حکم زیارت قبور برای زنان

زیارت قبور

حضرت آیت الله العظمی سبحانی به این پرسش که «آيا زيارت قبور براي زنان، ممنوع نيست؟» این گونه پاسخ داده است
پاسخ: زنان و مردان، در زيارت قبور عزيزان خود و يا اولياي الهي، حكمي يكسان دارند؛ زيرا احكام اسلام دربارة زن و‌مرد يكي است، مگر آنجا كه دليلي بر اختصاص باشد و در مورد زيارت زنان نه تنها دليلي بر اختصاص نيست، بلكه دليل بر يكسان بودن هر دو جنس وجود دارد.
پيامبر گرامي | در خطاب خود به جامعه اسلامي مي‌فرماي:
«به زيارت قبور بشتابيد، زيرا ماية ياد آخرت است».[1]
و در حديث ديگر مي‌فرمايد:
«به زيارت قبور برويد؛ زيرا در اين عمل براي شما درس عبرت است».[2]
درست است که اين خطاب، به گواهي مذكر بودن صيغه، خطاب متوجه مردان است ولي همان‌طور كه همگي مي‌دانند كليه خطاب‌هاي قرآن و حديث كه به ظاهر متوجه طبقه مرد است، زنان را نيز شامل مي‌شود، مگر اينكه دليل بر عدم اشتراك باشد و لذا آياتي كه مردم را به نماز و زكات دعوت مي‌كند، هر چند كه خطاب به مردان است، ولي زنان را نيز شامل مي‌شود، چنان كه مي‌فرمايد:
«وَأَقِيمُوا الصَّلاة وَآتُوا الزَّكاة وَماتُقَدِّمُوا لأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْر تَجِدُوهُ عِنْدَاللّه».[3]
«نماز بپا داريد، زكات بدهيد، آنچه كه قبلاً به عنوان خير براي خويش مي‌خواستيد، نزد خدا آن را مي‌يابيد».
خطاب در آن آيات از نظر قواعد عربي متوجه مردان است ولي نتيجة حكم از آنِ هر دو گروه است.
نتيجه اين كه : خطاب در هر دو حديث به عنوان «زوروا القبور» هر چند متوجه مردان است ولي نتيجة آن همگاني است.
گذشته از اين حديث، روايات ديگري بر جايز بودن زيارت براي زنان گواهي مي‌دهد. اکنون به نقل اين روايات مي‌پردازيم:
1. مسلم در صحيح خود از پيامبر | نقل مي‌كند: جبرئيل فرود آمد و به من گفت: پروردگارت فرمان مي‌دهد به زيارت اهل بقيع بشتابيد و در حق آنان طلب آمرزش بكنيد.
پيامبر از رختخواب خود برخاست و به سوي بقيع رفت. عايشه نيز به تعقيب پيامبر | پرداخت. در اين هنگام به پيامبر گفت: من چگونه اهل بقيع را زيارت كنم؟
پيامبر فرمود: بگو درود بر اهالي اين سرزمين؛ از مؤمنان و مسلمانان. خدا گذشتگان و آيندگان را رحمت كند.[4]
محور استدلال، آموزش كيفيت زيارت بر عايشه است. اگر زيارت قبور براي زنان حرام بود، چگونه پيامبر چگونگی زيارت را بر همسر خود آموخت.
گذشته از اين، آنگاه كه عايشه اين سرگذشت را براي زنان ديگر نقل مي‌كند، تلقي همگان اين است كه زيارت بقيع بر همة آنان جايز است و همسر او و ديگر زنان مؤمن در برابر حكم الهي يكسان مي‌باشند.
2. فاطمه دخت گرامي پيامبر | و يكي از آل عبا^ پس از درگذشت پدر، به زيارت قبر عموي خود در اُحد مي‌رفت و در كنار قبر او دو ركعت نماز مي‌گزارد و گريه مي‌كرد.
حاكم نيشابوري پس از نقل اين روايت مي‌گويد: راويان اين حديث همگي ثقه و عادل‌اند و از اين نظر با راويان صحيح بخاري و مسلم فرقي ندارند.[5]
3. ترمذي از عبداللّه بن ابي مليكه نقل مي‌كند: وقتي عبدالرحمان فرزند ابو‌بكر در نقطه‌اي به نام «حُبشي» درگذشت، جنازه او را به مكه حمل كرده و در آنجا به خاك سپردند. بعدها كه خواهر او، عايشه، به مكه آمد به زيارت قبر «عبدالرحمان» رفت و دو شعر، كه حاكي از شدت تأثر او بود، بر سر مزار برادر خواند.[6]
4. بخاري مي‌نويسد: پيامبر | زني را در كنار قبري ديد كه گريه مي‌كند، به وي فرمود: خوددار باش و در فراق عزيزان صبر كن.[7]
بخاري دنباله حديث را نقل نكرده، ولي ابوداود در سنن خود حديث را اينگونه ادامه داده است: آن زن پيامبر را نشناخت و به او اعتراض كرد و گفت: تو با مصيبت من چه كار داري. در اين هنگام زني كه در كنار او بود، به او گفت: اين مرد را شناختي؟ او پيامبر | بود!
آن زن براي جبران كار خود، به خانة پيامبر | رفت و به ايشان عرض كرد: اي رسول گرامي، مرا ببخش، شما را نشناختم.
پيامبر به او فرمود: بردباري در مصيبت، شايسته است.[8]
اگر زيارت قبر عزيزان حرام بود پيامبر به جاي دستور صبر، آشكارا به او مي‌گفت: كار تو حرام است در حالي كه دستور به صبر در مصيبت داد، نه دوري از قبر.
پاسخ به دو پرسش
گروهي زيارت را بر زنان تحريم كرده و به دو حديث ياد شده در زير استدلال مي‌كنند:
1 . «خدا زنان زائر قبور را از رحمتش دور كند!».[9]
پاسخ
اين حديث فاقد شرط لازم بر استدلال است؛ زيرا به دلايل پيشين بايد آن را منسوخ دانست واتفاقاً برخي از محدثان از اهل سنت آن را منسوخ دانسته‌اند؛ مثلاً ترمذي ناقل حديث مي‌گويد: اين حديث مربوط به دوران پيش از تجويز زيارت قبور است و وقتي پيامبر زيارت قبور را بر همگان تجويز كرد، زن و مرد در برابر آن يكسان گشته‌اند.[10]
قرطبي مي‌گويد: اين حديث مربوط به زناني است كه بيشتر وقت خود را در قبرستان‌ها گذرانده و از اين طريق حقوق شوهر خود را پايمال مي‌سازند؛ زيرا پيامبر| واژه «زوّارات» به كار برده و همة ما مي‌دانيم كه اين واژه صيغة مبالغه است.
2. ابن ماجه از علي بن ابي طالب (ع) نقل مي‌كند: پيامبر | بيرون آمد و زناني را در حال نشسته مشاهده كرد و فرمود: براي چه نشسته‌ايد؟ گفتند: منتظر جنازه هستيم.
فرمود: غسل خواهيد داد؟
گفتند: نه.
فرمود: حمل خواهيد كرد
گفتند: نه.
فرمود: آن را وارد قبر خواهيد كرد؟
گفتند: نه.
فرمود: برگرديد، از گناه‌كارانيد، نه دارندگان پاداش.[11]
پاسخ
اين حديث از نظر سند و دلالت قابل استدلال نيست؛ زيرا در سند آن، «دينار بن عمرو» وارد شده كه از نظر راوي شناسان، مجهول، كذاب، متروك و خطاكار معرفي شده است.
آيا حديثي كه راوي آن تا اين حدّ ضعيف باشد، مي‌توان به آن استدلال نمود؟
همچنين مضمون آن ـ بر فرض صحت سند ـ ارتباطي به زيارت قبور ندارد؛ زيرا نكوهش پيامبر متوجه زناني بود كه براي انجام فريضه يا مستحبي به قبرستان نمي‌آمدند واين ارتباطي به زيارت قبور ندارد
نكته‌اي كه تذكر آن ضروري مي‌نمايد آن است كه اسلام دين فطرت و دين سهل و سمح است و پيامبر اسلام | فرمود: آيين اسلام آيين استواري است و با آن به رفق و مدارا وارد شويد.[12]
مادر مؤمني که فرزند رشيد خود را از دست داده و جسد او را زير خروارها خاك دفن كرده‌اند و قلب او سوزان است، تنها چيزي كه مي‌تواند او را تسلي دهد زيارت قبر فرزند است. در اين صورت بازداشتن مادر از چنين عمل عقلايي كه در همه جهان رواج دارد، ماية فشار روحي وي خواهد بود. آيا ممكن است شريعت اسلام از چنين عملي نهي كند، آنگاه دين را سهل و آسان بنامد؟!
اصولاً زيارت قبور جنبه عبرت آموزي و يادآوري آخرت دارد و با قرائت قرآن و فاتحه بر عزيزان همراه است، چگونه مي‌توان زنان را از اين فيض محروم كرد؟
و به ديگر سخن، فلسفة زيارت قبور، كه يادآوري آخرت و ماية عبرت است، قابل تخصيص نيست.
البته زيارت قبور بايد از هر نوع گناه و خلاف پيراسته باشد و اگر به فرض، نهي هم در كار بوده، شايد براي اين بوده كه در آن زمان، زنان اين شرايط را رعايت نمي‌كردند.

[1] . سنن ابن ماجه: 1/500، حديث 1569.
[2] . كنز العمال:15/647، حديث 42558.
[3] . بقره/110.
[4] . صحيح مسلم:3/64، باب «ما يقال عند دخول القبور والدعاء لأهلها»، از كتاب الجنائز.
[5] . مستدرك حاكم:1/377، چاپ دارالمعرفة
[6] . سنن ترمذي:3/371، ح1055.
[7] . صحيح بخاري:2/93، باب «قو ل الرجل للمرأة عند القبر، اصبري»، از كتاب الجنائز.
[8] . سنن ابي داود:3/192، ح3123.
[9] . سنن ابن ماجه:1/503، حديث 1576; سنن أبي داود:3/218، حديث 3236 و در دومي به جاي «زوارات» ، «زائرات»آمده است.
[10] . سنن ترمذي:3/371، باب ما جاء من الرخصة في زيارة القبور
[11] . فتح الباري: 3/148، باب 31، زيارة القبور، حديث 1283.
[12] . انّ هذا الدين متين، فأوغل فيه برفق. مسند احمد، ج3، ص 199.
انتهای پیام
www.shafaqna.com/persian

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت