رزق و رازق از دیدگاه قرآن

 رزق و رزاق از ديدگاه قرآن

يكي از مباحث بحث برانگيز و مهم قرآني ، مسئله رزق و رزاق است .روشن شدن ابعاد اين مسئله علاوه بر تصحيح  برداشت هاي نادرست و نگرش هاي ميانه به فعاليت و تلاش و معيشت انسان جهت داده و فرهنگ كسب رزق قرآني را در متن زندگاني  مردم قرار مي دهد .

وا‍زگان كليدي

رزق ؛ رزاق ؛ رزق كريم ؛ انفاق رزق ؛ طيبات رزق ؛ رزق بي حساب ؛رزاقيت خداوند ؛ طلب رزق ؛ تقدير معيشت

معناي رزق

 رزق ، گاهي بر عطاي جاري در دنيا يا آخرت گفته مي شود و گاهي به بهره و نصيب و گاهي  آنچه به شكم جاندار مي رسد و با تغذيه مي كند اطلاق  مي شود . رزاق به خالق رزق و عطاكننده رزق و آن كسي كه سبب رزق مي شود هم گفته مي شود . بنابراين رزاق در حقيقت خداي متعال است و به انساني كه در وصول رزق سبب مي شود هم  گفته مي شود . ولي رزاق به جز خداي متعال به كسي گفته نمي شود (1)

رزق در تعبير ديگر به معناي روزي و هر چيزي كه از آن نفع بر دارند و موسوم به جيره است ، گفته مي شود . (2) در تعبير ديگر آمده كه علاوه بر معناي معروف ،به آميزه اي از عطا و بخشش نيز گفته مي شود (3) در اول اختصاص به غذا دارد مانند :"و علي المولود له رزقهن وكسوتهن "(4) بر صاحب فرزند {پدر}است كه خوراك و پوشش مادر فرزند رابدهد . در اين آيه "كسوه "رزق شمرده  نشده است و جدا ياد شده . آنگاه معناي رزق توسعه يافته و بر هر منافع و سودمندي كه به شئي و شخص برسد رزق گفته مي شود ، اگر چه غذا نباشد ؛ مانند همه مزاياي حيات از مال و جاه و عشيرت و اولاد و جمال و علم و غيره ، مانند اين آيه :  ام تسئلهم خرجا فخراج ربك خير و هو خير الرازقين (5) آيا از اين مردم درخواست مزد مي كني و حال آن كه مزد پروردگارت بهتر است و خداوند مزد مي كني وحال آن كه مزد پروردگارت بهتر است و خداوند بهترين روزي دهندگان است . در اين آيه مزد رسالت كه خدا ه پيامبرش مي دهد ،رزق شمرده شده است و نيز اين آيه " يا قوم ارآيتم ان كنت علي بينه من ربي و رزقني رزقنا حسنا(6) اي قوم من خبر دهيد كه اگر من بر دليل روشني از جانب پروردگار باشم و رزق نيكويي روزي من كرده است ...كه در ايه ، نبوت علم رزق شمرده شده و شواهد ديگر قرآني .(7)

رزق بر هر چيز نافع و سودمندي كه به شئي و شخص برسد اطلاق مي شود ، و شامل همه مزاياي حيات از مال و جمال و علم ...مي شود .

رزاق

در قرآن کریم آمده است :«ان الله هو الرزق ذو القوه المتین »8 همانا خداوند بسیار روزی دهنده و صاحب نیروی استوار است . آنچه از این آیه حاصل می گردد این است که رزق در حقیقت جز به خداوند متعال نسبت داده نمی شود ؛زیرا مقام مقام حصر حصر است ( منحصر کردن رزاقیت خداوند در خدا(9) و آنجا که رزق به غیر خدا نسبت داده شده ، مانند آیه شریفه «وارزقوهم فیها واکسوهم »_10) از مال سفیهان به اندازه نیازشان به آنها روزی و پوشاک بدهید .،از قبیل نسبت به غیر حقیقی است .(11) چنانکه ملک و عزت به حسب ذات  از آن خدای متعال است و برای غیر خدا به وسیله اعطاء و اجازه اوست . پس تنها خدا رزاق است .(12)

انواع رزق

رزق بر حسب اعتبارات به انواع  مختلف تقسیم می شود :

الف ) رزق کریم

 در مواردی از قرآن کریم  از بعضی  روزی ها به رزق کریم یاد شده است ، علامه طباطبائی (ره) می نویسد :« خداوند از روزی کریم ، بهشت و نعمت های بهشت را در مواردی از کلام خدا اراده کرده است .» مانند آیه شریفه فالذین امنوا و عملوا الصالحات لهم مغفره و رزق کریم، والذین سعوا آیاتنا معاجزین اولئک صاحب الجحیم »(13)کسانی که ایمان آورده و اعمال شایسته ان انجام دادند آمرزش و رزق کریم از آن ایشان است ، و کسانیکه در محو آیات ما تلاش کردند و پنداشتند ما را درمانده می کنند اینان یاران دوزخند .

از مقابله جزای این دو دسته معلوم می شود که رزق کریم ، بهشت و نعم بهشتی است . جالب آنکه در عموم آیاتی که رزق کریم یاده شده ، پیش از آن مغفرت آمده است .(14)

رزق کریم ، روزی است  که عزت و کرامت و شرافت و مناعت نفس آدمی را حفظ کند . رزق کریم آن روزی است که همراه با کرامت باشد و روزی بهشتان است که به طور قطع همراه با کرامت باشد و روزی بهشتیان است که به طور قطع همراه با کرامت است ، زیرا بهشت جای اهل تقوا است و بیشترین کرامت را خداوند از آن ا هل تقوی یاد نموده است :« ان اکرمکم عند الله اتقاکم »(15) و در مقابل روزی ای کریم ، روزی است که همراه با ذلت و خواری باشد و آن طعام دوزخیان است خداوند می فرماید :«ان الشجرهالزقوم طعام الاثیم .....ذق انک انت العزیز الکریم ».(16) درخت زقوم خوراک گناهکاران است ....به آنها گفته می شود بچش که تو آن فردی هستی که پنداشتی عزیز و بزرگواری .

البته در دنیا نیز رزق کریم و غیر کریم می تواند مصداق داشته باشد ، آن روزی ای که عزت و کرامت و شرافت و مناعت نفس آدمی را را حفظ کند ، رزق کریماست . اگر چه کمیت و کیفیت بالایی برخوردار نباشد و آن روزی ای که با دنائت نفس و زبونی و ذلت همراه باشد روزی پست است .

روزی گشاده و روزی تنگ

در قرآن کریم آیات متعددی است که مفاد آن ها این است که خداوند روزی هر کس راذبخواهد گشاده می کند و روزی هر کس را که بخواهد تنگ می گرداند .مانند «الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر »(17) خداوند روزی هر کس را بخواهد گشاده می کند و یا تنگ می گرداند و او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست و نیز می فرماید «الله یبسط الرزق لمن یشاءو یقدر له ان الله بکل شیء علیم »(19) خداوند گشاده می کند روزی هر که از بندگانش که بخواهد و تنگ می کند برای هر که بخواهد دررسوره روم آمده است که : «واذا  اذقنا الناس رحمه فرحوا بها و ان تصبهم سیئه بما قدمت ایدیهم اذاهم یقنطون . اولم ان الله یبسط الرزق لمن یشاءو یقدر له انفی ذلک لایات لقوم یومنون »(20)

هر گاه رحمتی را به این مردم بچشانیم به آن شاد می گردند و اگر  به واسطه کردار بدشان بدی به آن ها برسد در آن ناامید می شوند ، آیا نمی دانند که خداوند است که گشاده و تنگ می کند روزی را برای هر که بخواهد و تنگ می گیرد ، در این کار خدا نشانه هایی است برای گروهی که ایمان می آورند .

علامه طباطبایی (ره) در ذیل آیه اول می نویسد :«مراد این است که مردم نسبت به نعمت یا نقمتی که به آن ها می رسد سطحی نگرند ، هرگاه نعمتی را یافتند به ان شاد می گردند ، بدون اینکه بدانند آن نعمت با اراده حق تعالی به آن ها رسیده و اگر مصیبتی به آن ها وارد شود نا امید می گردند ، گویا نمی دانند که مصیبت  نیز به اذن ندهد مصیبتی بر انسان وارد نمی شوند .

و در ذیل آیه روم آورده است :« این آیه ، خطای انسان را در مبادرات به شادی و نا امیدی را هنگام چشیدن رحمت و برخورد با مصیبت بیان می کند ، زیرا انسان گمان می کند وسعت در روزی برای او پیدا شده همواره هست و از این جهت شاد می گردد ، و اگر تنگی معیشت پیش آمد نیز همواره گرفتار آن است و از این رو ناامید می گردد ولی اگر بداند که وسعت و تنگی روزی تابع مشیت الهی است و برای هر دو امکان زوال هست ، نه موجبی برای شادی  او و نه علتی برای نا امیدی او خواهد بود .»(21) و اما اینکه فراخی و تنگی روزی به دست خداست و قرآن آن را به عنوان یک امر قطعی و مشهود برای انسان یاد می کند . (اولم یروا ) از این جهت که رزقی که به دست انسان می رسد یا به دست  می آورد وجود آن متوقف بر هزاران هزار سبب و شرط است که تلاش آدمی  به عنوان  یک سبب به شمار می آید و عموم اسباب به خدای متعال می گردد . پس خداست که عطا می کند و منع می نماید  و روزی را فراخ می کند  یا تنگ می نماید .(22)

نکته ای که درباره فراخی و تنگی روزی نباید از نظر دور داشت ، نقش خود انسان در فراخی و تنگی روزی است ، درست است که فراخی و تنگی روزی است متوقف بر مشیت الهی است ، ولی نباید مشیت الهی  را بدون  حساب تلقی کرد . مشیت او از روی علم و حکمت است و تا محلی قابل فراخی یا تنگی روزی نباشد خداوند روزی نباشد خداوند روزی او را فراخ یا تنگ نمی کند .در آیاتی که یاد شده اگر دقت شود بعد از آنکه می فرماید خداست که روزی را برای هر که بخواهد فراخ یا تنگ می کند ، در یک جا می فرماید:« انه کان بعباده خبیرا بصیر» و در جای دیگر می فرماید :« ان الله بکل شیء علیم » یعنی این فراخی و تنگی روزی بندگان ، بر مبنای علم و حکمت خداوند است .

از طرف دیگر نباید پنداشت که فراخی و تنگی روزی یک فضای حتمی و غیر قابل تغییر است و گمان کرد که گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد ؛ بلکه هر دو دگرگونی پذیر و قابل زوال است ، قرآن کریم می فرماید :« و لو ان اهل القری امنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض و لکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون »(23)   و اگر اهل شهرستان ها ایمان  می آورند و تقوا پیشه می کردند برکات آسمان و زمین را به روی آنان می شودیم ولی آیات ما را تکذیب کردن از این رو به واسطه اعمالشان ایشان را مواخذه نمودیم .

نباید پنداشت که فراخی و تنگی روزی یک فضای غیر قابل تغییر است ؛ بلکه هر دو دگرگونی پذیر و قابل زوال است . در آموزه های دینی به عوامل وسعت و تنگی روزی اشاره شده است .

در کتب حدیث ، روایات فراوانی در باره اعمالی که روزی را وسعت می بخشد و یا اعمالی که موجب فقر و تنگی روزی می شود آمده است . در سفینه البحار حدود چهل عمل را یاد می کند که موثر در وسعت روزی است ، از جمله : صله رحم ، حسن رفتار با همسایه ، تعقیب ناماز صبح و عصر ، صبح زود برای طلب روزی بیرون آمدن ، همواره با طهارت بودن ، اجابت موذن ، ترک حرص ، شکر نعمت ، اجتناب از قسم دروغ ، شستن دست قبل از طعام ، هر روز سی مرتبه سبخان الله گفتن ، استغفار و نماز شب ...(24) و در نهج البلاغه آمده است ، که :« استغفار تسبیحا لبدور و الرزق »(25) طلب آمرزش از خدا ، سبب ریزش و فراوانی روزی لست و نیز «استزلوا الرزق بالصدقه »(26)

پی نوشت :

1-      المفردات اثر راغب اصفهاني ، ص194 .

2-      منتهي الادب في لغات العرب ج2 ، باب رزق .

3-      تفسير الميزان اثر  علامه سيد محمد حسين طباطبايي ، ذيل تفسير آيات مربوط به رزق .

4-      قرآن كريم ،سوره  بقره ،آيه 233.

5-      قرآن كريم، سوره مومنون ،آیه 73.

6-      قرآن كريم، سوره هود ،آیه 88.

7-      تفسیر المیزان ،ج 3 ، ص 146.

8-      قرآن كريم ، سوره ذاریات ، آیه 58 .

9-      حصر به واسطه ضمیر فصل و خبر محلی به الف و لام است .

10-  قرآن كريم ، سوره نساء آیه 4 .

11-  یعنی سبب به جای مسبب قرار گرفته است .

12-  تفسیر المیزان ، ج 3 ، ص 146 . ( چاپ عربی – بیرونی )

13-  قرآن كريم، سوره حج ، آیه 51.

14-  رزق کریم در آیات 4 و 74 سوره انفال و 50 حج و 26 نور و 4 سبا آمده است و تنها در آیه 31 احزاب بدون مغفرت آمده است .

15-  حجرات ، آیه 13.

16-  سوره دخان ،44-48 .

17-  سوره رعد ،آیه 26.

18-  سوره اسراء ،آیه 30.

19-  سوره عنکبوت ،آیه 62.

20-  آیه 36و37.

21-  البته مقصود از فرح شادی مفرط است که موجب غفلت می گردد .

22-  المیزان ،ج 16، ص 192-193 ، بااندک توضیح .

23-  سوره اعراف ، ج 96.

24-  سفینه البحار ، ج1 ، ص 519-520 .

25-  خطبه 143 ، بخش 4 .

26-  قصار 137 .

27-  سفیه البحار ،ج2 ، ص 381-382 .

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت