اگر اسلام کامل ترین دین است چرا زنان در جامعه اسلامی این قدر دچار مشکل هستند؟

پرسش:
اگر اسلام کامل ترین دین است چرا زنان در جامعه اسلامی این قدر دچار مشکل هستند و حق آن ها پایمال می شود؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
پاسخ: شكى نيست كه تحميلات ناروايى در طول تاريخ بر زنان بوده و بعضى از آنها هم‏اكنون نيز باقى است.
 یک از علت های اساسی  بسيارى از اين تحميلات را بايستى در بى‏دينى و بى‏تقوايى گروهى از مردم دانست كه محيط  را براى زنان و بلكه براى همه ناامن مى‏كنند. مشكلات ديگر اجتماعى را نيز كه بر اين مقوله بيفزاييم، وضعيتى را پيش مى‏آورد كه هم‏اكنون شاهد آن هستيم.
اما آنچه دين اسلام از زنان و مردان خواسته، حفظ حريم‏ها است و اين جز براى سعادت آنان نيست، چنان كه مى‏بينيم در دنياى غرب و در پشت پرده ظواهر فريبنده، نظامى پر دغدغه و مخاطره‏آميز بر روابط خانوادگى و تربيت فرزندان و.. حاكم است.
 موضوعى كه جامعه‏شناسان و محققان مسائل اجتماعى را در غرب به وحشت انداخته و آنان آينده‏اى تاريك را براى جوامع غربى پيش‏بينى مى‏كنند. جامعه‏اى كه در آن آدميان به گونه‏اى مسخ شده و نامتعادل‏اند.
آمار تجاوزات جنسى و رفتارهاى آزار دهنده (على‏رغم همه آزادى‏هاى جنسى) به موضوعى مهم تبديل شده است و استفاده ابزاری از زنان در تبلیغات انواع کالاها و انتظارات روزافزون رفتارهاى عجيب و غريب جنسى از زنان، آنان را به دلقك‏هاى مضحك تبديل كرده است.
هدف اسلام از ارائه الگوى حجاب حفظ طهارت و امنيت زنان است. در اين بين نبايستى برخى تحميلات محيط را به حساب اسلام گذاشت چه اين كه افراد بى‏بند و بار نيز بسيار بيشتر در دام اين تحميلات قرار مى‏گيرند و آزار مى‏بينند.  
گذشته از اين كه بسيارى از مشکلات پیش آمده برای جامعه بانوان، به آداب و رسوم و برداشت‏ها برمى‏گردد نه به اسلام (كه صد البته بايستى در اصلاح اين آداب و رسوم كوشيد).
علاوه بر اين كه بايستى، برنامه‏ريزى‏هاى گسترده‏اى صورت گيرد تا دختران و زنان نيز به صورت مساوى از امكانات عمومى و طبيعى بهره ببرند، بدون آن كه دچار عوارض سوء شوند (مانند گسترش امكانات ورزشى و رفاهى، پارك‏هاى اختصاصى و امكاناتى كه بتواند حق استفاده آنها از امكانات را به صورت مساوى تأمين نمايد). متأسفانه در حال حاضر، اولويت‏هاى ديگر اقتصادى (مانند بيكارى، گرانی و امنيت) فرصت را از اجراى چنين برنامه‏هايى سلب كرده است.
بنابر این اولا بسياري از محدوديتهايي كه بر زنان و دختران اعمال مي شود دستور ديني نيست، و به آداب و سنن و خرافات غلط مربوط است، مثل جلوگيري ازتحصيل‌ زنان ‌و ياحق اشتغال و درآمدكه البته در دين براي‌آن استثنائاتي ذكرشده، ولي اصل اين حقوق براي او مورد تأييد دين است.
دوّم:اگر ما با جامعيّت بيشتري به قضيه بنگريم، مي بينيم در محدوده دين چيزي كه شما فرموديد وجود ندارد، براي بررسي بيشتر، مطلب را به دو بخش تقسيم مي كنم :
الف : درون اسلام        ب : بيرون از اسلام
      الف : اگر به طور مثال براي زن واجب است كه سرخودش را بپوشاند، براي مرد هم واجب است نگاه خود را بپوشاند و پوشش خود را نیز تا حدی مراعات نماید، نیز معاش اهل بيت خود را تأمين كند، به عبارت ديگر، هر يك از زن و مرد تا آنجا كه از جهت تكوين و خلقت مشابه هم هستند، داراي حقوق يكسان هستند، اما در مواردي كه داراي تفاوت جسمي و روحي هستند ـ و اين مسئله واضح بوده، نياز به اثبات ندارد ـ "هر يك از زن و مرد به تناسب استعدادها و تواناييهايي كه دارند، تكاليف و تعهدات خاصي متوجهشان مي شود."(1)
اگرما فقط به تكليفي كه به عهده خودمان گذاشته شده نگاه كنيم، طبعاً احساس مي كنيم به ما ظلم شده است، اما اگر با جامعيّت بنگريم، متوجه مي شويم ديگر انسانها نيز از زن و مرد، به نسبت تكليفي كه دين به عهده او گذاشته حقي هم دارد و بالعكس. مثلاً اگر زن موظف است از مرد تمكين كند، مرد هم موظف است فقط در چارچوب  دين از او چيزي بخواهد و موظف است ما یحتاج زندگی او را تأمین نماید. و اگر مثلاً دختر در خانه پدرش، خدمتكار داشته، شوهرش هم بايد براي او خدمتكار بگيرد، پس حقوق متقابل است نه يكطرفه.
      ب : باز اگر با جامعيّت بيشتري بنگريم و وضعيت زن را در اسلام و ساير مكاتب مشاهده كنيم، مي بينيم چون اسلام كاملترين دين است، بيشترين حقوق را براي زنان به نسبت ساير اديان و مكاتب قايل شده، مثلاً در رأي گيري براي تعيين خلافت در 1400 سال پيش، زنان حضور داشتند، اما تا چند دهه قبل در همين فرانسه و بسياري ديگر كشورهاي غربي زن حق رأي نداشت.
در جامعه ما نيز بسان ساير جوامع، به علل مختلف از جمله وجود عرف و عادات نادرست بجای مانده از عصر جاهليت،در معرض تضييع حقوق فردی و اجتماعی قرار دارند و صد البته بايد با رويکردی دقيق، زنان مسلمان به همه حقوق شرعی خود دست يابند، ولی بايد توجه داشت که عادات و رسوم غلط از دین تفکیک گردند تا به بهانه رد سنت های ناروا، دین و ارزشهای آن نفی نگردد و ره به افراط پیموده نشود.
يکی از اصول اساسی که با نگاه افراطی و جنسيت پرستانه پاره ای فمنيستها مخدوش شده است جايگاه خانواده و نقش زن در خانواده است. ما بر اين باوريم اگر انسانها جامعه ای سا لم و به دور از انحرافات و آسيب های اجتماعی و دور از تبهکاری وجرم وجنايت بخواهند بايد در ان جامعه نقش و جايگاه افراد خانواده را به درستی مشخص شود و از آنجا که زنان محوری ترين افراد در ساختار خانواده هستند، بايد دو نقش اصلی زنان که همانا نقش همسری و مادری است در کنار بسياری ديگر از نقشهای پيدا و نا پيدای آنان در خانواده دقیقا تعیین شود، چون در يک ازريابی مشخص مي شود :
۱) زن در خانه، سازنده مجدد شخصيت، توانايی ها و کارايی مفيد مرد است.آرامش وسکونتی را که زن به مرد می بخشد با هیچ شیوه ای نمی توان پدید آورد. به گفته، ویل دورانت:(زن از آن جایی که مرد خیالی سرگردان را به مرد فداکار و پای بست به خانه و کودکان خود تبدیل می کند عامل حفظ و بقای نوع است.)
۲) نقش مادری نیز، رسالتی اصولی و زیر بنایی و انسان ساز است. و دورانی است طولانی از آغاز تشکیل نطفه تا زمانی که مادر در قید حیات است و زیباترین هنر نمایی زن است، هنر و نقشی که جز مادر نمی تواند این نقش را با این زیبایی بازی کند.
در پایان اگر غیر از مطالب عنوان شده، مورد خاصی از محدودیت مورد نظرتان بود، برای ما مشخص نمایید  تا به بررسی وپاسخ آن بپردازیم.


پی نوشت ها:
1. فلسفه حقوق، مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني، ص288.

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت