معاد جسمانی یا روحانی؟

پرسش:

محمود:سلام علیکم

معاد و شکل معاد به چه صورت است آیا مادی می باشد یا آنکه غیر مادی ؟ کامل توضیح دهید البته با استدلال منطقی نه تنها نقل قول از دیگران.

 

پاسخ:

علیک السلام

ممنونم از حضورتون و این سوال خوب.

دوست عزیز بحث در مورد کیفیت معاد یکی از پیچیده ترین مباحث عقلی می باشد که علمای نابغه در فنون عقلی راهم در برخی موارد به چالش کشانده است.

در بین علما و دانشمندان اسلامی در کیفیت معاد اختلاف نظرهایی وجود دارد و اقوال مختلفی ذکر کرده اند که عبارتند از:

1. معاد جسمانی (فقط جسمانی)

2. معاد روحانی (فقط روحانی)

3.معاد جسمانی و روحانی

ما تنها قول صحیح رو عرض میکنیم و توضیح می دهیم.دوستانی که حوصله مطالعه همه مطالب رو ندارند حتما خلاصه مطالب رو در انتها بخوانند.

بسیاری از فلاسفه و عرفای اسلامی معتقدند نظریه درست و معتبر در مورد کیفیت زندگی پس از مرگ جسمانی و روحانی دانستن آن توأمان است. شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی، خواجه نصیر الدین طوسی و علامه حلی از معتقدین به این قول هستند. معاد جسمانی و روحانی که گاهی از آن با عنوان «معاد جسمانی» یاد می شود به این معناست که انسان ها در قیامت با همین شکل و صورتی که در دنیا دارند محشور می شوند به طوری که اگر کسی را در دنیا دیده باشد پس از حشر نیز می تواند او را بشناسد و بگوید این همان است:

«إن الُمعاد فی المعاد هو هذا الشخص بعینه نفساً و بدناً، فالنفس هذه النفس بعینها و البدن هذا البدن بعینه بحیث لو رأیته لقلت رأیته بعینه فلان الذی کان فی الدنیا و إن وقعت التحولات و التقلبات» (صدرالدین شیرازی، مفاتیح الغیب، ص 599)

به نظر بسیاری از فلاسفه و متکلمین اسلامی، اعتقاد به معاد جسمانی از ضروریات دین اسلام محسوب می شود و تلاش آنها در طول تاریخ برای اثبات عقلانی معاد صرف شده است:

البته در کیفیت بدن جسمانی در عالم آخرت اختلافاتی وجود دارد. برخی از آنها معتقدند روح به بدن طبیعی و عنصری باز می گردد و برخی دیگر از بدن  مثالی و برزخی دفاع می کنند. بدن مثالی بدنی است که مانند بدن طبیعی از مقدار و شکل برخوردار است ولی برخلاف بدن طبیعی جرم و ماده ندارد. به همین دلیل، به آن جسم لطیف گفته می شود.

دیدگاه قرآن و روایت درباره روحانی و جسمانی بودن معاد

آیات قرآن، به ما می گویند که معاد انسان ها تنها روحانی نبوده بلکه هم روحانی و هم جسمانی است. اصل معاد و کیفیت آن از منظر قرآن آنگونه روشن است که تردید توام با انکار کفار را امری تعجب آور می داند.

«و إن تعجب فعجب قولهم أ ءذا کنا تربا أ ءنا لفی خلق جدید أولئک الذین کفروا...»

«پس اگر شگفت آری، شگفت از گفتار آنان است که می گویند: راستی وقتی خاک شدیم از نو زنده می شویم؟ ! آنها کسانی هستند که به پروردگارشان کافر شده اند...»

در این آیات به روشنی سخن از معاد جسمانی به میان آمده است. در سور? «یس» سخن از خلق مجدد استخوان های بدن انسان است و در سور? «قیامت» نیز بر این نکته تاکید می شود که انسان با بدن مادی خود در روز قیامت زنده خواهد شد: 

«قل یحییها الذی انشأها اول مرة و هو بکل خلق علیم»

«بگو استخوان ها را آن کس که آنها را بار نخست آفرید زنده می کند و او به هر آفرینشی آگاه است» (یس/79)

«ایحسب الانسان ان لن نجمع عظامه بلی قادرین علی ان نسوی بنانه»

«آیا انسان تصور می کند که ما استخوان های او را جمع نخواهیم کرد؟ آری ما تواناییم انگشتان او را بسازیم» (قیامت/4-3)

دلالت برخی آیات به این روشنی نیست. مثلا در سوره «یس/51» بیان می شود که انسان ها در روز قیامت از قبرها برخواهند خاست. اگر معاد روحانی بود نیازی نبود قرآن کریم بفرماید که انسان ها از قبر بر می خیزند. قبر مکان جسم و بدن خاکی انسان است و نه روح مجرد.

«و نفخ فی الصور فاذاهم من الاجداث الی ربهم ینسلون»

«در صور دمیده می شود، پس ناگهان از قبرها به سوی پروردگار خود می شتابند» (یس/51)

با نگاهی به احادیث و روایات نیز می توان فهمید که معاد از انظر ائمه اطهار (ع) صرفا روحانی نیست:

«اخرجهم من ضرایح القبور و اوکار الطیور و اوجرة السباع، و مطارح المهالک سراعا الی امره مهطعین الی معاده»

«مردگان را از دل گورها و ... بیرون می آورد، در حالی که به سوی فرمان خدا می شتابند و به محل بازگشت خود مبادرت می نمایند» (نهج البلاغه، خطبه80)

دلایل عقلی

دلیل اوّل: صدر المتألهین در کتاب شواهد الربوبیة برای اثبات معاد جسمانی، هفت اصل را بیان کرده است و در نتیجه می گوید: «چون اصول هفت گانه مسلم و مبرهن و ثابت شد که شخص مُعاد در روز قیامت، هم از حیث نفس و هم از حیث بدن، عیناً همان شخص است که در دنیا می زیسته است و اینکه تبدل خصوصیات بدن در نحوه وجود و مقدار و وضع و سایه امور، به بقای شخص بدن ضرری نمی رساند؛ زیرا تشخیص و تعیین هر بدنی، فقط مرهون بقای نفس او با مادة عام و نامعلوم است؛ هر چند خصوصیات هر یک تبدیل یابد؛ حتی اینکه اگر انسان را در زمان سابقی دیده باشی و سپس او را پس از گذشت زمانی طولانی ببینی در حالی که کلیه احوال و اوضاع و خصوصیات جسمانی او تغییر یافته، می توانی به این حکم کنی که این شخص، همان انسانی است که قبلاً دیده ای، پس با فرض بقای نفس، اعتبار و اعتنایی به تبدل ماده بدن نیست. پس حاصل برهان، این است که نفس انسان پس از مرگ و قطع علاقه از بدن طبیعی باقی خواهد بود.»[شواهد الربوبیة، ترجمه: جواد مصلح، دوم، انتشارات سروش، ص 381 و 383. صدر المتألهین بر اثبات معاد جسمانی در کتاب اسفار، ج9، ص 185 - 198 و در کتاب مفاتیح الغیب استدلال کرده است.]

دلیل دوم: براساس انسان شناختی، انسان، یک حقیقت دوبعدی و موجودی دوساحتی است که از بعد جسمانی و روحانی فراهم آمده است؛ به گونه ای که هر دو، در حقیقت او دخالت دارد و چنین نیست که یکی (مثلاً بعد جسمانی) جنبه عارضی و موقتی و دیگری ذاتی و دائمی باشد؛ البته بعد روحانی انسان در مقایسه با ساحت جسمانی او از نوعی اصالت برخوردار است؛ امّا فرعیت بعد جسمانی، لزوماً به معنای خروج آن از حقیقت ذات آدمی نیست.

بنابراین، اگر هر دو جنبه (جسمانی و روحانی) را در ذات انسان دخیل بدانیم، چاره ای جز پذیرفتن معاد جسمانی و روحانی نخواهیم داشت؛ زیرا حضور حقیقت هر فرد در سرای آخرت، ضروری است؛ چون در غیر این صورت، حاضران در رستاخیز موجوداتی مغایر با انسانهایی خواهند بود که مدت زمانی در دنیا به سر برده اند و دیگر نمی توان گفت این همان شخصی است که در دنیا بوده است، اکنون در پیشگاه الهی حاضر می شود و پاداش یا کیفر اعمال خود را می بیند. بنابراین، لزوم حضور انسان با تمام حقیقت وجودی خود در آخرت، اقتضا می کند که معاد هم جسمانی و هم روحانی باشد.[قواعد المرام، ابن میثم بحرانی، ص 149.]

دلیل سوم: هر انسانی به کالبد جسمانی خویش علاقه مند است؛ چون سالیان درازی از جسم استفاده می کند و به کمک آن، رنجها و شادیها را احساس و مجهولات را فهمیده، و تکامل پیدا کرده است؛ چون او می داند با مرگ، میان روح و بدن جدایی می افتد و کالبد، دستخوش حوادث می شود، هنگام احتضار، درباره حفظ بدن، سفارشهایی می کند؛ مثلاً در سرزمین مقدسی دفن و یا با پارچه مخصوصی کفن شود.

مصریان قدیم وصیت می کردند بدنشان را در جایگاههای مطمئنی نگه دارند و این نوع اندیشه ها از علاقه و توجه شدید انسانها به بدن و کالبد حکایت دارد. به عبارت دیگر: آدمی به همان اندازه که به بقای روح علاقمند است، به بقای جسم نیز مشتاق است، و میان روح و بدن جدایی مشاهده نمی کند. این احساس طبیعی در انسان، بی دلیل نیست و از واقعیت نهانی او حکایت دارد.

روشن است که توجه به جسم و تن ناشی از این تصور است که همین حالت دنیایی، بعد از مرگ هم قابل اجرا است؛ یعنی در حقیقت، جسم و روح در کنار هم، زندگی جدیدی را آغاز می کنند. این توضیحات نشان می دهد که اندیشه معاد جسمانی و روحانی، موافق فطرت و خواست درونی انسانها است.[معاد از نگاه عقل و دین، محمّدباقر شریعتی، بوستان کتاب، 1382 ش،ص 180.]

خلاصه و نتیجه بحث

از مطالب گذشته چنین به دست می آید:

1. جسمانی و روحانی بودن معاد با هم از راه عقل و نقل ثابت است؛

2. طبق نظر اکثر علما، جسمانی بودن معاد حتمی است؛

3. در چگونگی معاد جسمانی نظریات متعددی ارائه شده است:

الف. روح، جسمی لطیف است که به بدن خاکی انسان که از قبر بیرون می آید داخل می شود و برای دریافت جزای اعمال دنیوی خویش با بدن دنیوی محشور می شود؛

ب. نفس و روح مانند دوران زندگی دنیوی به بدن باز می گردد و محشور می شود؛

ج. خداوند، اجزای پراکنده را جمع می کند و دوباره به آن روح می دهد و آن را به هیئت اوّل برمی گرداند و اجسام به حالت اوّلیه برمی گردد؛

د. معاد جسمانی فقط با بدنهایی مثالی امکان دارد.

منابع:

ابراهیمی دینانی، غلامحسین، معاد از دیدگاه مدرس زنوزی، تهران، انتشارات حکمت.

محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی ، الاسفار الاربعة، قم، مصطفوی، ج 9.

محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، مفاتیح الغیب، نجف قلی حبیبی(مصحح)، زیر نظر سیدمحمد خامنه¬ای، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1386.

نظرات (6)

This comment was minimized by the moderator on the site

دلیل عقلی بر وجود رجعت چیه؟؟؟/

This comment was minimized by the moderator on the site

با سلام
برخی از بزرگان برای اثبات ضرورت رجعت به ادله ای عقلی تمسک کرده اند . اینک به برخی از آنها اشاره می کنیم :
دلیل اول : قسر دائم یا اکثری محال است .
تقریر دلیل :
الف. روح و نفس ناطقه ، علاقۀ تام به بدن عنصری دارد و لذا هرگاه بعد از مرگ توجه...

با سلام
برخی از بزرگان برای اثبات ضرورت رجعت به ادله ای عقلی تمسک کرده اند . اینک به برخی از آنها اشاره می کنیم :
دلیل اول : قسر دائم یا اکثری محال است .
تقریر دلیل :
الف. روح و نفس ناطقه ، علاقۀ تام به بدن عنصری دارد و لذا هرگاه بعد از مرگ توجه آن به بدن طبیعی به نحو کامل حاصل شود ، زندگی جدید ممکن است .
ب. هر حقیقت ، خاصیّت و اثری دارد ، لذا پیامبر و امام دارای قوۀ تکمیل و تعلیم نسبت به جمیع بشر است تا روز قیامت .
ج. در حکمت به اثبات رسیده که قسر دائمی یا اکثری محال است ، یعنی هر طبیعت و حقیقتی ، محال است که در هیچ وقت یا در اکثر اوقات از خاصیتش محروم گردد .
نتیجه اینکه رجوع پیامبر و امامان (ع) به دنیا از آنجا که در زمان حیاتشان نسبت به تعلیم عموم بشر به فعلیت نرسیده ، ضروری است .
دلیل دوم : ضرورت تداوم راه مصلحان
تقریر دلیل :
الف . هر شخص انقلابی که در صدد بر پایی نهضتی بزرگ در سطح جامعه است ،
احتیاج به جانشینی دارد که اصول ترسیم شدۀ از ناحیه او را تبیین و تطبیق نمایند ، و لذا بعد از پیامبر (ص) دوازده امام (ع) منصوب شدند .
ب. مطابق روایات شیعه و سنّی امامان بعد از پیامبر (ص) تا روز قیامت دوازده نفرند .
ج . امام دوازدهم ، حضرت مهدی (ع) ، بزرگترین قیام کنندۀ جهانی است ، که با هدف برپایی حکومت عدل توحیدی در سطح جهان قیام خواهد نمود .
د. اینگونه قیام ، نیاز به آمدن اشخاصی بعد از او دارد که ادامه دهندۀ راه او در زمینۀ تبیین و تطبیق معنویات و اصول نهضت او باشند که همانند او از مقام عصمت برخوردارند.
نتیجه : ضرورت رجعت اهل بیت علیهم السلام .
دلیل سوّم : فطری بودن رجعت
تقریر دلیل :
الف . ضرورت حکومت عدل عالمی ، فطری بشر است .
ب. عمر حضرت بعد از ظهور عادی خواهد بود ، زیرا اصل در عدم اعجاز است .
د. باید کسانی باشند مثل خود حضرت که ادامه دهنده راه او هستند .
نتیجه : ضرورت رجعت .
غیر از این ادلّۀ عقلی ، جها ت دیگری وجود دارد که اعتقد به رجعت را ضروری می سازد:
1- وجود روایات فراوان در موضوع رجعت .
2- رجعت ، با مسألۀ امامت گره خورده و اشاره به مظلومیّت اهل بیت (ع) دارد .
3- رجعت ، زمینه ساز اعتقد به معاد است و اعتقاد مردم را به قیامت کبراهموار می سازد.
4- عقیدۀ به رجعت ، اثر تربیتی در جامعه دارد ، زیرا از آنجا که عصر ظهور به مانند روی زمین است که در آن انسان های بسیار خوب و بسیار بد رجعت می کنند ،
لذا این عقیده مشوّق انسان بر کار خوب است تا به این فضیلت یعنی زندگی در بهشت زمین در عصر ظهور با رجعت نایل آید .

ادامه مطلب
This comment was minimized by the moderator on the site

اسامی کسانی ک قایلند ب معاد جسمانی اندکیا هستند؟؟و معادروحانی کیا هستند؟؟؟؟و معادروحانی وجسمانی کیا هستند؟؟؟؟؟؟؟

This comment was minimized by the moderator on the site

با سلام
همین علمایی که در پست اسم بردم رو اطلاع دارم.

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت