عوامل شرک در قرآن چیست؟

پرسش :

قرآن كريم چه چيزهايى را از عوامل شرك مى داند؟
پاسخ :

قرآن كريم عواملى را براى شرك بر شمرده است كه به اختصار به برخى از آن ها اشاره مى شود.
1. پيروى از اوهام باطل
قرآن كريم شرك را فاقد هر گونه مبناى معقولى مى داند؛ بر اين اساس، گرايش مشركان به شرك، محصول استدلال و اقامه برهان نيست، بلكه از ظن و گمان باطل و پندار بى اساس مايه مى گيرد؛ از اين رو، مى توان گفت كه در نظر قرآن،يكى از عوامل اصلى شرك، پيروى از پندارهاى باطل است. آيه زير به نوعى اين حقيقت را آشكار مى كند. «اَلا اِنَّ لِلّهِ مَن فِى السَّماواتِ و مَن فِى الاَْرْضِ وَ ما يَتَّبِعُ الَّذينَ يَدعونَ مِن دونِ اللّهِ شُرَكآءَ اِن يَتَّبِعونَ اِلاَّ الظَّنَّ و اِن هُم اِلاّ يَخرُصون؛[1] آگاه باشيد تمام كسانى كه در آسمان ها و زمين هستند از آن خدا مى باشند و آن ها كه غير خدا را همتاى او مى خوانند [از منطق و دليلى] پيروى نمى كنند، آن ها فقط از پندار بى اساس پيروى مى كنند؛ و آن ها فقط دروغ مى گويند.»
در آيه ياد شده، ابتدا بر مالكيت مطلق خداوند تأكيد مى شود و اينكه تمام موجودات آسمانى و زمينى، در حيطه مالكيت و حاكميت او قرار دارند (اعتقادى كه چه بسا مورد قبول مشركان نيز هست)، سپس اين حقيقت را بازگو مى كند كه مشركان در حقيقت از شريكان خدا پيروى نمى كنند ( زيرا خدا شريك و همتايى ندارد و معبودهاى آنان ساخته و پرداخته پندار آن ها است (بلكه تابع ظن و گمان خويشند و از سر حدس و تخمين شرك را برگزيده اند، بدين ترتيب، قرآن كريم بر اين مطلب تأكيد مى كند كه سرچشمه اصلى انحراف آدمى از مسير توحيد و گرايش او به شرك، همانا پيروى از پندار و خيال باطل است، چرا كه شرك فاقد مبناى عقلى و علمى است.[2]
2. حس گرايى و غفلت از ماوراى طبيعت
از ديدگاه قرآن عامل ديگرى كه در گرايش انسان ها به شرك و بت پرستى تأثير فراوانى دارد، محبوس ماندن آدمى در عالم حس و خو كردن به آن است، به گونه اى كه كاملاً از ماوراى ماده و عالم مجردات غافل شده يا اساساً وجود آن را انكار مى كند. و به اسباب و موثرات پيرامون خويش به عنوان خدا مى نگرد همان گونه كه در دوران باستان بيشتر مردم «توتم» خاصى را مى پرستيدند از اين رو پيروان حضرت موسى عليه السلام برغم اينكه معجزات گوناگونى از حضرت موسى عليه السلام مشاهده نموده و به رسالت او اعتقاد داشتند بعد از عبور از رود اردن از موسى خواستند تا خدايى چون خدايان بت پرستان براى آنان بياورد «وَ جاوَزْنا بِبَنى اِسرائيلَ الْبَحْرَ فَاَتَوا عَلى قَومٍ يَعْكُفُونَ عَلى اَصنامٍ لَهُم قالوا يا موسَى اجعَل لَنا اِلـهاً كَما لَهُم آلِهَةٌ قالَ اِنَّكُم قَومٌ تَجهَلُون؛[3] و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم تا به قومى رسيدند كه بر [پرستش]بتهاى خويش همت مى گماشتند. گفتند: «اى موسى، همان گونه كه براى آنان خدايانى است براى ما نيز خدايى قرار ده» گفت: «راستى شما گروهى هستيد كه نادانى مى كنيد».» و شايد همين گرايش سبب انحراف آنان در پرستش گوساله بوده است «و اتَّخَذَ قَومُ موسى مِن بَعدِهِ مِن حُلِيِّهِم عِجلاً جَسَدًا لَهُ خوارٌ اَلَم يَرَوا اَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُم ولا يَهديهِم سَبيلاً اتَّخَذوهُ وَ كانُوا ظالِمين؛ و قوم موسى پس از عزيمت او از زيورهاى خود مجسمه گوساله اى براى خود ساختند كه صداى گاو داشت آيا نديدند كه آن [گوساله] با ايشان سخن نمى گويد و راهى بدآنها نمى نمايد؟ آن را [به پرستش نيز] گرفتند و ستمكار بودند.»
امروزه نيز برخى دانشمندان حس گرا از سر غرور و سركشى اعلام مى كنند كه ما خدا را در آزمايشگاه نيافته ايم؛ ازاين رو، به او ايمان نخواهيم آورد.[4]
3. منافع خيالى
انسان موجودى منفعت طلب است و بسيارى از فعاليت هاى خويش را به انگيزه كسب منافع انجام مى دهد، امابسيار مى شود كه در تشخيص منافع حقيقى خود ناكام مى ماند و بر اثر جهل و نادانى، اسباب زيان و خسارات را مفيد ونافع مى پندارد. از ديد قرآن، يكى از عوامل گرايش به شرك «جست و جوى منافع پندارى و موهوم» است و در آيات متعددى از اين حقيقت پرده بر مى دارد. بخشى از مهم ترين منافع خيالى شرك در نظر مشركان به قرار ذيل است:
الف) شفاعت نزد خدا، در آيه 18 سوره يونس مى خوانيم: «و به جاى خدا چيزهايى را مى پرستند كه نه به آنان زيان مى رساند و نه به آنان سود مى دهد و مى گويند: اين ها نزد خدا شفاعت گران ما هستند بگو: آيا خدا را به چيزى كه در آسمان ها و در زمين سراغ دارند، آگاه مى گردانيد؟ او پاك تر و برتر است و از آنچه (با وى) شريك مى گردانند.
ب) يارى و نصرت، گروهى به زعم آنكه مى توانند از يارى و پشتيبانى ديگر مخلوقات خداوند بهره مند شوند، به عبادت و پرستش آن ها مى پردازند:
«و اتَّخَذوا مِن دونِ اللّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُم يُنصَرون؛[5] آنان غير از خدا معبودانى براى خويش برگزيدند به اين اميد كه يارى شوند.»
ج) عزت و سربلندى: يكى از انتظارات ديگر مشركان از معبودهاى خود، عزت و سربلندى جويى از آن ها است: «و اتَّخَذوا مِن دونِ اللّهِ آلِهَةً لِيَكونوا لَهُم عِزّا؛[6] و آنان غير از خدا معبودانى را براى خود برگزيدند تا مايه عزتشان باشد [چه پندار خامى].»[7]
4. هواى نفس و وسوسه هاى شيطانى
از ديگر عوامل گرايش به شرك، هواپرستى و پيروى از وسوسه هاى شيطانى است؛ براى مثال سامرى در پاسخ حضرت موسى كه چرا گوساله را ساختى گفت: «قالَ بَصُرتُ بِما لَم يَبصُروا بِهِ فَقَبَضتُ قَبضَةً مِن اَثَرِ الرَّسولِ فَنَبَذتُها و كَذالِكَ سَوَّلَت لى نَفسى؛[8] گفت: من چيزى ديدم كه آن ها نديدند؛ من قسمتى از آثار رسول [و فرستاده خدا] را گرفتم، سپس آن را افكندم و اين چنين [هواى]نفس من اين كار را در نظرم جلوه داد!.»
بدين ترتيب، سامرى پس از توضيح كار خود، اعتراف مى كند كه بر اثر فريب كارى نفس به بت پرستى آلوده شده است.
5. تقليد از ديگران
يكى از مهم ترين عوامل شرك و بت پرستى، تقليد كوركورانه مردم از نياكان و پيشينيان خود يا پيروى جاهلانه ازاقوام و ملل برتر است؛ اهميت اين عامل تا آنجاست كه خود مشركان به صراحت بر آن تأكيد مى كنند. قرآن كريم درمورد تأثير عامل تقليد مى فرمايد: «بَل قالُوا اِنّا وجَدنا آبائَنا عَلى اُمَّةٍ وَ اِنّا عَلى آثارِهِم مُهْتَدُون؛[9] بلكه آنها مى گويند: ما نياكان خود را بر آيينى يافتيم و ما نيز به پيروى آنان هدايت يافته ايم.»[10]


[1]. يونس/66.
[2]. الأصفى فى تفسيرالقرآن، ج 1، ص 518؛ أطيب البيان فى تفسير القرآن، ج 6، ص 422؛ انوار درخشان، ج 8، ص 270؛ التبيان فى تفسير القرآن، ج 5، ص 404؛ ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج 11، ص 327 و ...
[3]. اعراف/138.
[4]. الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 15، ص 273؛ زبده التفاسير، ج 4، ص 558.
[5]. يس/74.
[6]. مريم/81.
[7]. إرشاد الأذهان إلى تفسير القرآن، ص 316؛ تفسير آسان، ج 7، ص 212؛ أطيب البيان فى تفسير القرآن، ج 8، ص 481؛ تفسير آسان، ج 11، ص 225؛ تفسير نمونه، ج 13، ص 129 و ... .
[8]. طه/96.
[9]. زخرف/22.
[10]. ر.ك: كلام اسلامى، همان، ج 1، ص 176 183.

نظرات (1)

This comment was minimized by the moderator on the site

چرا فقه مدرسه ای مطرود شده است؟

19 - پس اگر اکثر قریب به اتفاق فقهای کلاسیک ( مدرسه ای ) امروزه عملاً از عرصه

فقاهت و اجتهاد کنار رفته و یا کنار گذاشته شده اند، بر حقی است که این حق باید درک شود

که چرا اکثر مردمان مرید و مفلد دانشمندان در...

چرا فقه مدرسه ای مطرود شده است؟

19 - پس اگر اکثر قریب به اتفاق فقهای کلاسیک ( مدرسه ای ) امروزه عملاً از عرصه

فقاهت و اجتهاد کنار رفته و یا کنار گذاشته شده اند، بر حقی است که این حق باید درک شود

که چرا اکثر مردمان مرید و مفلد دانشمندان در موضوعات و تخصص های گوناگون شده اند و

گوئی این دانشمندان، مجتهدین و فقهای عصر جدید هستند و عجب آنکه حتی خود علمای دینی

و مراجع هم در حل و فصل مسائل زندگی خود به این متخصصین رجوع می کنند...

20 - آیا براستی امروز چند درصد از احکام رساله های عملیه مراجع دینی در زندگانی

مقلدینشان جاریست؟ ...

------------------------------------------------------------------------

اقتصاد شیطانی

6 - هر عاقلی درک می کند که اقتصاد تکنولوژیستی، اقتصادی ربا محور و تورم زا و

نابودکننده اراده و عقل و امنیت بشر است و لذا بیمه های رنگارنگ جایگزین ابلیسی

این نابودگری است. پس اقتصاد تکنوسالار و بانک سالار و بیمه سالار نظامی شیطانی

است که بایستی در دولتهای اسلامی مهار و کنترل شده و بتدریج از میان برود وگرنه

دولتهای اسلامی و اسلامیت دولتها و جوامع اسلامی را بخدمت گرفته و از میان تهی

ساخته و نابود می کند که نهایتاً از اسلام حتی ظاهری هم بر جای نمی ماند.

از کتاب " مبانی عرفان عملی " استاد علی اکبر خانجانی ص 73 و 76

لینک دانلود از سایت : بنیاد نشر استاد خانجانی :
دانلود کنید

http://khanjay.com/book/resaleieerfaneamali.zip

یا از وبلاگ عرفان زندگی :


دانلود

ادامه مطلب
نظر ارسال شده‌ی جدیدی وجود ندارد

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. ارسال دیدگاه بعنوان یک مهمان - ثبت نام کنید و یا وارد حساب خود شوید.
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک‌گذاری موقعیت مکانی شما

وبگــــــــــردی طلبۀ پاسخگو

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

بیشترین دانلود ها

جدیدترین مطالب سایت