب حکم عقل را میدانی؟؟وجه تمییز این اسباب چیست؟؟نکند عقل مغلطه کند !!سفسطه کند !!جدل کند!!حکم درست و نادرست عقل را از کجا تشخیص میدهی؟
فرق عقل و وهم وخیال را می دانی؟؟وجه تمییز اینها چیست؟؟از کجا معلوم حکمی که به نام عقل ارائه می دهی حکم وهم وخیال نباشد؟؟
فرق عقل عالم کبیر ووهم کل را می دانی؟؟یا بدون داشتن معیارمشخص سنجش صحت و سقم ،همه حکم های عقل را تلقی به قبول کردی؟؟
نیروی ادراکی و تحریکی انسان را می شناسی؟؟وقتی جزم به حکمی پیدا کردی از کجا می دانی از بین 4 نیروی ادراکی،حکم کدام است؟؟
شما که عقل را کاملترین و بی نقص ترین معیار می دانی چه تعریفی از عقل داری؟؟ماهیت عقل را می شناسی؟؟
شما به روح معتقدی؟؟فرق روح و نفس و عقل را می دانی؟؟
4-
شما که عاقلی عقلتان به وجود خدا حکم میکند یا نه؟؟
اگر عقلت می گوید خدا هست نمی گوید شکر خدای منعم واجب است؟؟طریقه شکر را از کجا در می یابی؟؟
اگر عقلت گفت خدا هست؟خواسته ها و مطلوبات و انتظارات آن خدااز خود را هم می داند؟؟آنها چیست؟؟
عقلت به خدای حکیم مقر است یا خدای سفیه؟؟


5-
دین اسلام با عقل در تنافی نیست بیشترین بهاء را در بین ادیان ،اسلام به عقل داده است ولی نه بی در وپیکر و بدون قاعده و ضابطه اسلام برای عقل جایگاه تعیین کرده و حکم عقل در در جایگاه خودش نافذ می داند
عقل در قرآن با مشتقاتش 49 بار آمده و مدح شده است در قرآن واژه هایی چون لب و حجر و قلب هم به عنوان مترادف های قرآن ذکر شده است
و ماده علم با شكلهاى گوناگون، بيش از 750 بار، در قرآن كريم تكرار شده است.
اسلام آموختن دانش را، فريضه دانسته و بر آن تأكيد نموده است.
اسلام هر چه عقل را زایل میکند حرام و ممنوع اعلام کرده است ولی خود این مدعیان عقل و عقلانیت شیشه شراب که به اجماع همه عقلاء و حکماء مزیل عقل است را نوش میکنند(این چه تناقض آشکاری است که مدعی عقل ،مرتکب مزیل عقل می شودآن هم به صورت دائمی...)
از باب نمونه قرآن مى‏فرمايد:
1 «قل انَّما اعظكم بواحدة، ان تقوموا الله مثنى و فرادى ثمَّ تتفكروا» خداوند به پيغمبر اكرم (ص) دستور مى‏دهد كه در مقابل سخنان بى اساس ماجراجويان و مخالفين، آنها را به يك چيز كه در حقيقت ريشه تمام خيرات و پايه اصلى سعادت بشر است و به خوبى مى‏توان در پرتو آن راه حقيقت را پيدا كرد، پند و اندرز دهد. مى‏فرمايد بگو: «من شما را تنها به يك چيز اندرز مى دهم و آن اينكه فرد فرد يا دسته جمعى براى خدا، قيام كنيد و تفكر نماييد.» بنا بر اين معلوم مى شود كه تنها راه نجات و سعادت، انديشه و تفكر است.
2 «كتابٌ انزلناه اليك مبارك ليدبروا آياته و ليتذكر اولو الالباب اين كتاب گرانبها و پر بركتى است كه برتو فرستاديم تا در آياتش تفكر كنند و صاحبان انديشه و عقل متذكر شوند».
بنابراين منظور اصلى از تنظيم اين كتاب مقدس آسمانى و فرستادن آن بر پيغمبر اكرم (ص) تفكر و انديشه و ياد آورى صاحبان فكر و عقل مى باشد و اين بزرگترين افتخار و فضيلتى است كه نصيب عقل شده است.
3 «انَّما يتذكر اولو الالباب» در اين آيه شريفه خداوند فهم معانى آيات و تذكر را مخصوص به صاحبان عقل و انديشه كرده است. و در جاى ديگر فرمود: «و ما تذكر الّا اولوالالباب»در اين آيه نيز، همان معنى، را بيان مى‏فرمايد و اين بزرگترين موقعيتى است كه با اين آيات براى عقل و انديشه اثبات مى شود.
4 «اولئك الذين هداهم الله و اولئك هم اولو الالباب» در اين آيه شريفه خداوند متعال «هدايت» و «عقل» را قرين يكديگر قرار داده و بندگان مخلص و خاص خود رابه اين دو صفت برجسته مى‏ستايد. از اين بيان اهميت مقام عقل به خوبى روشن مى شود.
5 در سوره طلاق، صاحبان عقل را مخاطب ساخته و مى‏فرمايد: «فَاتّقوُا اللهَ يا اوُلِى الْالْبابِ الَّذينَ آمنوا(6) پرهيزگارى را پيشه سازيد اى صاحبان عقل كه ايمان آورده ايد». شكى نيست كه بالاترين كمالى كه براى انسان متصور است همان مقام تقوى و پرهيزگارى است، چنانكه صريحاً در جاى ديگر مى فرمايد كه ميزان شخصيت و مقام هر كس تقواى اوست «انَّ اكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ اتْقاكُم» و چون در آيه سابقه دستور اكيد درباره تحصيل مقام تقوى صادر فرموده و روى سخن را با صاحبدلان و عاقلان كرده است، استفاده مى شود كه اساس و شالوده «تقوى» را «عقل» تشكيل مى دهد. آيا با اين وضعيت، عقل را بيگانه و اجنبى، بلكه راهزن راه خدا شمردن صحيح است؟
6 «قُل هاتُوا بُرهانَكم ان كُنتُم صادِقين بياوريد برهان خود را اگر راستگو هستيد».
پيغمبر اكرم (ص) مأمور شد كه اين سخن را در مقابل دعاوى بى اساس اهل كتاب كه داخل شدنه بهشت را اختصاص به خود مى دانند بفرمايد. خداوند در اين آيه شريفه، دليل بر صدق و راستى را برهان و منطق شمرده، و دعاوى بى دليل و برهان را از درجة اعتبار ساقط گردانيده است روش و طريقه قرآن در هر مورد مطالبة دليل و برهان است و خود قرآن هم براى اثبات حقايق به اين ابزار دست زده و مطالب خود را بر روى اين پاية محكم، (نه چوبين) برقرار ساخته است، هر كس با قرآن سرو كار دارد به خوبى مى‏داند كه قرآن در هيچ مورد، ارزشى براى سخنان كسانى كه از روى عقل و انديشه صحبت نمى كنند، قائل نشده است

6-
شما اقرار دارید که اشخاصی هستند که از شما عاقل ترند؟
شما عاقلترید یا برتراند راسل ، ریچارد داوکینز و ولتر؟؟
هر جوابی بدهی محکومی(ولو با این عبارت جواب داده ای که-« اگرچه من هم در جامعه بیخدایان ، جزء فیلسوف ترین آنها نیستم که بتوانم جوابهای کاملا منطقی به شما بدهم»-و نوشتی«- افراد زیادی در اینترنت حضور دارند که میتوانید با آنها گفتگو کنید . بیخدایانی که از من هم خیلی باسواد تر اند»-) چرا که جواب تو از وجود مراتب و درجات فهم و عقل ،حاکی خواهد بود جواب تو از وجوداختلاف بین احکام عقل وعقلاء پرده برمی دارد و این خود برای اثبات نارسایی و عجز عقل در حکم به همه جزئیات کافی است.
ازکجا معلوم چیزی که تو عاقلانه می دانی راسل هم عاقلانه بداند؟ چیزی که او می داند خلافش را ولتر معتقد نباشد؟؟همین که بین نظرات این آقایان که همه عقل پرستند، اختلاف است خود یعنی نارسایی عقل و عدم اطمینان به آن...
7-
اعلامیه حقوق بشر مایه ننگ عقل بشراست نه ترقی او،کجای در سایه این اعلامیه همه انسانها نفس راحت می کشند!! اصلا عقلا چنین چیزی امکان دارد؟؟
پس این همه قتل و غارت .و کشتار وتجاوز چیست؟؟؟به این همه کشتار نفس کشیدن است؟؟
دردنیا کشوری نیست که همه انسانها نفس راحت در آن کشور بکشند شما کشوری بدون پلیس و قاضی و دادگاه و زندان سراغ دارید؟؟
اینکه می گویی شما هنوز در حال کشتن یکدیگر و بمبگذاری هستیدسوال این است فقط مسلمانان بمبگذاری میکنندانسان های دیگر عالم در صلح و ثبات کاملند؟؟قتل و کشتار ندارند؟؟شیعه کجا بمبگذاری کرده ؟؟؟ که چرا علی خلیفه چهارم شد و اول نشد ؟!
البته اگر در این ساحه مسلمان یک است غیر او صد...
بمبگذاری مرضی اسلام نیست اگر هست از کج فهمی مسلمانان و هوسهاست

8-
گقتید انتقاد آری توهین نه
سوال
این فرق بین توهین و انتقاد را از کجا درآوردید؟؟
رابطه منطقی بین توهین و انتقاد در تعریفی که کردید چیست؟؟
اگر کسی بگوید عقل من میگوید هر انتقادی نوعی توهین است چه می گویید؟؟
انتقاد توهین آمیز چطور؟جایز است یا نه؟؟
ملاک تشخیص اینکه چه حرفی انتقاد است و چه حرفی توهین چیست؟؟
گفتم فحش و توهین نسبت به شخصیتهای مختلف ، مجازاتهای مختلفی دارد که این حکم عقل است،مگر عقل شما مقر نیست؟؟
من که نوشتم ( اگر سوادتان به همه سوالها قدنداد ، فقط سوال 4 را جواب بده)
شما این سخن را انتقاد فرض کردید یا توهین؟؟عقل من که می گوید غرضم انتقاد بود.عقل شما چی؟..

9-

شما اتهاماتی به قرآن و مسلمانان زدید که باید اثبات کنید
کجای قرآن فرموده زمین مسطح است؟؟؟؟؟؟؟؟
کجای قرآن فرموده علت آفرینش ماه تعیین اوقات حج و عبادت مردم بوده است؟؟؟؟؟؟؟
کجای قرآن فرموده علت آفرینش شهاب سنگ ها ؛ شلیک آنها به سوی جنهای خبرچینی است که اخبار آسمان هفتم را استراق سمع میکرده اند !؟؟
(شما فرق علت و حکمت را می دانی؟؟؟؟؟؟؟از باب مثال وقتی عقلت می گوید علت چاقی غذای زیادخوردن است یعنی علت منحصره است ؟و علت دیگری ندارد؟؟؟)
اصلا می دانی کلام فصیح چیست کلام بلیغ چیست ؟؟تشبیه و استعاره و تمثیل و کنایه ومجازو توریه و استخدام و طباق و ادماج وارصاد و...را بلدی؟؟(می دانی محسنات معنوی ولفظی چیست؟؟؟)
معنای حصر اضافی و حقیقی را می دانی؟؟؟
میدانی اگر ندانی و در مورد قرآن قضاوت کنی می شوی جزء بی ادبان دور از ادب که به ادبیات قرآن اشکال میکنند؟؟؟
در تفسیر وفهم مرادجدی این آیات آیا سراغ مطالعه تفسیری رفته ای؟؟
آقای عاقل ماشینت خراب بشود خودت درست میکنی؟مریض شدی آپاندیست را خودت عمل میکنی؟؟یا به متخصص فن رجوع میکنی؟؟در مورد فهم مرادقرآن به کدام متخصص مراجعه کرده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


10-
درمورد وسعت علم خدا بایدعرض کنم
گفتی(تصور میکردید که ( چهار علم در جهان هست که علوم الله است)درحالیکه 5 علم است نه 4
جواب شما را علی ع بیش از هزار سال قبل داده است
در" نهج البلاغه" آمده است: هنگامى كه على ع از بعضى حوادث آينده خبر مى‏داد يكى از ياران عرض كرد: اى امير مؤمنان! از غيب سخن مى‏گويى؟ و به علم غيب آشنايى؟
امام خنديد و به آن مرد كه از طايفه" بنى كلب" بود فرمود:
يا اخا كلب! ليس هو بعلم غيب، و انما هو تعلم من ذى علم، و انما علم الغيب علم الساعة و ما عدده اللَّه سبحانه بقوله إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ ... فيعلم اللَّه سبحانه ما فى الارحام، من ذكر او انثى، و قبيح او جميل، و سخى او بخيل، و شقى او سعيد، و من يكون فى النار حطبا و فى الجنان للنبيين مرافقا، فهذا علم الغيب الذى لا يعلمه احد الا اللَّه، و ما سوى ذلك فعلم علمه اللَّه نبيه فعلمنيه و دعا لى بان يعيه صدرى و تضطم عليه جوانحى:
" اى برادر كلبى! اين علم غيب نيست، اين فرا گرفته‏اى است از عالمى (يعنى پيامبر) علم غيب تنها علم قيامت است، و آنچه خداوند سبحان در اين آيه بر شمرده ... و بعد از ذكر آيه شريفه فرمود: خداوند سبحان از آنچه در رحمها قرار دارد آگاه است، پسر است يا دختر؟ زشت است يا زيبا؟ سخاوتمند است يا بخيل؟ سعادتمند است يا شقى؟ چه كسى آتش‏گيره دوزخ است و چه كسى در بهشت دوست پيامبران؟ ... اينها علوم غيبيه‏اى است كه غير از خدا كسى نمى‏داند و غير از آن علومى است كه خداوند به پيامبرش تعليم كرده و او به من آموخته است، و برايم دعا نمود كه خدا آن را در سينه‏ام جاى دهد و اعضاى پيكرم را از آن مالامال سازد
از اين روايت به خوبى بر مى‏آيد كه منظور از عدم آگاهى مردم از اين امور پنجگانه تمام خصوصيات آنها است، فى المثل اگر روزى وسائلى در اختيار بشر قرار گيرد- كه هنوز آن روز فرا نرسيده است- و از پسر يا دختر بودن جنين به طور قطع آگاه شوند، باز اين امر مساله‏اى ايجاد نمى‏كند، چرا كه آگاهى از جنين به آن است كه تمام خصوصيات جسمانى، زشتى و زيبايى، سلامت و بيمارى، استعدادهاى درونى، ذوق علمى و فلسفى و ادبى، و ساير صفات و كيفيات روحى را بدانيم، و اين امر براى غير خدا امكان پذير نيست.
همچنين اينكه باران در چه موقع نازل مى‏شود؟ و كدام منطقه را زير پوشش قرار مى‏دهد؟ و دقيقا چه مقدار در دريا و چه مقدار در صحرا و دره و كوه و بيابان مى‏بارد؟ جز خدا كسى نمى‏داند.
در مورد حوادث فردا، و فرداها، و خصوصيات و جزئيات آنها نيز همين گونه است.


11-
اینکه گفتی عقل شاهکار کرده فضا رفته،شبیه سازی کرده،و...ازخودت نپرسیدی این عقل را چه کسی داده ؟؟این قابلیت را عقل از کجا آورده ذاتی او بوده یا کسی داده است؟؟این توانایی را چه کسی در نهاد او قرار داده؟؟چرا حیوانات این توانایی را ندارند؟؟
چطور عقلت راضی شده که حکم کند که اگر توربات باهوش با حق انتخاب بسازی یله و افسارگسیخته ولش میکنی تا همدیگر را بکشندو بی عدالتی و فساد و خونریزی بکنند و تو گوششان را نگیری و کنترلشان نکنی؟؟(راه و چاه را نشانش نمی دهی؟؟در مسیر کمال و برنامه ای که ساختی هدایتش نمی کنی؟)این چه عقلی است که حکم فراق عقل می دهد؟حکیم در کارخود هدف دارد (عبث نمی آفریند)هدف تو از ساختن راباتهای باهوش مختار چیست؟؟؟
رها کردن ربات مرید مختار به صورت بی هدف، صددرصد مخالف حکمت حکیم و عقل عاقل است.مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟

12-
چه قیاس مع الفارق واضحی!!!!!!!
قیاس مادر با خدا!!!
خدا فاطر است ازعدم آفریده مادر نه
خدا خالق است مادر مخلوق حامل
خدا واجب الوجود است مادر ممکن الوجود
خدا ازلی و ابدی است مادر حادث
خدا نامحدود است مادر محدود
خدا به جز جز خلقت جنین عالم است و مادر کاملا غافل ،چه بسا تکان نخورد فکر میکند مرده ،حتی حداقل اشراف و اطلاع از تکون نطفه و جنین ندارد!!!!!!!
بر مظومیت خدا باید گریست که در حیطه قانون گذاری او را عقل آقا نیما با مادر یکی پنداشته است
همین خطاهای واضح عقل است که او را رسوا و بی اعتبار نموده است.
قانون را کسی میگذارد که اشراف دارد وقتی انسان ها همه مقرند که ما خود را نشناخته ایم و در مقابل زوایایی پنهان وجود انسان متحیرو سرگردان است و انسان عاقل می داند که مجهولاتش از معلوماتش صدها برابر بلکه هزاران برابربیشتر است ،چطور داعیه قانون گذاری کامل بر انسان موجود ناشناخته دارد انسان برچیزی قانون می گذارد بتواند کامل بشناسد و بر او محیط باشد نه محاط؟؟؟وقتی عقل نیازها ،گرایشات،خواسته ها، رفتارها و...انسان را کاملا نمیداندوضع قانون ناقص چه فایده دارد؟؟؟؟؟؟
این یک حکم عقلی است نمی بینی قانون بشر با هم فرق میکند و هرازگاهی تغییر اساسی بنیادین دارد

درنتیجه
شما تهمتهای ناروایی به خدا ،قرآن و رسول ص نسبت دادید که باید مستند اثبات نمایید
عقل را برتر و توانا تر از خدا گرفتید
حق قانونگذاری را از خالق گرفته و آنرا حق مسلم مخلوق علیل ذلیل سر تا پا خطا قرار دادید
گفتید منکر خدایید
ضرورت حکم عقل به عجز ممکن الوجود و قدرت علی الاطلاق واجب الوجود رامنکر شدید
خدارا با مادر مقایسه کردید
بدون علم واطلاع در مورد قرآن نظر دادید
مسلمانان را متهم به خشونت کردید وغیر مسلمانان را تنزیه نمودید
قانون دست نوشته متغیر بشررا بر قانون خالق بشرترجیح دادید
شما حکم عقل بر وجوب شکر منعم را منکر شدید
شما باوجود اینکه عقل بشررا در حال طی مسیر تکامل و رشد درکشف مجهولات میدانید آنرا کاملترین و بی نقص ترین معیار معرفی کردید(تناقض آشکار)..
در کل من در نوشته شما،ادعاهای بدون دلیل وتهمتهای جاهلانه دیدم
در آخر اگرخیلی خسته کننده است میتوانی ادامه ندهی!نشخوارکلام ولتر من هم قبول دارم خسته کننده و بی فایده است
مرا حواله به دیگری دادی که از تو باسوادتر است فکر نمیکنی(ولوبه صورت یک احتمال) که افرادی باسوادتر از تو هستند که خدا و دین اسلام را مستدل قبول کرده؟؟؟و ازباب دفع ضرر محتمل که حکم عقل است واجب است که حتما مراجعه به مطالب آنها بنمایی؟؟؟
به امیداینکه خداوند همه ما را هدایت فرماید
إِنَّكَ لا تَهْدي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدين‏
در حقيقت، تو هر كه را دوست دارى نمى‏توانى راهنمايى كنى، ليكن خداست كه هر كه را بخواهد راهنمايى مى‏كند، و او به راه‏يافتگان داناتر است.
من در این نوشتار بیش از صد سوال ازعقلت در12بند کردم ببینم توانایی جواب به چندتاشو دارد؟؟؟؟؟؟؟؟
(البته غرضم تفهم است نه تعنت)
منتظرجواب عاقلانه ات هستم رفیق
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
با سلام
و اما
فلسفه تعدد همسران پيامبر (ص) چيست؟
ازدواج پيامبر با زنان مختلف و متعدد براى حل يك سلسله مشكلات اجتماعى و سياسى در زندگى او بوده است.
زيرا مى‏دانيم هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله نداى اسلام را بلند كرد تك و تنها بود، و تا مدتها جز، عده محدود و كمى به او ايمان نياوردند، او بر ضد تمام معتقدات خرافى عصر و محيط خود قيام كرد، و به همه اعلان جنگ داد، طبيعى است كه همه اقوام و قبائل آن محيط بر ضد او بسيج شوند.
و بايد از تمام وسائل براى شكستن اتحاد نامقدس دشمنان استفاده كند كه يكى از آنها ايجاد رابطه خويشاوندى از طريق ازدواج با قبائل مختلف بود، زيرا محكمترين رابطه در ميان عرب جاهلى، رابطه خويشاوندى محسوب مى‏شد، و داماد قبيله را همواره از خود مى‏دانستند، و دفاع از او را لازم، و تنها گذاشتن او را گناه مى‏شمردند.
قرائن زيادى در دست داريم كه نشان مى‏دهد ازدواجهاى پيامبر لااقل در بسيارى از موارد جنبه سياسى داشته است.
و بعضى ازدواجهاى او مانند ازدواج با «زينب»، براى شكستن سنت جاهلى بوده كه شرح آن در ذيل آيه 37 سوره احزاب آمده است.
بعضى ديگر براى كاستن از عداوت، يا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و يا اقوام متعصب و لجوج بوده است.
روشن است كسى كه در سن 25 سالگى كه عنفوان جوانى او بوده با زن بيوه چهل ساله‏اى ازدواج مى‏كند، و تا 53 سالگى تنها به همين يك زن بيوه قناعت مى‏نمايد و به اين ترتيب دوران جوانى خود را پشت سر گذاشته و به سن كهولت مى‏رسد، و بعد به ازدواجهاى متعددى دست مى‏زند حتماً دليل و فلسفه‏اى دارد، و با هيچ حسابى آن را نمى‏توان به انگيزه‏هاى جنسى پيوند داد، زيرا با اينكه مساله ازدواج متعدد در ميان عرب در آن روز، بسيار ساده و عادى بوده و حتى گاهى همسر اول به خواستگارى همسر دوم مى‏رفته و هيچگونه محدوديتى براى گرفتن همسرى قائل نبودند براى پيامبر صلى الله عليه و آله ازدواجهاى متعدد در سنين جوانى نه مانع اجتماعى داشت، و نه شرائط سنگين مالى، و نه كمترين نقصى محسوب مى‏شد.
جالب اينكه در تواريخ آمده است پيامبر صلى الله عليه و آله تنها با يك زن «باكره» ازدواج كرد و او عايشه بود، بقيه همسران او همه زنان بيوه بودند كه طبعاً نمى‏توانستند از جنبه‏هاى جنسى چندان تمايل كسى را برانگيزند
حتى در بعضى از تواريخ مى‏خوانيم كه پيامبر با زنان متعددى ازدواج كرد و جز مراسم عقد انجام نشد، و هرگز آميزش با آنها نكرد، حتى در مواردى تنها به خواستگارى بعضى از زنان قبائل قناعت كرد
و آنها به همين قدر خوشحال بودند و مباهات مى‏كردند كه زنى از قبيله آنان به نام همسر پيامبر صلى الله عليه و آله ناميده شده، و اين افتخار براى آنها حاصل گشته است، و به اين ترتيب رابطه و پيوند اجتماعى آنها با پيامبر صلى الله عليه و آله محكمتر، و در دفاع از او مصمم‏تر مى‏شدند.
از سوى ديگر با اينكه پيامبر صلى الله عليه و آله مسلماً مرد عقيمى نبود ولى فرزندان كمى از او به يادگار ماند، در حالى كه اگر اين ازدواجها به خاطر جاذبه جنسى اين زنان انجام مى‏شد بايد فرزندان بسيارى از او به يادگار مانده باشد.
و نيز قابل توجه است كه بعضى از اين زنان مانند عايشه هنگامى كه به همسرى پيامبر صلى الله عليه و آله درآمد بسيار كم سن و سال بود، و سالها گذشت تا توانست يك همسر واقعى براى او باشد، اين نشان مى‏دهد كه ازدواج با چنين دخترى انگيزه‏هاى ديگرى داشته و هدف اصلى همانها بوده است كه در بالا اشاره كرديم.
گرچه دشمنان اسلام خواسته‏اند ازدواجهاى متعدد پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را دستاويز شديدترين حملات مغرضانه قرار دهند، و از آن افسانه‏هاى دروغين بسازند، ولى سن بالاى پيامبر به هنگام اين ازدواجهاى متعدد از يك سو، و شرائط خاص سنى و قبيله‏اى اين زنان از سوى ديگر، و قرائن مختلفى كه در بالا به قسمتى از آنها اشاره كرديم از سوى سوم، حقيقت را آفتابى مى‏كند، و توطئه‏هاى مغرضان را فاش مى‏سازد.
منبع: يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ، ص: 219
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
آقای عبادی ، من گفتم که دلم نمیخواهد این بحث را با شما ادامه دهم . چون اولا مثل شما بیکار نیستم و همه فکر و ذکرم هم عاقل کردن مسلمانان خردباخته ای چون شما نیست ؛ و در ثانی ، بحث اصلی ما راجع به بنی قریظه است و نه این چیزهائی که شما میخواهید . اما چون اگر نگویم ممکن است توهم در شما ایجاد شود که توانسته اید با چندتا کلمه قلمبه و سلمبه که از کتاب منطق سوم دبیرستان تان کش رفته اید ! مرا قانع کنید ؛ ناچارم پاسخ بگویم :
دوست عزیز ، همانطور که گفتم ، اظهار کردن چند تا کلمه سخت و سنگین ، سواد کسی را زیاد نمی کند . اینکه بخواهید عقل را به انواع عملی و نظری و ... تقسیم کنید اولا جزء ابتدائی ترین دروس منطق و فلسفه است و دوما بی ربط است . منظور من از عقل همه جوانب آن است که هرکدام در بخشی از زندگی انسان حکم میکنند .
اما نکاتی که باید بگویم :
1- اگر من گفتم که به اندازه راسل و ولتر باسواد نیستم درست گفتم چون حقیقتا به اندازه آنها با فلسفه آشنائی ندارم و مطمئن هستم که شما هم نداری ؛ اما این به این معنی نیست که عقل من از آنها کمتر است . بلکه ظرفیت من برای استفاده از عقلم ، از آنها کمتر است . اینکه شما میگویی یک معیار واحد برای عقل وجود ندارد تاحدودی درست است . بله همه انسانها عقلشان مثل هم حکم نمی کند . اما ما باید بگردیم و کسی را که از همه دانا تر است و این دانا بودنش برایمان اثبات شده ، بعنوان عقل کل در نظر بگیریم و از تجربیات او بهره ببریم ( البته این جمله اصلا به معنای سپردن حکومت و ... به آن فرد نیست بلکه فقط از اندیشه های او استفاده میکنیم ) بنابراین مسلما در مورد این بحثها ، نظر برتراند راسل و ولتر از من معتبر تر و مهم تر است و اگر میخواهید همانطور که قبل گفتم ، به کتابهای آنان مراجعه کنید
2- اینکه شما به کرات تکرار میکنید که من سوادم به پاسخگویی به پرسشهای شما نمی رسد ، توهین نیست ؛ اما انتقاد هم نیست و من نمیدانم اسمش را چه بگذارم ! شما دلتان میخواهد با تکرار چند جمله ابتدائی که هر دانشجوی فلسفه در ترم اول پاس کرده ، خود را داناتر از من نشان دهید ؟ این نوعی تکبر است .
3 - در مورد اینکه کسی بگوید ( عقل من حکم میکند که توهین همان انتقاد است ) باید گفت آن شخص عقلش بیمار است ! و به همین دلیل گفتم که ما باید از یک معیار واحد برای عقل پیروی کنیم که همان اصول عقلانی است که در پیمان حقوق بشر آمده . طبق معاهده حقوق بشر ، توهین با انتقاد متفاوت است و برای هرکدام حریمی مشخص طراحی شده است .
4 - کنوانسیون حقوق بشر مایه ننگ بشریت نیست ، قوانین اسلامی و مسیحی و یهودی مایه ننگ بشریت است . شما که میگویید کشت و کشتار در جهان وجود دارد یک لحظه آمار بگیرید ببینید بیشترش مال کجاست ؟ تمام گروههای تروریستی مشهور جهان در مسلمانان وجود دارند . بیشترین اعدام و قتل در کشورهای اسلامی و ( چین ) است . اگر چین را استثناء کنیم ، بیشتر اعدامها در جهان اسلام است . تا کنون دیده اید در یک کشور پایبند به حقوق بشر ، یک گروه بیاید و 60 نفر از مشتریان یک مغازه را به جرم مسلمان نبودن قتل عام کند ؟ دیده اید در مثلا آمریکا ، یک گروه دختران دانش آموز را گروگان بگیرد و به بردگی بفروشد ؟ آیا جز مسلمانان این کارها را میکنند ؟ خواهشا نگویید آنها مسلمان واقعی نیستند چون مغالطه اسکاتلندی واقعی میشود ( اگر منطق خوانده اید باید بلد باشید )
در جهان امروزی هیچ گروهی بجز اسلامگرایان را سراغ ندارم که حملات انتحاری انجام دهند . اگر هم باشند بشدت ناچیزند . من هم نگفتم که هرکس مسلمان نیست آدم خوبی است . و همینطور نگفتم که هرکس مسلمان است آدم بدی است . چرا حرف در دهان من میگذارید ؟ در میان مسلمانان هم آدمهای خوبی پیدا میشوند . اما تعدادشان نسبت به نامسلمانان بسیار کمتر است . وگرنه من به همان اندازه که با آخوندها و مفتیهای مسلمان مخالفم ، با کشیشها و پاپ ها و خاخامها و موبدها و دالائی لاما هم مخالفم
در ضمن ، گروههای تروریستی در هر دو مذهب سنی و شیعه هستند و خواهشا شیعیان را مبرا نکنید . اگر سنی ها گروههایی مثل القاعده و داعش دارند ، شیعیان هم حزب الله و سپاه پاسداران دارند .
5 - من تهمتی به اسلام وارد نکردم . هرآنچه گفتم عینا در قرآن آمده است . فقط سوره ها و آیه هایش در ذهنم نمانده است . اما اگر خواستید ، از این طلبه بخواهید که آیه هایش را برایتان پیدا کند و بگوید . من تا کنون 24 بار کل قرآن را به فارسی خوانده ام بنابراین فکر نکنید اشتباه میکنم .
آیه ای که مربوط به استراق سمع جن ها و بمباران شهاب سنگی آنهاست هم در سوره جن است . میتوانید پیدا کنید و بخوانید
اینکه آسمان ستون های نامرئی دارد به کرات در قرآن ذکر شده است . تازه من همه خرافات قرآنی را بازگو نکردم . تا کنون قرآن شناسان ، توانسته اند 82 تناقض در قرآن پیدا کنند که با هیچ برهانی قابل توجیه نیستند . حدود 60 تا از آنها در سایت زندیق آمده ، و 22 تای دیگر هم توسط گلدزیهر و نولدکه پیدا شده اند که به زبان آلمانی است .
6- لطفا با تکرار کلمه عاقل ، شأن آن را پائین نیاورید . اگر شما هدفتان از این بحث این است که ما عقل راتعطیل کنیم و دربست از اندیشه های محمد پیروی کنیم ، هرگز به این نخواهید رسید . یکبار پیامی که برای آقای طلبه گذاشتم را بخوانید تا ببینید که بشریت روزبه روز از دین فاصله میگیرد . نه اینکه به آن نزدیک شود . رژیم ولایت فقیه ایران ، آخرین حکومت مذهب گرای جهان است که با مرگ هرچه زودتر خامنه ای ، آن هم به تاریخ خواهد پیوست . امروزه حتی پاپ هم اجازه ندارد در امور کشورهای به ظاهر مسیحی دخالت کند . به یاد بیاورید که وقتی پاپ نادان قبلی ، گفته بود همجنسگرائی گناه است ، هزاران همجنسگرای انگلیسی در سفر او به لندن ، جلوی مسیر حرکتش همدیگر را بوسیدند تا دهن کجی خود را به او نشان دهند . و مردم عادی هم به سمتش گوجه فرنگی پرتاب کردند. حال شما فکر میکنید بشریت به سمت دین مداری پیش می رود ؟ اگر میرود که بدا به حالش!
7- درباره زنان محمد ، حرفهای شما کاملا تکراری است و من بارها از مسلمانان دیگر هم شنیده ام . نمیدانم شما چقدر تاریخ اسلام را خوانده اید . اما اگر اندکی مطالعه کنید در می یابید که محمد هیچگاه بخاطر پیوندهای قبیله ای ازدواج نکرد . یک بار مرور کنید : خدیجه اولین زن او ، موقع ازدواج با محمد بین 35 تا 40 ساله بود. آیا از نظر شما زن 40 ساله پیر است ؟ هم اکنون نیکی کریمی ، جنیفرلوپز و جولیا رابرتز ، از زیباترین زنان جهان هستند که همگی بالای 40 سال دارند . آیا پیر اند ؟
اگر خدیجه پیر بود ، پس چرا محمد 4 بچه از او داشت ؟ آیا انسان عاقل با یک پیرزن چهار بار همبستری میکند ؟
عایشه در 6 سالگی به عقد محمد درآمد و در 9 سالگی به بستر او کشانده شد .
زینب بنت جحش که محمد بدلیل آنکه عاشقش شده بود از قول الله پیام جعلی آورد تا او را مال خود کند ، 35 ساله بود .
ریحانیه دختری که در واقعه بنی قریظه کنیز محمد شد و محمد با او آمیزش کرد ، کمتر از 25 سال داشت
تمام زنان محمد بجز سوده ( که آن هم بیشتر حکم پرستار بچه را داشت تا همسر ) جوان بوده اند . همچنین بجز ام سلمه ، هیچکدام از آنها بیوه های مسلمانان نبوده اند . البته برخی از آنها بیوه بوده اند اما نه بیوه مسلمانان ، بیوه نامسلمانانی که توسط خود محمد یا سپاهیانش به قتل رسیده بودند ! مثل صفیـه
یک مقاله جالب در اینترنت درباره زنان محمد هست که میتوانید بخوانید . که در آن با تکیه بر احادیث مورد تائید شیعه ، اثبات شده که محمد حتی تا دو هفته قبل از مرگ هم به فکر ازدواج های بیشتر بود و حتی از دیدن دختران نوزاد تحریک میشد !
محمد 4 بچه از خدیجه داشت و چند بچه دیگر از دیگر زنانش از جمله ماریه قبطیه کنیزش ؛ که همگی در کودکی مردند . مانند ابراهیم
همچنین از او حدیثی موثق مانده که گفته ( از دنیای شما رایحه خوش و غذای لذیذ و زنان را بیشتر از همه چیز دوست میدارم )
8 - من عقل بشر را در حال تکامل ندانستم ، بلکه ( ظرفیت استفاده از عقل ) را در حال تکامل دانستم . عقلی که ادیسون داشت ، با عقلی که من دارم ، با عقلی که خسرو انوشیروان داشت و با عقلی که چنگیزخان داشت ، همگی برابر بودند . اما از این میان ادیسون ظرفیت استفاده از عقلش را به خوبی داشت و بقیه کمتر داشتند و دارند .
9- یکبار به شما گفتم که مطمئنا آدمهای باهوشی مثل ولتر و راسل ، قبل از بیخدا شدن همین سوالات شما را از خود پرسیده بودند و اینقدرها هم که شما فکر میکنید نادان نبوده اند
10 - شما گفتید که امروزه بشر شاید بتواند جنسیت بچه را در جنینی بفهمد . اما در اشتباهید چون امروزه میتوان حتی پیش از همبستر شدن والدین با هم ، جنسیت بچه را تعیین کرد . از طریق لقاح مصنوعی ، و همچنین میتوان والدین را اصلاح ژنتیک کرد تا بچه ای که خودشان دوست دارند به دنیا بیاید . حتی میتوان رنگ پوست و چشم و قد بچه را انتخاب کرد . پس خیلی هم عقل را دست کم نگیرید ! در مورد باران هم بدانید که نه فقط میتوان زمان آمدن باران ، بلکه میزان آن ، طول مدت بارش ، تاثیر آن بر خشکسالی و ترسالی زمین و نیز ، شدت آن را از ماهها و سالها قبل اندازه گرفت .
در پایان ، باید بگویم که عقل کل ، معیار تصمیم گیری ماست . نه صرفا هر احساسی که آدم ممکن است نام عقل بر آن بگذارد . و عقل کل هم از راه تجمیع نظرات فلاسفه بزرگ بدست می آید .
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
باسلام
آقا نیمای عاقل
من بیش از صد سوال کردم جواب مستدل به هیچ کدام ندادی همه نوشتارت ادعایی بودنه برهانی
1-
من شما رامجبور به بحث نکردم قبلا نوشتم شما دوست نداری دلت نمی خواهد ادامه نده،
اگر مطالب من (جزء ابتدائی ترین دروس منطق و فلسفه است)فرار نکن جوابش را مستدل و منطقی بده
2-
ما خرد باخته نیستیم بلکه خرد گرای افراطی(راسیلولیسم) نیستیم نوشتم که قرآن 1400 سال قبل چقدر به علم و عقل بهاء داده وقتی بود که عقل مورد اجحاف واقع شده بود احیاگر خرد گرایی اسلام بوده است(نمونه آیات را برایت نوشتم و روایات که لاتحصی است)
بلکه یکی از منابع استنباط احکام شرع در اسلام عقل است ولی نه هر عقلی ،نه بی درو پیکر،بلکه با اصول و ضوابط خاص
پس شما حق ندارید مسلمانان را به خرد باختگی مهتم کنید

3-
اگر عقل شما به حد راسل است چرا استفاده نمی کنی استفاده کن چون اگر ازقافله خردگرایی عقب بمانی باید تا ابد نشخوارکننده نظرات آتنهایی باشی که استفاده کردند آنوقت مجبور خواهی بود در تشخیص حق و باطل به جای عقل خود تابع و مقلد عقل نویسندگان پیمان حقوق بشر،طبق معاهده حقوق بشرهستی باشی اگر قرار است آنها حق و باطل را باری تو مشخص کنند آنوقت تو مقلد هستی کور عصا کش هستی به چیه عقلت می نازی وقتی در تشخیص خوب و بد تابع دیگران است اصلا عقل به چه دردت می خورد وقتی تو تابع عقل جمعی فیلسوفان بزرگ هستی؟؟؟
عقل خودت را گذاشتی از عقل دیگران تبعیت میکنی و آن را معیار و ملاک قرار میدهی!!!!!!!!
در واقع مدیریت زندگی و حق تصمیم گیری را از خود سلب و به دیگران واگذار کردی؟؟؟
به نظرت عقلی که همجنسگرایی را تجویز میکند عقل یا هوس؟عقل است یا ...
شما همجنسگرایی را خوب میدانی؟؟ببخشید حتی نسبت به خود وبرادرو پدر و فرزندت و....؟؟؟

4-
نوشتی همسران رسول ص بجز سوده دختر باکره بودند؟؟؟درکدام کتاب تاریخی و روایی دیده ای؟؟
نوشتی خدیجه پیر بود و بچه زایید؟؟می دانی یائسگی چیست ؟در چه سنی محقق میشود؟می دانی زن به طور عادی تا رسیدن به یائسگی توان حمل دارد؟؟؟؟؟نمی دانستی یائسگی غیر از پیری است؟؟؟؟
نوشتی خدیجه پیر بود ولی زیبا بودمگر او را دیده ای؟؟؟؟با صرف احتمال زیبایی آنهم در پیری عقلت حکم قطعی می دهد؟؟
به نظرت زنانی که نام بردی در زمان دختر بودن زیباتر بودند یا زمان 45سالگی؟؟؟؟؟
به نظرت رسول ص نمی توانست دختر زیبای باکره بگیرد قحطی دختر زیبا بوده؟؟؟
آدم هوس باز دختر باز...با زنان بیوه ازدواج میکند یا باکره؟؟؟؟؟؟؟؟
عایشه زمان ازدواج با رسول ص 19 ساله بوده نه 6 ساله (برای فهمیدن ادله مراجعه کن http://shahaab.blogfa.com/post-50.aspx )
شما فکر میکنی نور اسلام با آمدن کسی و رفتن دیگری خاموش می شود؟؟؟پس چرا 1400ساله خاموش نشده؟؟؟این وعده حق خداست
هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون‏
چراغى را كه ايزد بر فروزد هر آن كس پف كند ريشش بسوزد

5-
شبهات مطرح شده توسط افرادی چون مانند گلدزيهر و رژى بلاشر و آرتور جفرى و در رأس آنان، نولدكه و ديگران مانند بروكلمان و بوهل و ...بیش ازآماری است که نوشتی و همه مستدل توسط اندیشمندان اسلام جواب داده شده است
برای اطلاع بیشتر به کتب شبهات و ردود آقای معرفت،نقدبازشناسی قرآن براتی،عقلگرایی در تفاسیر نفیسی و..مراجعه فرمایید
ومجله تخصصی مستقلی در این باب نوشته شده به نام قرآن پژوهی خاورشناسان که به طور مستدل شبهات را پاسخ داده است

6-
در مورد کشتار هم عین عبارتم این بود
بمبگذاری مرضی اسلام نیست اگر هست از کج فهمی مسلمانان و هوسهاس

7-
در تعریف انتقاد گفتی
( انتقاد ) یعنی نسبت دادن یک فعل ، به کسی که واقعا آنرا انجام داده ؛, و نکوهش او به خاطر این عمل .
شما مگه خودت را عاقل نمی دانی و تصمیمات عاقلانه نمی گیری؟
نکوهشت میکنم چرا خودت را تابع عقل دیگران کردی و مصوبات آنها را به جای ایده های عقل خودت اخذ کردی؟
چرا به عقلت می بالی درحالیکه محدود است درحالیکه خطاو اشتباه دارد درحالیکه ناقص است درحالیکه احتمال لغرش دارد
چرا به عقات می بالی به دستوذات عقلت گوش نمی دهی که میگوید
خدا هست
خدا را شکر گذارد(وجوب شکر منعم)
خدا حکیم است با هدف آفریده
برای کشف هدف خدا باید ارسال رسل و انزال کتب باشد
و...
شما که عقل گرایی بگو بینم فاضل باید مقدم شود یا مفضول؟؟؟؟؟
برای تصمیم گیری امور ونقش محوری داشتن در همه کارها دو گزینه داری یکی فاضل دیگری مفضول کدام را مقدم میکنی؟؟؟؟؟
چطور حکم کردی(باید بگردیم و کسی را که از همه دانا تر است و این دانا بودنش برایمان اثبات شده ، بعنوان عقل کل در نظر بگیریم و از تجربیات او بهره ببریم - البته این جمله اصلا به معنای سپردن حکومت و ... به آن فرد نیست بلکه فقط از اندیشه های او استفاده میکنیم -)
خیلی مضحک است که کسی عقل کل باشد و دانا بودنش بر ما ثابت بشود ولی در سپردن حکومت به او که نزد هر عاقلی به فرد اعقل و اعلم محتاجتر است کنار بزنی؟؟؟!!!یضحک به الثکلی
گفتی من به متخصص مراجعه نمیکنم حرف متخصص فن را قبول ندارم این تناقض آشکار کلام توست مگر عقل نمی گوید درهر رشته ای به متخصص آن رشته مراجعه مکن؟؟؟؟؟؟؟؟
پس چرا در امر دین رجوع نمیکنی و حرف متخصصان دین را قبول نداری؟؟؟؟؟؟؟؟
در مورد فهم مرادقرآن به کدام متخصص مراجعه کرده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همه این مطالب در واقع نکوهش شما نسبت به عملتان است
حال بفرما این انتقاد است یا توهین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
7-
جواب مرا درمورد آیات نگرفتی چون نشانی آیات را نمی دانی و لکن جوابم کامل بود
کجای قرآن فرموده زمین مسطح است؟؟؟؟؟؟؟؟
کجای قرآن فرموده علت آفرینش ماه تعیین اوقات حج و عبادت مردم بوده است؟؟؟؟؟؟؟
کجای قرآن فرموده علت آفرینش شهاب سنگ ها ؛ شلیک آنها به سوی جنهای خبرچینی است که اخبار آسمان هفتم را استراق سمع میکرده اند !؟؟
(شما فرق علت و حکمت را می دانی؟؟؟؟؟؟؟از باب مثال وقتی عقلت می گوید علت چاقی غذای زیادخوردن است یعنی علت منحصره است ؟و علت دیگری ندارد؟؟؟)
اصلا می دانی کلام فصیح چیست کلام بلیغ چیست ؟؟تشبیه و استعاره و تمثیل و کنایه ومجازو توریه و استخدام و طباق و ادماج وارصاد و...را بلدی؟؟(می دانی محسنات معنوی ولفظی چیست؟؟؟)
معنای حصر اضافی و حقیقی را می دانی؟؟؟
میدانی اگر ندانی و در مورد قرآن قضاوت کنی می شوی جزء بی ادبان دور از ادب که به ادبیات قرآن اشکال میکنند؟؟؟
در تفسیر وفهم مرادجدی این آیات آیا سراغ مطالعه تفسیری رفته ای؟؟
آقای عاقل ماشینت خراب بشود خودت درست میکنی؟مریض شدی آپاندیست را خودت عمل میکنی؟؟یا به متخصص فن رجوع میکنی؟؟در مورد فهم مرادقرآن به کدام متخصص مراجعه کرده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینکه نوشتم کجای قرآن نوشته، منظورم برداشت شماست که این برداشتها را از کجای آیه استفاده کردید؟؟؟؟ البته جوابهای هر آیه را دادم کسی که به قواعد فصاحت بلاغت و محسنات معنوی و لفظی بلد باشد امر آیات بر او مشتبه نمی شود
اللَّهُ الَّذي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها....رعد2
نمونه اش همین (آسمان ستون های نامرئی دارد است که در قرآن ذکر شده است )
اين آيه با توجه به حديثى كه در تفسير آن وارد شده است، پرده از روى يك حقيقت علمى برداشته كه در زمان نزول آيات، بر كسى آشكار نبود، چرا كه در آن زمان هيئت بطلميوس با قدرت هر چه تمامتر، بر محافل علمى جهان و بر افكار مردم حكومت مى‏كرد، و طبق آن آسمانها به صورت كراتى تو در تو همانند طبقات پياز روى هم قرار داشتند و طبعا هيچكدام معلق و بى‏ستون نبود، بلكه هر كدام بر ديگرى تكيه داشت، ولى حدود هزار سال بعد از نزول اين آيات، علم و دانش بشر به اينجا رسيد كه افلاك پوست پيازى، به كلى موهوم است و آنچه واقعيت دارد، اين است كه كرات آسمان هر كدام در مدار و جايگاه خود، معلق و ثابتند، بى‏آنكه تكيه گاهى داشته باشند، و تنها چيزى كه آنها را در جاى خود ثابت مى‏دارد، تعادل قوه جاذبه و دافعه است كه يكى ارتباط با جرم اين كرات دارد و ديگرى مربوط به حركت آنهاست.
اين تعادل جاذبه و دافعه به صورت يك ستون نامرئى، كرات آسمان را در جاى خود نگه داشته است.
حديثى كه از امير مؤمنان على ع در اين زمينه نقل شده بسيار جالب است، طبق اين حديث امام فرمود:
هذه النجوم التي فى السماء مدائن مثل المدائن الذى فى الارض مربوطة كل مدينة الى عمود من نور
:" اين ستارگانى كه در آسمانند، شهرهايى هستند همچون شهرهاى روى زمين كه هر شهرى با شهر ديگر (هر ستاره‏اى با ستاره ديگر) با ستونى از نور مربوط است".
آيا تعبيرى روشنتر و رساتر از" ستون نامرئى" يا" ستونى از نور" در افق ادبيات آن روز براى ذكر امواج جاذبه و تعادل آن با نيروى دافعه پيدا
مى‏شد؟
تفسير نمونه، ج‏10، ص: 112
چرا فکر میکنی عقل انسان هر چیزی را بالفعل می داند؟؟؟و به متخصص رجوع نمیکنی؟؟

این هم بیش از چهل سوال دیگر، ببین توانایی جواب برهانی مستدل به چند تاشو داری؟؟؟؟
به امیداینکه خداوند همه ما را هدایت فرماید
إِنَّكَ لا تَهْدي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدين‏
در حقيقت، تو هر كه را دوست دارى نمى‏توانى راهنمايى كنى، ليكن خداست كه هر كه را بخواهد راهنمايى مى‏كند، و او به راه‏يافتگان داناتر است.
من در این نوشتار بیش از صد سوال ازعقلت در12بند کردم ببینم توانایی جواب به چندتاشو دارد؟؟؟؟؟؟؟؟
(البته غرضم تفهم است نه تعنت)
منتظرجواب عاقلانه و برهانی ات هستم رفیق
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
بهترین پاسخ Pending Moderation
0
Votes
Undo
با سلام به نیمای عزیز
منابع ایرانی که ذکر کرده بودم فقط نقل قول کردند و مستند اصلی نشریه ها و کتاب و سخنرانی غرب هست. توقع ندارید که آنها با اون سانسور تبلیغاتی شدید این اخبار رو به راحتی نشر دهند؟
اما هر چه بود از نقل شما معتبرتر بود که بدون هیچ استنادی ذکر کردید.بنده هم از این آمارها خوب بلدم لذا مستند کنید همگی رو.حداقل مثل بنده هم باشه قبوله
در مورد تعداد کشته شدگان چون اختلاف هست در تاریخ بنده اظهار نظری نمیکنم اما همه مقصر بودند و توضیحات رو قبلا دادم.
بحث بردگی آنها هم همان شبه بردگی معروف هست که در سایت بارها بحثش کردم و خواستید لینک میدم همون جا بحث کنیم.
در مورد اعتقادتون به سکولار هم هزاران ایراد و اشکال وجود دارد که باید جداگانه بحث شود.
موفق باشید
اللهم عجل لولیک الفرج
نظر
There are no comments made yet.
  1. بیش از یک ماه پیش
  2. تاریخ
  3. لینک جواب
  • صفحه :
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4


هنوز پاسخی برای این پرسش ارسال نشده است.

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت