در حالت کلی مردان برترند یا زنان؟

پرسش:

در حالت كلي مرد برتر است يا زن؟ شرح در آيه 228 سوره بقره آمده كه براي مردان بر زنان درجه اي برتري وجود دارد حتي در تفسير آيت الله مكارم هم آمده كه در حالت كلي مرد در برخي مسائل جسمي و روحي برتر است.

پاسخ:

با سلام و تشکر از اعتماد جنابعالی

در اسلام هيچ يک از زنان و مردان و قبايل و طوائف و نژادها بر ديگران برتري ندارند، مگر به پرهيزکاري و تقواي الهي: "يا أيها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثي... ان اکرمکم عند الله أتقيکم(1)؛ اي مردم، ما شما را از مرد و زني آفريديم، و شما را ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يکديگر شناسائي متقابل حاصل کنيد. در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزکارترين شما است".
يعني در کمالات انساني و کسب فضايل مانند کسب دانش و معرفت و ارزش و شخصيت انساني و رسيدن به مراتب کمال انساني و...، با هم برابر بوده و هيچ کدام بر ديگري برتري ندارد.
اما معناي سخن چنين نيست که همه انسان‏ها در همه شرايط و وظايف و مسئوليت‏ها برابر باشند. اين را هيچ خردمندي نمي‏پذيرد.
جامعه بشري يک نظام اندام واره و ارگانيکي است، که هر يک از اعضا و جوارح مسؤليتي دارد که ديگري آن را ندارد، مانند اين که: مغز وظيفه‏اش مديريت و صدور فرمان است. قلب مسئوليتش پمپاژ خون و رساندن اکسيژن به تمامي سلول‏هاي بدن است. چشم وظيفه دارد از امور مادي عکس برداري کند و آن را به شبکه عصب بسپارد و تارهاي عصبي آن را به مغز منتقل کند. همين طور هر يک از اعضا و اندام وظيفه‏اي دارد که با وظايف ديگر اندام‏ها متفاوت است. در اجتماع بشري نيز وضع بدين منوال است، بلکه در کل جهان طبيعت چنين است.
 جهان چون چشم و خط و خال و ابروست‏         که هر چيزش به جاي خويش نيکوست
براي استمرار حيات اجتماعي مي‏بايست يکي طبيب باشد و ديگري نانوا و سومي کشاورز. انسان‏ها متفاوت آفريده شده‏اند تا مسئوليت‏ها و وظايف بين مردم تقسيم شود. امام علي(ع) فرمود: "لا يزال الناس بخير ما تفاوتوا فاذا استووا هلکوا؛(2) مردم تا وقتي که از تفاوت‏ها بهره مندند، مشمول خير و رحمت الهي قرار مي‏گيرند. اگر تفاوت نباشد، هلاک مي‏گردند."
بنابراين با وجود تفاوت‏هاي موجود در افراد اجتماع، يکي مسئوليت مديريت اجتماع را برعهده مي‏گيرد، يکي کشاورز مي‏شود و.... اجتماع چون مي‏بايست نظم داشته باشد و از هرج و مرج جلوگيري شود، مدير لازم دارد.
خانواده کوچک‏ترين هسته جامعه بشري است. در اين اجتماع کوچک نيز مي‏بايست وظايف و مسئوليت‏ها تقسيم و مشخص شود. يکي مديريت و مسئوليت اداره آن را مي‏بايست در دست بگيرد.
در دنياي امروز اين سخن پذيرفته شده است که اگر هيأتي (حتي هيأت دو نفره) مأمور انجام کاري شود، حتماً بايد يکي از آن دو رئيس و مدير و ديگري معاون يا عضو باشد وگرنه هرج و مرج پيدا مي‏شود، يعني بايد در هر تشکل و اجتماعي اگر چه محدود، يکي از آنها مديريت کند. حال در خانواده مدير مرد باشد يا زن؟ بايد مسئوليت‏ها منطبق با نظام تکويني و سازگار با آفرينش زن و مرد باشد. اسلام مي‏گويد اين مسئوليت منطبق با آفرينش مرد است و مدير خانه مرد و زن معاون او باشد. (الرجال قوامون علي النساء...)(3)
اشتباه نشود و از اين سخن استبداد و ظلم مردان بر زنان برداشت نگردد، بلکه مراد اين است که اين اجتماع کوچک با داشتن يک نفر به عنوان مدير و مسئول، کارهايش به خوبي بچرخد و همه از آن نفع ببرند.
ممکن است بپرسيد چرا اين مسئوليت را اسلام برعهده زن قرار نداده است. در پاسخ مي‏گوييم: همان گونه که در بالا اشاره شد، اين مسئوليت همگام با خلقت و فطرت زن و مرد است.
توضيح: زن و مرد اگر چه در انسانيت تفاوتي ندارند، ولي از نظر امور جسماني (اعضا و جوارح)، احساسات و عواطف و تمايلات و اخلاق و فعاليت‏هاي مغزي تفاوت هايي دارند.
از نظر توان بازو و رشد عضلات، توان زن به پاي مردان نمي‏رسد. در اين ترديدي نيست که به تناسب تفاوت در آفرينش اين دو، معمولاً کارهايي را که نيازمند به نيروي بازو و قدرت بدني  مديريت باشد، مردان انجام مي‏دهند. و کارهاي سبک و پرظرافت را زنان.از نظر احساسات، عواطف و تمايلات بنا به گفته روانشناسان، "محبت"، "رفتار انفعالي"، "رفتار عاطفي" و "حمايت کننده" از ويژگي‏ها و رفتار زنانه، در مقابل، "پرخاشگري"، "استقلال"، "رقابت" "سلطه" و "حاکميت" از ويژگي‏ها و رفتار  مردانه است.(4)
به مقتضاي تفاوت در آفرينش ، تشريع و مسئوليت‏هاي اجتماعي مختلف مي‏شود. زن با تکيه به شوهرش و رفتار انفعالي در برابر شوهر (اطاعت از وي) به آرامش مي‏رسد. اما مرد مي‏خواهد با استقلال و حاکميت و اتکاي همسر به او، به آرامش برسد و هدف اساسي زندگي نيز رسيدن به آرامش است.
اين سخن همان "الرجال قوامون علي النساء" است، يعني مرد بايد مسئول خانواده باشد. به تناسب همين مسئوليت اسلام مي‏گويد: مرد وظيفه دارد هزينه خانواده را تأمين کند.
قرار دادن مسئوليت تأمين مخارج خانواده بر دوش مردان امري طبيعي است و از اين که به نفع زنان است و باري بر دوش مردان وضع شده است، کسي اعتراض نمي‏کند، چون اين حکم به مقتضاي طبيعت است و در آفرينش ريشه دارد. نيز قراردادن وظيفه سنگين و طاقت‏فرساي جهاد و خدمت سربازي، بر دوش مردان امري طبيعي است و از اين که اين قانون به نفع زنان است و آنان را از اين کار طاقت فرسا معاف داشته است، اعتراضي نيست.
قرآن در آيه 34 سوره نساء بعد از بيان مسئوليت مردان در خانواده به دو نيروي مذکور (توانايي بدني و نفقه) اشاره کرده است.(5)
اگر يکي از احکام اسلامي مورد پسند ما نشد، مي‏بايست آن را در کنار ديگر مسائل اسلامي قرار داد و با توجه به همه جوانب داوري نمود. در امور خانوادگي، مسئوليت‏هاي زنان و مردان را مي‏بايست کنار هم قرار داد و قضاوت نمود. همان گونه که اسلام تکاليفي برعهده مردان قرار مي‏دهد که برعهده زنان قرار نمي‏دهد، مانند نفقه، مهريه، ديه عاقله، جهاد و سربازي و... تکاليفي هم برعهده زنان قرار مي‏دهد که برعهده مردان نيست.
اين دو قسم را در مجموع بايد سنجيد و قضاوت نمود.
پي‏نوشت‏ها:
1 . حجرات (49)، آيه 13.
2 . مجلسي، بحارالانوار، ج 74، ص 383.
3 . نساء (4)، آيه 34.
4 . روانشناسي رشد، ج 1، ص 330.
5 . محمد تقي مدرسي، تفسير هدايت، ج 2، ص 68 - 69.

نظرات (0)

نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت