چرا به حضرت مهدي (ع) حجت مي گويند؟

با سلام و ادب

چون برهان غالب قولي و عملي خداوند سبحان بر همه انسانها و هستي حضرت مهدي سلام الله عليه است كه خداي منان به بيانات و گفتار و روش و ولايت او فرداي قيامت بر همه احتجاج خواهد فرمود. حضرت مهدي (ع) در همه ابعاد زندگي اعم از اعتقادي و اخلاقي عبادي سياسي و فرهنگي و تربيتي برهان غالب خداوند است و ما از اين لقب نكته هاي معرفتي بسياري را استفاده مي كنيم كه به بعضي از آنها اشاره مي شود:


الف) حجه الله عامل بقا جهان و جهانيان است كه حضرت رسول الله الاعظم فرمودند: “لولا الحجه لساخت الارض باهلها” 1.
يعني اگر حجت خداوند در جهان نبود زمين اهلش را فرو مي برد.
و در دعاي عديله (مفاتيح الجنان) مي خوانيم: “بوجوده ثبتت الارض و السما” يعني بوجود امام زمان (ع) آسمان ماندگار است و بر زمين فرو نمي ريزد و زمين ثبات دارد و اهلش را فرو نمي برد.
و در زيارت جامعه كبيره نيز مي خوانيم “وبكم يمسك السما ان تقع علي الارض الا باذنه” يعني و بواسطه شما امامان معصوم عليهم السلام است كه خداي منان آسمان را حفظ فرموده اند از فروريختن بر زمين. پس حضرت (ع) ولي نعمت ما هستند در بقائمان و بقا نعمتها و ابزار نعمت هايمان.


ب) حجت الله عامل معرفت خداوند رحمن و حلال و حرام و روش زندگي است:
به عنوان نمونه به بعضي از احاديث و روايات اشاره مي شود:
قال الصادق (ع): “ما زالت الارض الا ولله فيها الحجه يعرف الحلال و الحرام و يدعوالناس الي سبيل الله”. 2
يعني: امام صادق (ع) فرمودند: براي خداوند در زمين پيوسته حجتي است كه حلال و حرام خداوند را مي شناساند و مردم را به راه خداوند دعوت مي كند.
“و عن ابي بصير عن احدهما قال: ان الله لم يدع الارض بغير عالم و لو لا ذلك لم يعرف الحق من الباطل”. 3 يعني: ابي بصير از امام باقر يا امام صادق عليهماالسلام نقل كرده كه فرمودند: البته خداوند رها نمي كند زمين را بدون عالم ـ كه منظور از عالم امام معصوم (ع) است ـ و اگر چنين نبود حق از باطل شناخته نمي شد. عن الباقر(ع) قال: “والله ما ترك الله ارضا منذ قبض الله آدم (ع) الا و فيها امام يهتدي به الي الله و هو حجته علي عباده و لا تبقي الارض بغير حجه الله علي عباده”. 4
يعني امام باقر(ع) فرمودند: به خدا قسم خداوند زمين را به حال خود رها ننموده از زماني كه خداي منان قبض روح فرمودند حضرت آدم (ع) را مگر اينكه در آن زمين پيشوايي قرار داد كه بواسطه او مردم به سوي خداوند هدايت مي شوند و اوست حجت خداوند بر بندگانش و ماندگار نيست بدون حجت كه از جانب خداوند منسوب شده بر بندگانش.
“و في الوافي باسناده عن عبدالله بن القاسم عن ابي بصير قال: ابوعبدالله (ع): الاوصيا هم ابواب الله تعالي التي يوتي منها و لو لا هم ما عرف الله تعالي و بهم احتج الله علي خلقه”.
يعني: امام صادق (ع) فرمودند: جانشينان انبيا درب هاي معرفتي الهي اند كه از آن درب ها بايد وارد توحيد و معارف و دين شد و اگر ايشان نبودند خدا شناخته نمي شد و بوجود ايشان خداوند بر خلقش اقامه برهان مي كند.
“وفي الوافي باسناده عن هاشم بن الحكم عن ابي عبدالله (ع): انه قال للزنديق الذي ساله من اين اثبت الانبيا و الرسل قال: انا لما اثبتنا ان لنا خالقا صانعا متعاليا عنا و عن جميع ما خلق و كان ذلك الصانع حكيما متعاليا لم يجزان يشاهده خلقه و لا يلامسوه فيباشرهم و يباشروه و يحاجوهم و يحاجوه ثبت ان له سفرا في خلقه يعبرون عنه الي خلقه و عباده و يدلونهم علي مصالحهم و منافعهم و ما به بقائهم و في تركه فنائهم”. 6
يعني: امام صادق (ع) در جواب ملحدي كه سئوال كرد از كجا وجود انبيا و رسولان را اثبات مي كنيد امام صادق فرمودند: وقتي ما اثبات كرديم كه آفريدگار سازنده اي داريم و او برتر از ما و همه خلق است و آن صانع صاحب حكمت برتر از وهم و گمان و انديشه ماست ممكن نيست خلق او را مشاهده كنند و نه با او در تماس جسمي باشند كه با او معاشرت كرده و او نيز با آنان معاشرت نمايد و او احتجاج كند با مردم و مردم با او احتجاج كنند ثابت مي شود كه براي او سفيراني است در ميان خلقش كه از خداوند تعبيري كنند به خلق و بندگانش. (از جانب خداوند مي گويند و او را معرفي مي كنند) و راهنمايي مي كنند بندگان را بر صلاح هايشان و سودهايشان و آنچه بواسطه او بقايشان و در ترك آن فنا و نابوديشان است.
از اين روايات چنين نتيجه مي گيريم كه شناخت حلال و حرام و آشنايي با راه خداوند و ره يافتن و معرفت به او و شناخت مصالح و منافع وابسته به معرفت حجت است و حجه الله اين نقش هاي زيبا را ايفا مي كند.


ج) يكي از ويژگي هاي حجت اشراف كامل بر جهان و اعمال بندگان است به عنوان نمونه به بعضي از روياات اشاره مي شود:
سعد بن اصبغ مي گويد با حصين و مرد ديگري بر امام صادق (ع) وارد شديم امام صادق (ع) با مردي در خلوت نجوي داشت. از امام صادق (ع) شنديم كه مي فرمود: “افتري الله يمن في بلاده و يحتج علي عباده ثم يخفي عنه شيئا من امره” 7 يعني آيا مي بيني خداوند را كه منت گذارد بر بندگانش در شهرها و احتجاج كند بوجود او بر بندگانش سپس از او مخفي مي سازد چيزي از امر و كارش را.
امام باقر و امام صادق عليهم السلام در رواياتي ديگر فرمودند:
امام صادق: “لئن ظننتم ابن هذه الجد ران تحجب ابصارنا كما تحجب ابصاركم اذا لا فرق بيننا و بينكم”. 8
يعني: اگر گمانتان اينچنين است كه اين ديوارها مانع ديدن ما مي شود كما اينكه مانع ديدن شماست پس چه فرقي است ميان ما و ميان شما.
امام باقر(ع) به ابابصير فرمودند: “والله لا يخفي علينا شيئي من اعمالكم فاحضرونا جميعا”.
يعني: به خدا قسم چيزي از اعمال شما بر ما پوشيده نيست پس همه ما را حاضر بدانيد.
حضرت مهدي (ع) فرمودند: “انا يحيط علمنا بانبائكم و لا يغرب عنا شيئي من اخباركم”. 10 يعني البته دانش ما محيط بر همه اخبار شماست. و بخدا قسم چيزي از اخبار شما از نظر دانش ما پوشيده نيست.
و قرآن كريم نيز گوياي اين مدعاست كه مي فرمايد: “و قل اعملوا فسيري الله عملكم و رسوله و المومنون” 11.
يعني: و بگو به مردم هر آنچه مي خواهيد عمل كنيد (البته آيه تهديد است) پس خداوند و رسول خدا و اهل بيت اعمالتان را مي بينند.
امام صادق (ع) فرمودند در ارتباط با اين آيه كه خداوند از مومنون ما را اراده فرموده اند.


د) گستردگي حجت بودن حضرت مهدي (ع):
او فقط حجت بر ما نيست بلكه حجت بر انسانها. اجنه (جنيان) و فرشتگان و همه موجودات هستي است و حجت در دنيا و برزخ و عقبي و همه عوالم هستي است كما اينكه آبا گرامش نيز اينگونه هستند.
در زيارت جامعه كبيره امامان را اينگونه سلام مي دهيم.
“حج الله علي اهل الدنيا و الاخره و الاولي...”
يعني سلام بر حجتهاي الهي بر اهل جهان و اهل آخرت و عالم نخستين... (عالم اشباح و عالم ذر) و در زيارت امام رضا(ع) در صلواتي كه به محضر مقدس حضرت (ع) مي دهيم عرضه مي داريم: “و حجتك علي من فوق الارض و من تحت الثري...”
يعني: و حجت و برهانت بر همه آنان كه روي زمين و بالاي آن و بر هر آنچه كه زير زمين زندگي مي كنند. (شمس ولايت صف 107 ـ103)

پي نوشت :

1 ـ بحارالانوار
2 ـ اصول كافي ج 1 ص 251 ح 3 ترجمه: سيدجواد مصطفوي.
3 ـ همان ص 252 ح 5 همان.
4 ـ همان ح 8 همان.
5 ـ الانوار الساطعه في شرح زيارت جامعه ج 2 ص 245 به نقل وافي ملامحسن فيض ابواب خصائص حجج.
6 ـ الانوار الساطعه ج 2 ص. 245
7 ـ همان ج 1 ص. 246
8 ـ نور الابصار ص. 59
9 ـ نورالابصار محدث حائري مازندراني ص 60
10 ـ همان ج 52 ص. 175
11 ـ توبه آيه 105 و روايتش در تفسير عياشي ج 2 ص 109 ح. 125

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت